يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ / ۲۱:۲۵
کد مطلب: 9552
۰
۴

درگذشت دکترسیمین دانشور + عکس و زندگینامه

 
سیمین دانشور نویسنده ، مترجم و همسر مرحوم جلال آل احمد عصر امروز در تهران درگذشت. سیمین دانشور بر تخت بیمارستان در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان پارس.   به گزارش میگنا، سیمین دانشورعصر امروز در تهران درگذشت. سيمين دانشور، يکی از سرشناس ترين قصه نويسان زن ايران، به دليل بيماری حاد ريوی و آنچه که پزشکان او عوارض ناشی از کهولت خوانده اند، در بيمارستان پارس تهران بستری بود. آن گونه که پزشک معالج وی به خبرگزاری ایسنا گفته است، خانم دانشور روز پنج شنبه، در حالی که در اغما به سر می برد به بیمارستان منتقل شده بود. سیمین دانشور، همسر جلال آل احمد نويسنده معترض و نامدار ايران در دهه های سی و چهل خورشيدی بود.


او نخستين زن ايرانی است که در سال ۱۳۲۷ مجموعه داستان خود را به تشويق فاطمه سياح و صادق هدايت به چاپ رساند، اما پس از چاپ و انتشار رمان سووشون بود که علاوه بر جامعه روشنفکری ايران، در ميان عامه مردم نيز به شهرت بسياری رسيد.


به گفته برخی از ناشران تهران، رمان معروف «سووشون» از جمله پرفروش ترين رمان های تاريخ رمان نويسی ايران بوده است.

سيمين دانشور اگرچه در کنار جلال آل احمد، پيش از وقوع انقلاب اسلامی در ايران، همواره يکی از ارکان کانون نويسندگان ايران شمرده می شد، اما پس از اتقلاب، از محافل روشنفکری در ايران کناره گرفت.

خانم دانشور در سال های پس از انقلاب بيشتر به تاليف آثاری در قالب رمان و مجموعه داستان پرداخت که مشهور ترين آنها «جزيره سرگردانی» و آخرين آنها «ساربان سرگردان» نام دارد.

اين نويسنده، رمان ديگری هم با عنوان «کوه سرگردان» تاليف کرده که هنوز منتشر نشده است.

از وی همچنین ترجمه های بسیاری از جمله «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف و «سرباز شکلاتی» اثر برنارد شاو منتشر شده است.

او که فارغ التحصيل مقطع دکترای ادبيات دانشگاه تهران و رشته زيبايی شناسی دانشگاه استنفورد در آمريکا است، سال ها در دانشگاه تهران به تدريس تاريخ هنر پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد .

صبح روز شنبه، تعدادی از  نويسندگان و شاعران ايرانی و تنی از اعضای هيات دبيران کانون نويسندگان از جمله سيمين بهبهانی و سيد علی صالحی، به ملاقات او که هم اکنون در بخش مراقبت های ويزه بستری است، رفتند. ▪ سیمین دانشور دو ویژگی عمده داشت: ۱) اول از همه اینکه، نخستین زن نویسنده ی جدی در ادبیات معاصر ماست. ۲) دیگر آنکه، اولین فارغ التحصیل دوره ی دکترای ادبیات فارسی و به جای اینکه به کاوش در آثار دیگران بپردازد خود اثر آفرید تا بیایند و در آن کاوش کنند.     گاه‌شمار زندگی این چهره برجسته ادبیات فارسی بدین شرح است:

1300- تولد، شیراز. پدرش دکتر محمدعلی دانشور، پزشک بود و مادرش قمرالسلطنه حکمت که مدتی مدیر هنرستان دخترانه هنرهای زیبای شیراز و نقاش نیز بود. سیمین سه برادر و دو خواهر داشته. دوران ابتدایی و متوسطه را در مدرسه انگلیسی مهرآیین به تحصیل پرداخت و در امتحانات نهایی شاگرد اول سراسر کشور شد. در تهران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در شبانه روزی امریکایی اقامت گزید.

1320- فوت پدر. با مرگ پدر، سیمین که در زبان و ادبیات لیسانس گرفته بود با وجود درآمد مکفی پدر و ثروت مادر ناچار می‌شود مدتی کار کند، از جمله معاون اداره تبلیغات خارجی شده و بعد برای رادیو تهران و روزنامه ایران با نام مستعار «شیرازی بی‌نام» مقاله می‌نویسد.

1327- انتشار «آتش خاموش»، شامل 16 داستان کوتاه. بعض از این داستان‌ها قبلا در روزنامه کیان، مجله بانو، امید چاپ شده بود. «آتش خاموش» اولین مجموعه داستانی است که زنی ایرانی به چاپ می‌رساند.

1327- آشنایی با آل احمد در بهار این سال و به هنگام بازگشت از اصفهان به تهران در اتوبوس، پس از انتشار «آتش خاموش».
1328- درجه دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران با رساله «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» زیر نظر فاطمه سیاح و پس از مرگ او زیر نظر فروزانفر. به قول خود دانشور پنج سال زیر دست سیاح کار کرده و اولین داستان ‌هایش را برای او خوانده و در همین زمان به تشویق او داستان‌هایش را به مدت یک سال برای کسی می‌خوانده که بعدها می‌فهمد هدایت است.(به نقل شفاهی از دانشور)

1328- ترجمه سرباز شکلاتی، برنارد شاو.
1328 -ترجمه «دشمنان» چخوف. مجموعه داستان‌های کوتاه.
1329- ازدواج با آل احمد. پدر آل احمد با این ازدواج، ازدواج با زن مکشوفه، مخالف بوده. روز عقدکنان از تهران به قم می‌رود و ده سال به خانه پسر پا نمی‌گذارد.
1331- با استفاده از بورس تحصیلی فولبرایت به ایالات متحد امریکا می‌رود و به مدت دو سال در رشته زیبایی‌شناسی در دانشگاه استنفورد به تحصیل می‌پردازد. در این مدت دو داستان کوتاه از او به انگلیسی در مجله ادبی «پاسیفیک اسپکتاتور» و کتاب داستان‌های استنفورد به چاپ می‌رسد. در کلاس‌های نویسندگی خلاقه استاد او والاس استگنر است. در بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دختران به تدریس می‌پردازد.
1322- ترجمه «بئاتریس» اثر آرتور شنیتسلر.
1333- ترجمه «کمدی انسانی»، ویلیام سارویان، و «داغ ننگ»، ناتانائل هاثورن.
1337- ترجمه «همراه آفتاب»، هارول کورلندر، مجموعه داستان‌های ملل مختلف برای کودکان.
1338 با سمت دانشیاری کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشانسی و تاریخ هنر به استخدام دانشگاه تهران در می‌آید.
1340- «شهری چون بهشت».
1347 - ترجمه «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف.
1348- «سووشون»، انتشارات خوارزمی. دو ماه قبل از مرگ آل احمد منتشر شد.
1351- ترجمه «بنال وطن»اثر آلن پیتون.
1356 - «مسائل هنر معاصر»، ده شب، شب‌های شاعران و نویسندگان ایران، امیرکبیر.
1358 - تقاضای بازنشستگی از دانشگاه تهران، مجموعه ده داستان کوتاه.
1359 - «به کی سلام کنم؟» خردادماه، خوارزمی
1360 - غروب جلال، تهران، انتشارات رواق.
1362 - ترجمه «ماه عسل آفتابی»، از نویسندگان مختلف.
1372 - «جزیره سرگردانی»، رمان، جلد اول، خوارزمی.
1380- ساربانْ سرگردان، رمان، انتشارات خوارزمی.
  سيمين دانشور، نويسنده ممتاز معاصر نويسنده:اكبر رضي زاده
منبع:راسخون

بانوي بزرگ ادبيات داستاني سده ي جاري دکتر «سيمين دانشور» درهشتم ارديبهشت سال 1300 خورشيدي، درخانواده اي فرهنگي، علمي درشهر هنرمند پرور سعدي وحافظ (شیراز)  ديده به جهان گشود. پدرش پزشک ومادرش نقاش وهمچنين مدير هنرستان دخترانه ي شيراز بود.پدرش دکتر محمد علی دانشور (احیا السلطنه) بود همان کسی که سیمین در رمان سووشون به نام دکتر عبدالله خان یاد می کند ، احیا السلطنه مردی با فرهنگ و ادب بود و عضو گروه حافظیون که شب های جمعه بر سر مزار حافظ جمع میشدند و یاد حافظ را زنده میداشتند . مادرش قمر السلطنه حکمت نام داشت. بانوی شاعر و هنرمند که نقاشی را به فرزندانش می‌آموخت و مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود سیمین سه برادر و دو خواهر داشت و در خانواده‌ای اهل ذوق و هنر پرورش یافت . تحصيلات ابتدايي ومتوسطه را در زادگاهش به پايان رساند. درسال 1317 درعنفوان جواني، جهت ادامه ي تحصيلات به تهران رفت و وارد دانشکده ادبيات شد. دکتر دانشور قبل از اينکه نخستين مجموعه داستانش «آتش خاموش : 1327» را منتشر کند، براي راديو و نشريات مختلف، مقالاتي در ارتباط با مسائل ومشکلات زنان وجوانان نوشت يا ترجمه کرد. دراسل 1328 يعني درست درسن 28 سالگي موفق به اخد دکتراي ادبيات فارسي آن هم ازمهم ترين مرکز علمي وقت- دانشگاه تهران- شد.
هرچند که اوج شکوفايي سيمين دهه ي 50-40 با انتشار رمان بسيار زيباي «سوو شون» بود ولي هنوز هم بعد از گذشت چند دهه، از بهترين زنان نويسنده ايراني به شمار مي آيد.
او در سال 1328 ترجمه ي داستان «سرباز شکلاتي» از برنارد شاو را انتشار داد.در 1329 با نويسنده ي توانمند معاصر شادروان «جلال آل احمد» آشنا شد، که همين آشنايي، خيلي زود منجر به ازدواج گرديد.
سال هاي 33-1331 را با استفاده از يک بورس تحصيلي به مطالعه در رشته ي زيبايي شناسي در دانشگاه استانفورد امريکا گذراند. پس از بازگشت به ايران به تدريس در هنرستان پرداخت و سپس در سال هاي 1338تا 1358 در رشته ي باستان شناسي وتاريخ هنر دردانشگاه تهران درس داد. دراين سال ها ترجمه هاي او از آثار چخوف، آرتور شنيتسلر، ويليام سارويان وناتانيل هاثورن، منتشر شد.
چندي عضويت هيأت دبيران مجله هاي نقش ونگار، علم وزندگي وکيهان ماه را داشت ودر سال 1347 به عنوان نخستين رئيس «کانون نويسندگان ايران» برگزيده شد.
سيمين در دومين کتابش «شهري چون بهشت» که در سال 1340 شمسي وارد بازارنشر شد، دنياي عيني وذهني زنان را با موفقيت توصيف مي کند. اما شهرت خود را مديون رمان مشهور «سو وشون، 1348» مي داند.
او دراين رمان زندگي خانوادگي قهرمانان خود را بر بسترزندگي اجتماعي مردم فارس درسال هاي جنگ جهاني دوم مي گسترد وتصويري هنرمندانه از دوره مورد نظر ارائه مي دهد.
سو وشون بارها تجديد چاپ شده وترجمه ي انگليسي آن به قلم «محمد رضا قانون پرور» در 1369 درامريکا انتشار يافته است.
ترجمه هاي ديگري هم از آن به زبان هاي آلماني (در 1997)، ترکي، روسي، ژاپني، هلندي وحتي اسپانيايي منتشر شده است.
درسال هاي پس از انقلاب اسلامي، دومجموعه ي «به کي سلام کنم، 1359» و «از پرنده هاي مهاجر، 1376» ودو جلد رمان زندگي نامه اي «جزيره ي سرگرداني ،1372»و «ساربان سرگردان، 1380» را انتشار داده است.
مجموعه اي از دو مقاله او با عنوان «غروب جلال، 1360 » منتشر شده است .اين کتاب توسط «فرزانه ميلاني» درسال 1362 به زبان انگليسي ترجمه شد. ازديگر آثار داستاني دکتر سيمين دانشور مي توان از «صورتخانه، 1368» که حاوي شش داستان کوتاه بوده وترجمه ي «مريم مافي » مي باشد ونيز «سوترا وداستان هاي ديگر، 1373 » که ايضاً مجموعه ي شش داستان کوتاه به ترجمه حسن جوادي وامين نشاطي مي باشد، نام برد . هر يک از کتابهاي بانوي داستان نويس مقتدر کشور از درونمايه و مضامين بکر و دلنشيني برخورداراست که کمتر کسي توانسته است به اين قله رفيع ادبيات داستاني ايران، دست يافته باشد.
گفتني است که مجموعه اي از ترجمه ها و تأليف هاي سيمين در زمينه ي هنر وادبيات با نام «در شناخت هنر، 1375» منتشر شده است.
ساير آثار دانشور که در متن مقاله نيامده به شرح زير است: «باغ آلبالو- آنتوان چخوف-1331» - «دشمنان - چخوف1331» - «بئاتريس - شنيسلر -1332»- «کمدي انساني- ويليام سارويان - 1333» - « داغ ننگ- هاتورن - 1333» «بنال وطن- آلن پيتون- 1351» - «ماه عسل آفتابي، 1362» و...
  تهران از دیدگاه سیمین دانشور

دکتر سیمین دانشور ، با آنکه اهل شیراز است اما به دلیل سال ها حضور و زندگی در تهران به یکی از نمادهای فرهنگی این شهر تبدیل شده است . او در بسیاری از آثار خود راوی فضای شهر تهران می شود و این شهر بخصوص در آثار بعد از سووشون جزء لاینفک ساختار داستانی وی می شود . دکتر سیمین دانشور در مورد تهران می گوید :

«تهران دیگر برای من غیر تحمل شده است . به تعبیری دیگر مانند جوهری که روی کاغذ آب خشک کن چکاننده و پهن می شود ، شهری خرچنگ و قورباغه ای شده است . 14 میلیون جمعیت ، آلودگی هوا ، صدا ، ازدحام ماشین ها و فاجعه های فراوان خسته ام کرده . وقتی جمعیت زیاد باشد فجایع رخ می دهد و کار از دست همه خارج می شود ، من پیشنهاد می کنم اگر عملی باشد ، تهران رابه شهری فرهنگی ـ هنری تبدیل کنند و پایتخت را به جای دیگر منتقل کنند . سالن های تئاتر ، گالری ها ، پاتوق های نویسندگان و ... در تهران باشد و مراکز اداری ـ حکومتی به شهری دیگر منتقل شود . در ضمن فکر می کنم پایتخت باید رودخانه داشته باشد مثل اصفهان ، حتی می توان بین این دو شهر قطار سریع السیر بکشند و همین باعث خلوت شدن تهران و آرام شدنش می شود . پایتخت باید وسعت داشته باشد و اصفهان اینگونه است . فکر کنم هر چه هزینه هم داشته باشد می ارزد که پایتخت از تهران به اصفهان منتقل شود و این یک قدم شجاعانه است. »
سیمین دانشور و صادق هدایت

دکتر سیمین دانشور از جمله نویسندگان ایرانی است که با صادق هدایت آشنایی داشته و او را درک کرده است . این همنشینی و آشنایی با هدایت در زندگی دانشور نقطه عطفی به حساب می آید که می توان آن را دیدار دو نویسنده مهم دانست که هر دو از مشهورترین چهره های ادبیات ایران در جهان هستند . او در مورد صادق هدایت می گوید :

«صادق هیچگاه عروسی نمی رفت ، اصلاً اعتقاد به این مراسم نداشت ، ولی عروسی من و جلال را آمد . دکتر کریم هدایت در شیراز زندگی می کرد . او پسر عموی صادق هدایت بود و در ضمن من چند کتاب از هدایت را در همان نوجوانی خوانده بودم و در عین حال انشای خوبی هم داشت (آن زمان می گفتند هر کسی انشای خوبی داشته باشد نویسنده می شود) در هر حال روزی دکتر کریم هدایت به خانه ما تلفن کرد و گفت صادق هدایت در شیراز است و می خواهد جاهایی را ببیند که ما نه بلدیم و نه سر در می آوریم تو حاضری راهنمای او باشی ؟ گفتم با کمال میل . صادق خان تا من را دید گفت خود تو را در این قهوه خانه ها و جاهایی که من می خواهم ببینم راه می دهند . گفتم دختر دانشور را همه جا راه می دهند ! آن زمان شیراز کوچک بود و مکان های محدودی داشت ، با هم به قهوه خانه رفتیم . هدایت تا درک و تجربه شخصی نداشت نمی نوشت ، به هند رفت و برگشت تا بوف کور را بنویسد.

هدایت هیچ گاه خیالی کار نکرد ، او بزرگترین نویسنده ایرانی است . شازده احتجاب گلشیری کار فوق العاده خوبی اشت وقتی گلشیری کتاب را پیش من آورد و خواندم ، گفتم از هدایت خیلی استفاده کرده ای ، گفت : تحت تاثیر هدایت هم بوده ام ، اما ما همه از زیر شنل هدایت بیرون آمده ایم آثارش از همه هم بیشتر ترجمه شده و حتی به زبان چینی هم در آمده است . من از هدایت خیلی استفاده کردم و تا وقتی ایران بود هر چه می نوشتم می دادم تا بخواند . در تهران هم همسایه بودیم . یک بار ما خانه نبودیم ، هدایت آمده بود و با در بسته روبه رو شده بود . روی کاغذی نوشته بود : رفتیم و دل شما را شکستیم ، فلنگ را بستیم و شما بمانید با زندگی های توسری خورده تان . وقتی این جمله را خواندم ، گفتم این می خواهد بلایی سر خودش بیاورد . سه ، چهار هفته بعد بود که خبر خود کشی اش را شنیدیم . او نویسنده برزگی بود . او اولین کسی بود که به اهمیت ادبیات عامیانه واقف شد و بوف کوری نوشت فوق العاده بود، او با سایه اش حرف می زد و من این کتاب را بارها و بارها بلعیدم .»   دست نوشته سیمین دانشور +عکس سیمین دانشور در سال 1382 که برای «یک عمر تلاش در عرصه‌ نوشتن» جایزه‌‌ مهرگان ادب را دریافت کرد، یادداشتی درباره این جایزه نوشت و در آن تاکید کرد که اگر بعد از مرگ ماندگار شویم کاری کرده‌ایم.   به گزارش خبرآنلاین، متن این یادداشت بدین شرح است:

به نام آن‌که جان را فکرت آموخت

اگر بعد از وفات تربت ما را در زمین بجویند و مزار ما را در سینه‌ی صاحب‌دلان بجویند و بیابند» یا به عبارت ساده‌تر پس از مرگ ماندگار باشیم، کاری کرده‌ایم. با این حال، جایزه‌ها شوق‌انگیزند و شاید به ماندگاری کمک کنند؛ به همین علت بود که جایزه‌ مهرگان (پکا) را با افتخار پذیرفتم؛ هرچند خودم در مراسم اعطای جایزه حضور نیافتم؛ چرا که در سوگ مرگ برادر بودم و بیمار هم بودم.

آقایان دکتر زرگر و کریم امامی و خانم گلی امامی در خانه سرفرازم کردند و جایزه را به شرح زیر برایم هدیه آوردند: 1- بیانیه‌ هیأت داوران. لطف هیأت داوران را سپاس می‌گویم و قدرشناسی این تیزبینان را می‌ستایم. 2- تندیس طلایی مهرگان. 3- یک چک به مبلغ یک میلیون تومان (ده میلیون ریال). 4- مطالبی که در روزنامه‌ها درباره‌ اعطای این جایزه نوشته شده بود.

در این خدمت فرهنگی پایدار باشید/با سپاس/ سیمین دانشور»  
عكس و گزارش از مراسم تشييع پيكر سيمين دانشور
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
روحش شاد.
روحش شاد وقرین رحمت ایزدی باد.
Iran, Islamic Republic of
عالي بود.ممنونم.بزرگاني خمچون شادروان خانم سيمين دانشور با نوشته هايشان هميشه در خيال خوانندگانشان زنده اند.ارادتمند
Iran, Islamic Republic of
تا ابد بيادشان هستم و داستان سووشون را فراموش نخواهم كردروحش شاد
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
ميزان هوش، با توانايى تغيير كردن، اندازه گيرى ميشود. آلبرت انشتين