شما هم معتادید و خودتان خبر ندارید
اینها همگی نمونههای تابلوی اعتیاد هستند. اما اگر بدانید جویدنیخ هم نوعی اعتیاد است، چه حسی خواهید داشت؟ به این ترتیب ممکن است همه ما به شکلی جزو دار و دسته آقا تقی و دوستان بوده و از آن بیخبریم. اگر بخواهید اعتیاد را در یک جمله تعریف کنید، چه میگویید؟ فردی آویزان، بیحال، بیاعصاب و بددهنی که دیگر به آخرخط رسیده و دیگر نمیتواند از پس خودش هم بربیاید؟
اعتیاد، تعریف علمی دارد. از نظر علمی، به فردی معتاد میگویندکه کنترلی روی کاری که انجام میدهد، حرفیکه میزند یا چیزیکه مصرف کرده یا میخورد، ندارد. اعتیاد این شخص به هر کار یا چیزی که باشد، پس از مدتی غیرقابل کنترل شده، به مرحله حاد رسیده و سلامت جسمی یا روانی یا هر دوی آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
ریشه 2 کلمه اعتیاد و عادت یکی است اما مرز باریکی بین عادت و اعتیاد وجود دارد. بنابراین شما ممکن است بهکاری، رفتاری یا حتی خوردن خوراکی خاصی عادت داشته باشید اما به آن معتاد نباشید. اعتیاد به جراحیهای زیبایی تقریبا جایی از بدنشان نمانده تا بخواهند جراحی کنند. این افراد دچار اعتیاد به جراحی زیبایی و تزیینکردن سر و صورتشان هستند.
آسیبها: هیچ وقت از ظاهرشان راضی نیستند؛ حتی وقتی دوران نقاهت عمل قبلی را میگذرانند به فکر جراحی بعدی هستند. آنها هزینههای گزافی را به خود تحمیل میکنند و وقتی از نظر مالی فقیر شدند برای جراحیهای بعدی سراغ پزشکان نه چندان ماهر رفته و اثرات جبرانناپذیری روی بدنشان به جا میگذارند.
اعتیاد به دروغ گفتن اینها همانهایی هستندکه یک روده راست توی شکمشان ندارند! همینکه دهانشان را باز میکنند، مطمئن هستید که از صددرصد حرفهایشان،5.99درصدش دروغ است. این افراد معتاد به دروغ گفتن هستند. نکته مهم اینکه این افراد از دروغ هیچ هدفی را دنبال نکرده و قصد رسیدن به مقام، پول و... را ندارند. دروغ میگویند چون به آن معتادند.
از نظر علمروانپزشکی، دروغگوها به 3 گروه تقسیم میشوند؛ دروغگویی مزمن یا غلوشده، دروغگویی بیمارگونه و دروغگویی وسواسی- اجباری.
آسیبها: طبیعی است که این افراد بعد از مدتی احساس سرخوردگی میکنند چون اطرافیان با آگاهی از مشکل آنها دیگر به حرف آنها گوش نداده یا بعد از مدتی مشت آنها را باز میکنند. معمولا اگر خیلی حرفهای دروغ نگویند خودشان سوتی میدهند و مشتشان را باز میکنند اینجاست که خیس عرق شده و صحنه را با خجالت ترک میکنند.
اعتیاد به اینترنت اصلا لپتاپ را خاموش نمیکنند. اگر هم در طول 24ساعت بخواهند از جایشان بلند شوند تا زخم بستر نگیرند، لپتاپ در حالت آماده باش میماند تا مبادا یک لحظه از اینترنت دور باشند. این افراد به اینترنت معتادند. آنها برای خرید یک عدد نان باگت ناقابل تا خرید مبلمان یا احوالپرسی از دوست و آشنا، به لپتاپ وصل شدهاند. اگر روزی اینترنت را از آنها بگیرند، فاتحهشان درجا خوانده است.
آسیبها: حضور در دنیایمجازی، زندگیفردی، اجتماعی و تحصیلی تا خواب این افراد را هم تحت تاثیر قرار میدهد. آنها با مشکلات فیزیکی مانند اضافهوزن، بیماری قلبی، تحلیل ماهیچهها و استرس دورهای درگیر هستند و در طولروز بیهدف در اینترنت میچرخند.
منبع: روزنامه شهروند
اعتیاد، تعریف علمی دارد. از نظر علمی، به فردی معتاد میگویندکه کنترلی روی کاری که انجام میدهد، حرفیکه میزند یا چیزیکه مصرف کرده یا میخورد، ندارد. اعتیاد این شخص به هر کار یا چیزی که باشد، پس از مدتی غیرقابل کنترل شده، به مرحله حاد رسیده و سلامت جسمی یا روانی یا هر دوی آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
ریشه 2 کلمه اعتیاد و عادت یکی است اما مرز باریکی بین عادت و اعتیاد وجود دارد. بنابراین شما ممکن است بهکاری، رفتاری یا حتی خوردن خوراکی خاصی عادت داشته باشید اما به آن معتاد نباشید. اعتیاد به جراحیهای زیبایی تقریبا جایی از بدنشان نمانده تا بخواهند جراحی کنند. این افراد دچار اعتیاد به جراحی زیبایی و تزیینکردن سر و صورتشان هستند.
آسیبها: هیچ وقت از ظاهرشان راضی نیستند؛ حتی وقتی دوران نقاهت عمل قبلی را میگذرانند به فکر جراحی بعدی هستند. آنها هزینههای گزافی را به خود تحمیل میکنند و وقتی از نظر مالی فقیر شدند برای جراحیهای بعدی سراغ پزشکان نه چندان ماهر رفته و اثرات جبرانناپذیری روی بدنشان به جا میگذارند.
اعتیاد به دروغ گفتن اینها همانهایی هستندکه یک روده راست توی شکمشان ندارند! همینکه دهانشان را باز میکنند، مطمئن هستید که از صددرصد حرفهایشان،5.99درصدش دروغ است. این افراد معتاد به دروغ گفتن هستند. نکته مهم اینکه این افراد از دروغ هیچ هدفی را دنبال نکرده و قصد رسیدن به مقام، پول و... را ندارند. دروغ میگویند چون به آن معتادند.
از نظر علمروانپزشکی، دروغگوها به 3 گروه تقسیم میشوند؛ دروغگویی مزمن یا غلوشده، دروغگویی بیمارگونه و دروغگویی وسواسی- اجباری.
آسیبها: طبیعی است که این افراد بعد از مدتی احساس سرخوردگی میکنند چون اطرافیان با آگاهی از مشکل آنها دیگر به حرف آنها گوش نداده یا بعد از مدتی مشت آنها را باز میکنند. معمولا اگر خیلی حرفهای دروغ نگویند خودشان سوتی میدهند و مشتشان را باز میکنند اینجاست که خیس عرق شده و صحنه را با خجالت ترک میکنند.
اعتیاد به اینترنت اصلا لپتاپ را خاموش نمیکنند. اگر هم در طول 24ساعت بخواهند از جایشان بلند شوند تا زخم بستر نگیرند، لپتاپ در حالت آماده باش میماند تا مبادا یک لحظه از اینترنت دور باشند. این افراد به اینترنت معتادند. آنها برای خرید یک عدد نان باگت ناقابل تا خرید مبلمان یا احوالپرسی از دوست و آشنا، به لپتاپ وصل شدهاند. اگر روزی اینترنت را از آنها بگیرند، فاتحهشان درجا خوانده است.
آسیبها: حضور در دنیایمجازی، زندگیفردی، اجتماعی و تحصیلی تا خواب این افراد را هم تحت تاثیر قرار میدهد. آنها با مشکلات فیزیکی مانند اضافهوزن، بیماری قلبی، تحلیل ماهیچهها و استرس دورهای درگیر هستند و در طولروز بیهدف در اینترنت میچرخند.
منبع: روزنامه شهروند