جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 17 May 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۳ / ۱۹:۱۷
کد مطلب: 25551
۰

دانش آموزان و تجربه مشاغل کاذب

دانش آموزان و تجربه مشاغل کاذب
صبح یکی از روزهایی که به محل کارم می آمدم، چشمم به نوجوانی افتاد که در کنار خیابان نشسته و بر روی یک جعبه بساط کرده، هم خودش با دیگر فروشنده ها فرق داشت (چون کمتر در این بازار نوجوانان دستفروشی می کنند) و هم اجناسی که می فروخت. چند بسته کارت بازی! در حال عبور پا شل کردم؛ "الان باید تعطیلات تابستانی این نوجوان آغاز شده باشد" چند قدمی را که از او دور شده بودم، برگشتم و بعنوان یک خریدار قیمت بسته های پاسور را پرسیدم.
خیلی جدی قیمت را گفت و من اندکی تامل کردم و سوالاتم را پرسیدم. اسم او محمدرضا بود و خردادماه امسال با معدل 17 پایه دوم دبیرستان را قبول شده بود، شغل پدرش فروشندگی در یکی از فروشگاه های لوازم صوتی و تصویری در همان راسته جمهوری و مادرش خانه دار بود. آنطور که می گفت پدر و مادرش هر دو ،تا مقطع دیپلم تحصیل کرده بودند و او فرزند اول یک خانواده چهار نفره بود و جالب است که می گفت برای کسب تجربه مالی به این کار روی آورده نه از روی نداری. از آن نوجوان که خداحافظی کردم به محل کارم آمدم و در این فکر بودم که به راستی چه نهادهایی مسئول فراهم کردن زمینه های لازم برای نوجوانان و جوانانی هستند که به دنبال تجربه کردن یک کار و کسب اقتصادی این نوع دست فروشی ها را انتخاب می کنند؟

دانش آموزانی که پس از فراغت از تحصیل می توانند به تجربیات سالم اقتصادی بپردازند نه اینکه کارجویانه به بازارهای کاذب روی آورده و یا به عضویت گروه های خلافکار برای کسب درآمدهای نامطلوب درآیند. عصر بازهم هنگام برگشتن به خانه، سرچهار راهی، چند نوجوان گل فروش توجهم را جلب می کنند. بسوی یکی از آنها می روم وشاخه گلی از دخترک می خرم.

صورتی بچه گانه ولی آفتاب سوخته و سرخ دارد، پول را می دهم اسمش را می پرسم، باشرم می گوید: مریم و من بلافاصله می پرسم کلاس چندمی؟ و او پاسخی نمی دهد. می خواهم سوالات دیگری هم از اوبپرسم، ولی با سبز شدن چراغ روبرو بی آنکه چیزی بگوید به آنسوی چهار راه می رود تا گل هایش را به مشتری های دیگر بفروشد. با خودم می اندیشم عاقبت این دخترک معصوم و هم سن و سال های بازمانده از تحصیلش چه خواهد شد؟
بچه هایی که حتی نمی دانند باید الان کلاس چندمی باشند. در کتابی می خواندم؛ تجربه کار و کسب یکی از مواردی است که نوجوان برای تشکیل "هویت فردی" خود به آن می پردازد و در این مقطع سنی، سوال هایی مانند مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی و پرسش هایی از این دست ذهن او را به خود مشغول می کنند. در همان کتاب نکته دیگری نیز جلب توجه می کرد؛ "معمولا در بسیاری از کشورها والدین و دستگاه های مسئول نه تنها با این دوره مشخص آشنا هستند، بلکه آن را به رسمیت شناخته و فضای لازم برای کسب تجربه در زمینه هایی مانند ورزش، هنر، علوم مختلف و حتی کسب و کار را فراهم می سازند تا نوجوان ضمن عبور بی دردسر از این مقطع به کسب تجربه هایی که در بزرگسالی نیز به کار او می آیند نائل گردد".

زینب سنجولی مدیر مرکز کلاله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان گلستان در این زمینه می گوید: کودکان خانواده های فقیر و روستایی معمولا از همان دوران کودکی مجبور به کارکردن هستند تا از این راه به معیشت خانواده کمک کنند. وی می افزاید: همین مسئله باعث می شود تا این کودکان از دوران کودکی خود لذت نبرده و بقول معروف "کودکی کردن" را به کلی فراموش کنند. به عقیده این کارشناس فرهنگی، از دست دادن این دوران بدون آنکه به نیازهای عاطفی، احساسی روانی در کودکان و نوجوانان بصورت معقول و منطقی پاسخ داده شود، می تواند زمینه را برای بروز معضلات و مشکلات متعدد روانی و رفتاری در سنین بزرگسالی این افراد فراهم کند.

*دانش آموزانی که پرخاشگر می شوند
یکی از روزنامه نگارانی که مدت ها روی موضوع کار دانش آموزان تحقیقاتی داشته، بر حسب تجربه می گوید؛ نوجوان در این دوره برای انتخاب شغل چندان ثبات ندارد، یعنی هر روز به سوی کاری گرایش پیدا کرده و فردا درگیر فکری دیگر یا پرخاشگری و تلاطم روحی است. محمدرضا جوانمهر ادامه می دهد: مشکلات روحی و روانی، در این مقطع سنی زیاد هستند، به همین دلیل است که نوجوان نه تنها با هم سن و سال های خود، بلکه گاه با پدر و مادر و خواهر و برادرش نیز به مجادله می پردازد. به گفته این روزنامه نگار، که خود نیز در ایام کودکی و نوجوانی تجربه کار و کسب درآمد داشته، نوجوانان ممکن است در این مقطع به کار و کسب های مختلفی دست بزنند، ولی به دلیل ویژگی های خاص این دوران در هیچ کاری ثبات نخواهند داشت و در اندک زمانی از آن دلزده خواهند شد. وی می گوید: بزرگترین خوش شانسی نوجوان در محل کار این است که زیردست و یادر کنار افرادی تجربه و کارآزموده کار کند، ولی اگر غیر از این باشد ممکن است آینده اش تباه شود.

*مسئول کارآفرینی برای دانش آموزان کیست؟
 می گویند آموزش و پرورش هر کشور مهمترین نهاد سازندگی برای آن کشور محسوب می شود چرا که بزرگترین دستگاه تربیتی به شمار می رود، حال آنکه چقدر ارگان های دیگر در شکل گیری شخصیت رفتاری و روانی فرد تاثیر دارند، گاهی ناگفته می ماند و یا کمرنگ جلوه می کند.

در همین ایران خودمان آموزش و پرورش همواره در دوره های مختلف بنا را بر این گذاشته که بهترین شیوه های تربیتی را بر روی دانش آموزان اجرا کند که البته بخشی از آن در طول سال تحصیلی و از طریق آموزش های مستقیم اجرا می شود و بخشی از آن مربوط به برنامه ریزی های اوقات فراغت آن ها می شود. با وجودی که آموزش و پرورش برنامه ریزی می کند و علاقه مند به پر بار بودن این اوقات برای دانش آموزان است، متاسفانه همیشه با کمبود بودجه مواجه است. البته می توان با مدیریت برنامه ها و بودجه های سایر بخش ها در این زمینه هم موفق عمل کرد. اما آیا می توان وزنه این مسئولیت را تنها بر دوش آموزش و پرورش نهاد زیرا این وزارتخانه یکی از چند دستگاه مسئول در زمینه فراهم نمودن امکانات لازم برای غنی سازی اوقات فراغت است. ( نگاهی گذرا به سرفصل های بودجه سالانه کشور، گویای این ادعا است)

ابوالقاسم جامه بزرگ از مدیران بازنشسته آموزش و پرورش در همین راستا با اشاره به اینکه پرداختن به کسب و کار حلال و مشروع یک سرگرمی سازنده برای نوجوانان است، می گوید: به فرموده امام علی (ع)بزرگترین تفریح مومن کار است ،ولی باید توجه داشت که برای کودکان و نوجوانان کار باید در کنار تفریح و یادگیری باشد و اگر یک بعدی به هر یک از این سه مورد پرداخته شود ، نتایج مطلوبی درپی نخواهد داشت.
به عقیده این کارشناس تربیتی، کودکان و نوجوانانی که مرتکب انواع بزهکاری ها می شوند در موقعیت یکسانی نبوده و از شرایط رشد اجتماعی متفاوتی برخوردارند. وی می افزاید: چه بسیار کودکانی که حتی در خانواده هایی متعادل به دنیا آمده و رشد کرده اند، اما در سنین نوجوانی که زمان فاصله گرفتن نوجوان از خانواده است، در جامعه با افراد و گروه های ناباب آشنا شده و به سوی آنان گرایش پیدا می کنند، ضمن آنکه مشکلات شدید مالی و عاطفی حاکم بر خانواده ها می تواند عامل و انگیزه ای بسیار مهم برای گرایش آنان به بزهکاری باشد.
نهادهایی مانند جمعیت هلال احمر و سازمان های وابسته، تبلیغات اسلامی، بسیج، جهاد سازندگی، وزارت ورزش و جوانان و یا میراٍث فرهنگی همه می توانند به جای مدعی بودن بخشی از بودجه فرهنگی و اوقات فراغت، در کنار آموزش و پرورش یک برنامه منسجم داشته باشند و همراه و همکار این دستگاه، از به هدر رفتن اوقات فراغت دانش آموزان و نوجوانان ، با ارائه آموزش های فنی و مهارتی از روی آوردن به مشاغل کاذب میان آن ها پیشگیری کنند.

محمد عمرانی
پانا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!