يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۰ / ۱۷:۲۶
کد مطلب: 3964
۰

بررسی رابطه برکت و انصاف

در مقاله حاضر نویسنده به بررسی ارزش و اهمیت انصاف و رابطه آن با برکت پرداخته و در این باره به برخی روایات اشاره کرده است.
وی در این مقاله بی انصافی را نوعی ظلم در حق دیگران دانسته و با نقل شواهدی تاریخی بر ضرورت رعایت انصاف در حق دیگران تأکید نموده است. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.
انصاف در هر کاری، امری پسندیده است، چرا که انصاف شاخه ای از عدالت است با کمی تسامح در آن. به این معنا که اموری را انسان نمی تواند به یقین در دایره عدالت قرار دهد ولی طبیعت و فطرت سالم آدمی و عقل سلیم و خرد جمعی بر این باور است که می بایست این گونه عمل شود، چرا که شرط انصاف است.
البته ابو هلال عسکری از واژه شناسان قرن سوم و چهارم در کتاب معروف خویش به نام «فروق اللغه» درباره فرق عدل و انصاف این چنین گفته است: ان الانصاف اعطاء النصف و العدل یکون فی ذالک و فی غیره. الاتری ان السارق اذا قطع قیل انه عدل علیه و لایقال انه انصف. و اصل الانصاف ان تعطیه نصف الشی و تاخذ نصفه من غیر زیاده و لانقصان؛ فرق بین عدل و انصاف آن است که انصاف تقسیم برابر و بیشتر در امور حسی است، ولی عدالت در محسوس و غیرمحسوس است. از این رو وقتی دست دزد را قطع می کنند می گویند عدالت درباره اش مراعات شده و نمی گویند در حق وی انصاف مراعات شد.
همچنین وی درباره فرق بین عدل و قسط می گوید: ان القسط هو العدل البین الظاهر و منه سمی المکیال قسطا و المیزان قسطا لانه یصور لک العدل فی الوزن حتی تراه ظاهرا، و قد یکون من العدل ما یخفی و لهذا قلنا ان القسط هو النصیب الذی بینت وجوهه؛ قسط همان عدالت روشن و آشکار است، از همین رو پیمانه و ترازو را قسط گفته اند؛ چرا که عدالت در وزن را به طور آشکار بر تو نمایان می سازد؛ در حالی که از عدل اموری است که مخفی و نهان می باشد. لذا قسط همان نصیب و بهره ای است که وجوهش بر تو روشن و آشکار است.
به هر حال آدمی باید عدالت قسطی و عدالت انصافی را مراعات کند. به این معنا که در جای مناسب آن ها، به این نوع عدالت توجه و اهتمام ورزد. پس اگر جایی نیاز است که برابری را مراعات نماید و تقسیم برابر داشته باشد همان کار را انجام دهد. در انصاف نوعی گذشت برای دست یابی به عدالت و رضایت وجود دارد و نوعی احسان خودنمایی می کند؛ چرا که شخص برای این که در حق دیگری ظلم نکرده باشد در مال شراکتی به گونه ای عمل می کند که احسان تحقق یابد.
مصادیق انصاف
از جمله مصادیق انصاف می توان به دستمزدها اشاره کرد. انسان ها در هنگام دادن و گرفتن دستمزد کارگری و یا هر کار دیگر، باید انصاف داشته باشند. مثلا کسی که بناست و یا مکانیک است می داند کاری که انجام می دهد تا چه اندازه ارزش و بها دارد. از آن جایی که صاحب کار نمی داند ارزش و بهای واقعی کار مکانیک و یا بنا چقدر است، به سخن آن دو بسنده می کند و مبلغ درخواستی شان را می پردازد. در این جا اگر مکانیک و بنا اهل انصاف باشند قیمت و بهایی را می گویند که به عدالت و قسط نزدیک تر باشد. اگر خلاف این بگویند و قیمت و بهایی را درخواست کنند که از عدالت و قسط دور باشد، چنین شخصی به یک معنا ظالم است و اهل انصاف نیست.
از آن جایی که ظلم و بیداد، خانمانسوز است، بی انصافی این افراد هر چند درآمد بیش تری را در ظاهر برای آنها به دنبال دارد ولی به سبب ظلمی که روا داشته اند، برکت از مال و درآمد ایشان می رود.
برکت در ۳درهم است
در روایتی به این مسئله توجه داده شده است. هر چند که منبع این روایت را نیافتم و استناد به آن به نظر می رسد بر خلاف شریعت و از مصادیق وضع و جعل حدیث باشد ولی از آن جایی که در روایات اخلاقی تسامح روا داشته شده و از سویی دیگر محتوای خبر و روایت به آموزه های اسلامی و قرآنی نزدیک و مطابق فطرت سالم و عقل سلیم است، می توان این روایت را تلقی به قبول کرد.
یکی از خطبا و سخنرانان اهل منبر که اهل علم و دانش است نقل می کرد: روزی مردی نزد امیر مؤمنان علی(ع) آمد و از وضعیت خود شکایت کرد و گفت: من بنا هستم و روزی پنج درهم دستمزد می گیرم ولی روز به روز وضعیت زندگی ام بدتر می شود. چه کار کنم تا وضعیت زندگی ام بهبود یابد؟ آن حضرت(ع) به ایشان فرمود: روزی سه درهم بگیر! مرد با شگفتی گفت: روزی پنج درهم می گیرم ولی وضعیت من نابسامان است، حالا چگونه با سه درهم وضع من بهبود می یابد.
حضرت فرمود: ازمن مشورت و راهنمایی خواستی گفتم. اگر بدان عمل کنی وضعیت تو خوب می شود. مرد از نزد آن حضرت(ع) رفت و به سفارش ایشان عمل کرد. مدتی بعد بازگشت و به حضرت (ع) عرض کرد که وضعیت من بهبود یافته است ولی می خواهم بدانم که چگونه چنین چیزی ممکن می شود؟ آن حضرت(ع) فرمود: دستمزد تو سه درهم بیش تر نبود و تو انصاف نمی کردی و مزد بیش تر می گرفتی که ظلم بود. وقتی انصاف روا داشتی خداوند در مالت برکت قرار داد و وضعیت زندگی ات بهبود یافت.
بسیاری از مردم که هر روز آه و ناله می کنند که وضعیت خوبی ندارند، به سبب همین بی انصافی است که در حق دیگران روا می دارند و بیش از حق و کار خویش مزد می خواهند و در حق کارفرما و یا مردم بی انصافی روا می دارند و این گونه است که به خاطر ظلم و حق خوری و بی انصافی، برکت از مال و زندگی ایشان می رود. جالب این است که برخی از مدیران ارشد دولتی برای خود دستمزدهای بالایی قرار می دهند که گاه از چند میلیون به شکل پاداش و مانند آن نیز بیش تر می شود. این افراد که انصاف را درباره حق عمومی و بیت المال رعایت نمی کنند، چگونه امید دارند که زندگی شان بهبود یابد؟
دنیا به گونه ای است که هر عمل ما عکس العملی مناسب آن را در پی دارد. ربوبیت الهی و پروردگاری خداوند اجازه نمی دهد که این ظلم و ستم ها و بی انصافی ها بی جواب بماند. بارها دیده و شنیده شده است که هنوز این پول های حرام و غیرعادلانه و غیرمنصفانه وارد خانه نشده به شکلی دیگر چون سوختن وسایل برقی خانه، ریختن دیوار و تصادف رانندگی و ده ها رخداد دیگر از خانه بیرون می رود و هرگز شخص از آن پول بهره نمی برد؛ چرا که این پول ها برکت و خوردن ندارد.
پاداش و مجازات اعمال در دنیا
خداوند برخی از ظلم ها را در همین جا مجازات می کند. این مجازات به اشکال مختلف می باشد، چنان که کارهای خوب نیز همین جا پاداش داده می شود هر چند که اصل پاداش و مجازات در آخرت است. به عنوان نمونه می توان به این روایت توجه داد که بیانگر چگونگی افزایش یا کاهش عمر آدمی به سبب اعمال و رفتار ماست.
امام صادق(ع) خطاب به میسر (یکی از اصحاب خود) فرمود: قد حضر اجلک غیرمره کل ذلک یوخر الله بصلتک لرحمک و برک قرابتک؛ چند مرتبه اجل تو نزدیک شده بود و لکن به جهت تفقد تو از فامیل و صله رحم و به جهت احسانی که به خویشاوندانت نمودی خداوند آن را به تاخیر انداخت (بحار/۷۱/۲۰۱)
و در جای دیگر خطاب به میسر گفت: یا میسر لقد زید فی عمرک فای شیء تعمل قال: کنت اجیراً و انا غلام بخمسه دراهم فکنت اجریها علی خالی؛ فرمود: ای میسر چه کرده ای که عمرت زیاد شده است گفت در جوانی کارگر بودم و مزدم پنج درهم بود و اجرت خود را به دائیم می دادم. (بحار/۴۷/۸۷ و نیز بصائر الدرجات/۶/باب ۱/۳۷)
بنابراین باید توجه داشت که دنیا نیز دار مجازات است و این گونه نیست که همه مجازات ها برای آخرت باشد.
فضیلت انصاف
به هرحال انسان می بایست در همه امور ریز و درشت زندگی خویش انصاف را مراعات نماید. از نظر فرهنگ اسلامی و شیعی، انصاف، برترین فضیلت انسانی است که عقل انسانی آن را به عنوان یک اخلاق پسندیده می پذیرد. ازطرفی بی انصافی به نوعی ظلم درحق دیگری است که قطعا چنین ظلمی با واکنش خداوند متعال روبرو می شود. در حدیث است که امام علی(ع) فرمود: «الانصاف افضل الفضائل، انصاف برترین فضیلت ها است.»
(غررالحکم۱،ص۳۰۲ و ۵۰۸) آن حضرت هم چنین فرمود: الانصاف یولف القلوب، انصاف، دلها را الفت می بخشد و به هم نزدیک می کند. و در جایی دیگر می فرماید: الانصاف یرفع الخلاف و یوجب الاتتلاف؛ انصاف، اختلافات را از بین می برد و موجب الفت و همبستگی می شود. (غررالحکم، ج۲، ۰۳ و ۱۷۰۲) همچنین از امام علی(ع) است که فرمود: من انصف انصف؛ هرکس با انصاف باشد، انصاف می بیند. (غررالحکم، ج۵، ص۴۴۱ و ۷۶۹۲) یا این که: زکاه القدره الانصاف، زکات قدرت، انصاف است. (همان، ج۴، ص۵۱۰ و ۴۴۵) و یا این که: اعدل الناس من انصف من ظلمه؛ عادل ترین مردم کسی است که با کسی که به او ظلم کرده با انصاف رفتار کند. (همان، ج۲، ۵۴۳ و ۶۸۱۳) امام صادق(ع) نیز می فرماید: من انصف الناس من نفسه رضی به حکما لغیره؛ هرکس با مردم منصفانه رفتار کند، دیگران داوری او را می پذیرند. (تحف العقول، ص۷۵۳)
در حالات بزرگان اسلامی و عارفان مشهور نیز انصاف در زندگی بارها دیده و گزارش شده است. می گویند که شیخ رجبعلی خیاط در گرفتن اجرت برای کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. به اندازه ای که سوزن می زد و به اندازه کاری که می کرد مزد می گرفت. به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود ازمشتری چیزی دریافت کند.
یکی از روحانیون نقل می کند که عبا و قبا و لباده ای را بردم و به جناب شیح دادم بدو زد، گفتم چقدر بدهم؟
گفت: «دو روز کار می برد، چهل تومان.»
روزی که رفتم لباسم را بگیرم گفت: «اجرتش بیست تومان می شود.»
گفتم: فرموده بودید چهل تومان؟
گفت: «فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد!   سماموس
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

به خاطر توهین‌های همسرم اعتماد به نفس ندارم
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده
۷ شبهه غیرواقعی درباره تعطیلی پنجشنبه ها و پاسخ صحیح به آن
سوگ بعد از سقط و غمی‌ بی‌پایان
نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...