راهکارهاي کسب روزي حلال
فروشنده اي هستم که گاهي براي جلب مشتري و سود بيشتر دروغ مي گويم. اما از اين بابت دچار عذاب وجدانم. چه کنم تا کسب و کارم بدون گناه رونق پيدا کند؟ مراحل تغيير رفتار
ما معمولاً براي تغيير دادن رفتارهاي مان بايد به سه نکته توجه کنيم:
اول- ببينيم دقيقاً چه اتفاقي مي افتد.
دوم- علت اتفاق هايي که مي افتد چيست؟
سوم- براي جلوگيري از اين اتفاق ها بايد چه کنيم؟
در خصوص نکته اول و دوم بايد بگوييم اين فرد با دوگانگي و تضاد دروني روبه روست. از يک سو کاري را انجام مي دهد و از سوي ديگر، خودش را سرزنش مي کند. علت اين که چنين اتفاقي مي افتد چيست؟ مهم ترين علت اين است که فرد هويت خودش را به معناي واقعي پيدا نکرده است. هويت يعني من چه کسي هستم و چه چيزي برايم ارزش دارد. ما گاهي درباره موضوع هويت دچار سردرگمي مي شويم. يعني دقيقاً نمي دانيم چه چيزي براي ما ارزش دارد. گاهي دو ارزش متقابل و متضاد در ذهن ما وجود دارد. يعني کسب درآمد با راستگويي و تدين دو ارزش متضاد هم هستند.
اگر دقيقاً معلوم نباشد چه چيزي براي من ارزش دارد و چه چيزي ارزش ندارد يا کدام ارزش براي من مهم تر است و کدام را مي توانم فداي ديگري کنم؟ به اين معنا است که هويت و باورهاي ما به گونه هاي واضح و کامل شکل نگرفته است. از يک طرف به دين و راستگويي اعتقاد دارم از طرفي معتقدم کسب و کارم با دروغ رونق مي يابد. اين يعني دو باور متضاد.
چه کنيم عادت هاي بد از بين برود و يک عادت خوب شکل گيرد؟ براي اين کار بايد باور مثبت را تقويت کنيم. در اين موارد فرد بايد راستگويي و اعتقاد به اين که قيامتي هم وجود دارد را به عنوان يک ارزش مثبت تقويت کند. اين باور را مي تواند با مطالعه مجموعه اي از احاديث، آيات، گفتار بزرگان و ضرب المثل ها تقويت کند. مثلاً دروغ کليد همه بدي ها است يا راستي و راستگويي موجب نجات است. بايد اين مجموعه صحبت ها و کلمات بزرگان را جمع کنيم و يادمان باشد در اين خصوص بايد از منابعي موثق استفاده کنيم. توجه به اين مسائل باعث مي شود راستگويي و درستکاري تقويت شود. در مقابل، علاقه به دروغ گفتن براي درآمد بيشتر در او کم رنگ مي شود.
کار ديگري که اين فرد مي تواند انجام دهد اين است که براي از بين رفتن کارهاي بد، بايد مهارت انجام کارهاي خوب را پيدا کند. به عنوان مثال چه موقعي در حرفه ام دروغ مي گويم؟ وقتي که کسب درآمد همراه با راستگويي را بلد نيستم. بايد فروشنده هايي را که بدون دروغ گفتن مي توانند کالايشان را بفروشند مد نظر قرار دهيم و از آن ها الگو بگيريم ببينيم آن ها چه مي کنند که بدون دروغ گويي مي توانند کالاي شان را بفروشند و درآمد خوبي هم داشته باشند، بدون شک ما هم از آن ها تاثير مي پذيريم.
در نهايت اين که بايد زمينه هاي دروغ و دروغگويي را از بين ببريم. مثلا وقتي مي روم جنسي را براي فروش تهيه کنم، به نحوي اين کالا را مرغوب و با قيمت مناسب تهيه کنم که براي فروش آن دروغ نگويم. يعني وقتي من به عنوان يک فروشنده مي روم ميدان تره بار که مثلاً ميوه بخرم با جست وجوي بيشتر، بايد سعي کنم ميوه را با قيمت ارزان تر تهيه کنم. در اين صورت ديگر نياز نيست براي فروش آن دروغ بگويم. بلکه با يک روند طبيعي سود خوبي به دست مي آورم يا اصلاً اگر نياز شد شغلم را عوض کنم. زيرا فرد در بعضي از مشاغل ممکن است نياز به مخفي کاري داشته باشد و زمينه دروغ گويي پيش بيايد. پس اگر نياز شد بايد سراغ حرفه ديگري رفت.
حجت الاسلام دکتر مهدي هادي خراسان / شماره انتشار 18116
