دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 May 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ / ۱۲:۵۴
کد مطلب: 53328
۱

خودتان را از این مثلث نجات دهید!

خودتان را از این مثلث نجات دهید!
ما به دنیای اطراف‌مان متکی می‌مانیم و از پذیرش این‌که همه‌چیز به ما داده نمی‌شود،می‌پرهیزیم. ما «خود مشغول» می‌شویم و احتیاجات و خواسته‌های‌مان از دیگران، به تحمیل و عصیان تبدیل شده و به جایی می‌رسیم که سرخوشی و رضایت برای ما غیرممکن می‌شود. آدم‌ها و مکان‌ها و چیز‌ها دیگر نمی‌توانند خلاء درونی ما را پرکنند و به همین دلیل ما با «رنجش و عصبانیت و ترس» واکنش نشان می‌دهیم.
 
برای همه‌ آدم‌ها «بزرگ شدن و رشد» یک امر طبیعی است اما ما در نیمه‌ راه گیر می‌کنیم و به‌نظر می‌رسد هرگز از مرحله‌ خودمشغولی کودکی کاملاً گذر نمی‌کنیم.ما به دنیای اطراف‌مان متکی می‌مانیم و از پذیرش این‌که همه‌چیز به ما داده نمی‌شود،می‌پرهیزیم. ما «خود مشغول» می‌شویم و احتیاجات و خواسته‌های‌مان از دیگران، به تحمیل و عصیان تبدیل شده و به جایی می‌رسیم که سرخوشی و رضایت برای ما غیرممکن می‌شود. آدم‌ها و مکان‌ها و چیز‌ها دیگر نمی‌توانند خلاء درونی ما را پرکنند و به همین دلیل ما با «رنجش و عصبانیت و ترس» واکنش نشان می‌دهیم.

رنجش، عصبانیت و ترس «مثلث خودمشغولی» را به وجود می‌آورند. تمام نواقص اخلاقی از این سه واکنش سرچشمه می‌گیرند. خودمشغولی منشاء عدم سلامت عقل ما است. «رنجش» واکنش ما در برابر گذشته‌مان است و ما را دوباره به گذشته باز می‌گرداند تا در آن زندگی ‌کنیم. «عصبانیت» روش رویارویی ما با زمان حال و واکنشی به منظور انکار واقعیت است. «ترس» احساسی است که وقتی ما به آینده‌مان فکر می‌کنیم دچار آن می‌شویم و به بیان دیگر واکنش ما در مقابل ناشناخته‌ها و احساس نگرانی از به وقوع نپیوستن رویاهای‌مان است. این سه احساس‌ عوارض خودمشغولی‌اند. این واکنش‌ها در مقابل آدم‌ها و مکان‌ها و وقایع گذشته و حال و آینده زمانی بروز می‌کنند که انتظارات ما از آن‌ها برآورده نشود.
 
ما می‌توانیم از خودمشغولی رها شویم و پذیرش را جایگزین رنجش، عشق را جایگزین عصبانیت و ایمان را جایگزین ترس کنیم. با گیرافتادن در مثلث خودمشغولی ما دچار نوعی بیماری می‎شویم که در نهایت ما را مجبور به درخواست کمک می‌کند. خوش‌اقبالی است که برای ما فقط یک را وجود دارد. و آن یک راه این است: باید مثلث خودمشغولی را متلاشی کنیم؛ یا باید رشد کنیم و یا خواهیم مرد.

ما در برابر تغییر واکنش های مختلفی داریم: برخی از ما تغيير را مي‌سازبه وجود می آوریم. برخی تغيير را پيش‌بيني مي‎كنیم. برخی با تغيير، تغيير مي‌كنیم و برخی نیزدر برابر تغيير مقاومت مي‌كنیم. دیدگاه‌مان را در مورد این احساسات در مقابل آدم‌ها و مکان‌ها و وقایع گذشته و حال و آینده تغییردهیم. آن‌گاه به آرامش می‌رسیم و ذهن‌مان به  سوی حل مسئله رفته و کامیابی نصیب‌مان می‌شود.
 
 
مرجع : آفرینش
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

به خاطر توهین‌های همسرم اعتماد به نفس ندارم
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده
۷ شبهه غیرواقعی درباره تعطیلی پنجشنبه ها و پاسخ صحیح به آن
سوگ بعد از سقط و غمی‌ بی‌پایان
نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
برای موفقیت لازم نیست نابغه باشی فقط کافیه یه قدم جلوتر باشی/ انیشتن