کليدهايي براي بازکردن قفل مشکلات دوران عقد
پاسخ:
نخستين نکته قابل توجه در وضعيت شما طولاني شدن دوران عقد شماست. بهترين طول مدت دوران عقد يک سال است.
فلسفه دوران عقد آشنايي بيشتر زوجين با يکديگر و رسيدن به اين قطعيت است که: "ما مي خواهيم با هم زندگي کنيم." دوران عقد به دليل يک جا زندگي نکردن زوجين، نداشتن حريم خصوصي و رفت و آمدهاي هميشگي، دوراني پر از فشار رواني و تنش است. هرچه اين دوره طولاني تر شود فشارهاي خانواده ها و امکان ايجاد اختلاف و بحث و مشاجره بيشتر مي شود. به طور معمول 3 سال براي دوره عقد زمان زيادي است.
ممکن است در اين دوره، خانواده شما يا همسرتان کم کم خسته شوند و اين خستگي را در قالب تغيير رفتارهايي نشان دهند که طبيعتا اين فشارها از سوي شما يا همسرتان به ديگري منتقل و سبب کوک شدن ساز يک بحث و مشاجره مي شود.
از سوي ديگر برخي تعامل هاي سازنده و اتفاق هاي مثبت، پس از ازدواج و فقط پس از انتقال به خانه جديد براي زوجين رخ مي دهد. پس نوشداروي مشکل شما انتقال هرچه سريع تر به خانه خودتان است.اما تا زماني که امکان اين امر خير ميسر شود، توصيه هاي زير به شما در بهبود روابط کمک مي کند .
از کليدهاي ارتباطي استفاده کنيد نه از قفل ها! به اين مثال توجه کنيد:
قفل ها:
تو نسبت به من بي توجه شدي!
تو ديگر مرا دوست نداري!
تو بلد نيستي با يک خانم چه طور رفتار کني!
کليد ها:
من به توجه تو نياز داشتم و احساس کردم به من توجه نداري!
من به محبت بيشتر تو نياز دارم!
من به اين که به من بگويي دوستم داري نياز دارم! دلم مي خواهد با من اين طوري صحبت کني!
من دوست دارم با من اين طوري رفتار کني!
قفل ها و کليدها هردو يک مطلب را بيان مي کنند اما به شيوه اي متفاوت. در واقع هر قفلي يک کليد دارد و هر کليدي يک قفل که مي توان شکل هرکدام را از ديگري دريافت. وقتي که شما درباره موضوعي از همسرتان انتقاد مي کنيد، وقتي قضاوت يا ادراک تان نسبت به وي را بيان مي کنيد، وقتي شما چيزي را به همسرتان گوشزد مي کنيد، شما در حال استفاده از قفل ها هستيد و مطمئن باشيد فضاي گفت وگوي شما و همسرتان بسته و بسته تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجاميد.اما کليد ها فضاي گفت وگو را، هرچند غمگين يا منفي باشد، به سوي باز شدن و يافتن راه حل پيش مي برد.
وقتي شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بيان مي کنيد به چه چيزهايي نياز داريد، هم به خاطر بيان احساس تان سبک و راحت مي شويد و هم به همسرتان نشان مي دهيد که چه کار بايد بکند.
در صورتي که قفل ها به وي نمي گويد که چه کار بايد بکند. هربار که شما از کليدها استفاده کنيد قدمي هم در راه صميمي تر شدن برداشته ايد.نکته مهم اين که تغيير الگوي ارتباطي زن و مرد به راحتي و به سرعت امکان پذير نيست.
زن و مرد بعد از مدتي به الگوي ارتباطي قبلي خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت مي کنند.
تغيير الگوي ارتباطي و استفاده از کليد ها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.
خراسان
نخستين نکته قابل توجه در وضعيت شما طولاني شدن دوران عقد شماست. بهترين طول مدت دوران عقد يک سال است.
فلسفه دوران عقد آشنايي بيشتر زوجين با يکديگر و رسيدن به اين قطعيت است که: "ما مي خواهيم با هم زندگي کنيم." دوران عقد به دليل يک جا زندگي نکردن زوجين، نداشتن حريم خصوصي و رفت و آمدهاي هميشگي، دوراني پر از فشار رواني و تنش است. هرچه اين دوره طولاني تر شود فشارهاي خانواده ها و امکان ايجاد اختلاف و بحث و مشاجره بيشتر مي شود. به طور معمول 3 سال براي دوره عقد زمان زيادي است.
ممکن است در اين دوره، خانواده شما يا همسرتان کم کم خسته شوند و اين خستگي را در قالب تغيير رفتارهايي نشان دهند که طبيعتا اين فشارها از سوي شما يا همسرتان به ديگري منتقل و سبب کوک شدن ساز يک بحث و مشاجره مي شود.
از سوي ديگر برخي تعامل هاي سازنده و اتفاق هاي مثبت، پس از ازدواج و فقط پس از انتقال به خانه جديد براي زوجين رخ مي دهد. پس نوشداروي مشکل شما انتقال هرچه سريع تر به خانه خودتان است.اما تا زماني که امکان اين امر خير ميسر شود، توصيه هاي زير به شما در بهبود روابط کمک مي کند .
از کليدهاي ارتباطي استفاده کنيد نه از قفل ها! به اين مثال توجه کنيد:
قفل ها:
تو نسبت به من بي توجه شدي!
تو ديگر مرا دوست نداري!
تو بلد نيستي با يک خانم چه طور رفتار کني!
کليد ها:
من به توجه تو نياز داشتم و احساس کردم به من توجه نداري!
من به محبت بيشتر تو نياز دارم!
من به اين که به من بگويي دوستم داري نياز دارم! دلم مي خواهد با من اين طوري صحبت کني!
من دوست دارم با من اين طوري رفتار کني!
قفل ها و کليدها هردو يک مطلب را بيان مي کنند اما به شيوه اي متفاوت. در واقع هر قفلي يک کليد دارد و هر کليدي يک قفل که مي توان شکل هرکدام را از ديگري دريافت. وقتي که شما درباره موضوعي از همسرتان انتقاد مي کنيد، وقتي قضاوت يا ادراک تان نسبت به وي را بيان مي کنيد، وقتي شما چيزي را به همسرتان گوشزد مي کنيد، شما در حال استفاده از قفل ها هستيد و مطمئن باشيد فضاي گفت وگوي شما و همسرتان بسته و بسته تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجاميد.اما کليد ها فضاي گفت وگو را، هرچند غمگين يا منفي باشد، به سوي باز شدن و يافتن راه حل پيش مي برد.
وقتي شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بيان مي کنيد به چه چيزهايي نياز داريد، هم به خاطر بيان احساس تان سبک و راحت مي شويد و هم به همسرتان نشان مي دهيد که چه کار بايد بکند.
در صورتي که قفل ها به وي نمي گويد که چه کار بايد بکند. هربار که شما از کليدها استفاده کنيد قدمي هم در راه صميمي تر شدن برداشته ايد.نکته مهم اين که تغيير الگوي ارتباطي زن و مرد به راحتي و به سرعت امکان پذير نيست.
زن و مرد بعد از مدتي به الگوي ارتباطي قبلي خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت مي کنند.
تغيير الگوي ارتباطي و استفاده از کليد ها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.
خراسان
/
من پسر هستم. و 25 سال سنم هست.. و به مدت 3 ماه است که در عقد هستيم... همسرم رو از خانواده سنتي انتخاب. کردم. تو اين جور خانواده ها ي سنتي. نميشه دوران عقد بيشتر از 2 هفته باشه.../ مثلا يکي از بزرگ ترين مشکلاتي که مادريم. بحث رفت امد و تردد ها هستند. .... مثلا من به اتفاق همسرم بعد از ظهر که ميريم بيرون.اولا که باید از پدرش اجازه بگیرم/ و بعدش .زمان غروب که رسيد ، مدام خانواده اش مخصوصا پدرش به همسرم تماس ميگيرد که : زودباش سريع بيا خونه... و حداکثر من بايد ساعت 2100 دختر را تحويل منزل پدريش بدهم. خوب ظاهرا به اين ميگن عرف../// رسمي که خلاف قانون و شرع است... من نميدونم که کي همچين رسمو رسوماتي رو در جامعه ي ما انداخته که زن و شوهري که در عقد بسر ميبرند . مدام بايد در استرس و اضطراب باشند... که ما زمان بعد از ظهر که رفتيم بيرون .. نزديک غروب که شد. مدام . پدر و مادرش به گوشي همسر م تماس ميگيرند که کجايي و سريع زودباش بيا خونه...///
/
اگر مشکل مسکنمون حل بود. همين فردا مراسم عروسي رو برگزار ميکرديم...
.
.
جالب اينه که حق نفقه رو هم و خرجي و هزينه دانشگاه رو در اين دوران به بنده تحويل داده اند... اخه نفقه رو زماني ميدن که زن در کنار شوهرش باشه. در زمان عقد که زن از شوهر جداست. و طبق رسومات غلط خانواده نميتونن باهم تردد کنند . پس نفقه براي چيه... حتي هزار تومن هم خرجي بهش نميدن... حتي روسري 10هزار تومني که بخره. پدرش بهش خرجي نميده. بهش ميگه به شوهرت بگو پول بريزه رو حسابت . ولي حق هم نداري تا شب باش بري بيرون. بايد قبل از غروب افتاب منزل پدريت باشي..
/
من چه کنم؟؟؟؟؟؟؟