يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ / ۱۳:۴۷
کد مطلب: 34381
۳
۲
گزارش "رویکرد" از نتایج یافته های یک پژوهش علمی در باره پیشرفت غیرمنتظره آدم بدها؛

چرا آدم بدها موفق ترند؟!

چرا آدم بدها موفق ترند؟!
یافته های قابل توجه یک پژوهش نشان داده که گرایش و دستیابی افرادی که دارای اختلال روحی روانی از نوع خود شیفتگی اند به رده های بالای سازمانی یا به دستمزدهایی به مراتب بالاتر بیشتر است.

متن کامل این مطلب برای استفاده خوانندگان در پی می آید:

اختلالات روحی روانی یکی از سه گانه های منفی و اصلی شخصیتی محسوب می شود و دو مورد دیگر خود شیفتگی و ماکیاولیسم است. اما برخلاف دیگر ویژگی های شخصیتی که بعضاً به درمان و بستری شدن نیاز دارند، این سه خصیصه به طور معمول در بین مردم شایع است. یعنی ممکن است فردی به میزان کم، متوسط یا زیاد یکی از این سه صفت را داشته باشد و درعین حال در عملکرد و رفتارش مشکلی دیده
نشود. به عبارت دیگر چنانچه کسی صرفاً نمره زیادی در یکی از این صفات اخذ کرده باشد،معنی آن نیست که در زندگی خصوصی یا حرفه ای اش مسئله دارد. با اینهمه یک پژوهش تازه حکایت از آن دارد که علی رغم ناپسند بودن صفات مذکور در جامعه، داشتن این ویژگی های منفی شخصیتی افرد را از طیف گسترده از مزایا در حوزه کاری بهره مندمی کند.

ازعلائم اختلال روحی روانی معمولاً دغلکاری، خودخواهی، بی پروایی و بی رحمی است. ماکیاولیسم بیشتر به جذابیت های مبتذل، تأثیرگذاری بر افراد، فریبکاری و رفتارهای نامعقول مربوط میشود و کسانی که
به وضوح اندیشه ماکیاولیستی داشته باشند ضعف اخلاقی دارند و مدام تأکید میکنند که "هدف وسیله را توجیه میکند" یا " پیشرفت کردن بدون هزینه امکان ندارد".

خود شیفتگی نیز  یعنی حسی غیر واقعی از بزرگی و بیش از اندازه خود را ارزشمند فرض نمودن (اگر چه غالباً همراه با ناامنی و بی ثباتی است)، و یا بی اعتنا به دیگران خود را خودخواهانه برحق دانستن است. افراد خود شیفته همانطورکه خود کلمه گویای آن است، چنان جانب رضایت خود را دارند که سرانجام در خود عزیز داشتن شان غرق می شوند و همین نگرش باعث می شود که توجه به دیگران برای آنهاسخت باشد.

نکته ای که وجود دارد این است که اشخاص خود شیفته غالباً افرادی متمایز و به نحوی جذاب هستند. یعنی جنبه جالب خودشیفتگی همین جنبۀگیرایی آن است : سیلویو برلوسکونی، جیمجونز، و استیو جابز از جمله این نوع شخصیتها هستند.

در تحقیقی که اخیراً روی وضعیت مشاغل در آلمان برای نمونه انجام شده، خودشیفتگی با میزان درآمد و ماکیاولیسم با سطح توانمندی مدیریتی و رضایت شغلی ارتباط مثبت داشته اند.

پیش از این نیزیافته های قابل توجه یک پژوهش ۱۵ ساله نشان داده که گرایش و دستیابی افرادی که دارای اختلال روحی روانی از نوع خود شیفتگی اند به رده های بالای سازمانی یا به دستمزدهایی به مراتب بالاتر بیشتر است. همسو با این یافته ها و بر اساس برخی ارزیابی ها، نرخ مبنا برای سطوح بالینی اختلال روحی روانی در بین اعضاء هیئت مدیره ها نسبت به کل جمعیت سه برابر بالاتر بوده است.

مفهوم و برداشتی که تجار پیش از این از اختلالات روحی و روانی درذهن خود داشته اند نیز با این یافته ها مطابقت دارد. در دهه ۱۹۴۰ "هاروی کلک لی" در کتاب " نقاب سلامتی" آورده است که تاجران سخت در کار خود تلاش می کنند و همه چیز هم طبیعی به نظر میرسد فقط اینکه هر از گاهی به همسرشان خیانت
می کنند، حرمت شکنی کرده و بی حد و اندازه میگساری می کنند و خطر جو هستند.

حالا سوالی که مطرح میشود این است که چرا افراد موفق نهایتاً همین آدم بدها هستند؟
بخشی به این خاطر است که در میان خصیصه های منفی و ناپسندشان به واقع جنبه های مثبتی
نیز وجود دارد.

در تحقیقی که روی جنبه های مثبت و منفی خصوصیات شخصیتی افراد انجام شده، ویژگی برونگرایی، گرایش به تجربه های تازه، کنجکاوی و خود باوری در میان افراد با سه گانه های منفی شخصیتی معمولا
بیشتر یافت می شود. علاوه بر اینها مشخصه های سه گانه منفی، حداقل از این جهت که حس همکاری و رفتار نوع دوستانه را در شخص از بین میبرد، غالباً موجب افزایش حس رقابت می شود.

همچنین یافته های تحقیقات دیگر نشان داده که داشتن گرایش های اختلال روحی روانی و ماکیاولیستی، فریفتن و همچنین ارعاب حریفان را سهل تر می کند و این مسئله باعث ترس رقبای بالقوه و جلب نظر
کارفرمایان می شود. بنابراین تا حد زیادی معلوم می شود چرا اشخاصی که این ویژگی های شخصیتی را دارند بازیگران بزرگی نیز هستند و در ارتباطات رقابت گونه موفق تر عمل می کنند.

با این حال نکته حائز اهمیت این است که تمام دستاورد های این افراد با هزینه افراد دیگری است که همکار یا همگروه آنها هستند.

اگرچه در سه گانه های منفی شخصیتی به وضوح می توان ردی از یک عنصر تطبیق پذیری یافت_ که توضیح می دهد چرا بدها برنده می شوند_ لیکن این سازمان است که بهای موفقیت این
افراد را می پردازد. با اشاره به زندگی انگلی(بهره وری بدون هزینه)، اصطلاحی در علم تکامل، باید گفت که بهترین مثال زندگی انگلی را که اصطلاحی در علم تکامل است می توان در سه گانه های منفی شخصیتی یافت.

با ذکر اینکه هر مقدار میزان آلودگی و عفونت( از نظر سیاسی) بیشتر باشد، این شخصیت های انگلی بیشتر مجال خودنمایی خواهند داشت. پس جای تعجب نخواهد بود اگر دریابیم در مطالعات متعددی که انجام شده سه گانه های منفی شخصیتی را با دفعات وقوع قلدری و گردن کلفتی مرتبط دانسته اند.

علاوه بر این و در بررسی های فرا تحلیلی نیز ارتباط معنی داری بین سه گانه های منفی و رفتارهای منفی
کاری( دزدی، غیبت از کار، خرابکاری و غیره)یافته اند. در پژوهش همه جانبه دیگری، تمام مطالعات علمی منتشره بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۲۰۱۱در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفته و خصیصه های ماکیاولیستی، خود شیفتگی و اختلال روحی روانی با رفتارهای ضدکاری و عدم رعایت اصول شهروندی رابطه مثبت و خصوصیت ماکیاولیستی و اختلال روحی روانی با کیفیت انجام کار ( نه با میزان موفقیت در کار ) رابطه منفی داشته است.

همانگونه که در بسیاری از گزارشها به آن تأکید شده، کلاهبرداری، جرائم اینترنتی، اختلاس و رانت خواری، فساد و تبهکاری را می توان همه را مرتبط با مشخصه های سه گانه منفی دانست. اما بقول معروف هرچیزی می تواند خوب باشد به شرط رعایت اعتدال ( بجز البته خود اعتدال).

برای مثال مطالعات نشان داده که با حد متوسطی از خوی ماکیاولیستی ( نه در حد کم ) می توان بالاترین سطح مشارکت شهروندی را انتظار داشت. شاید به این دلیل که ماکیاولیست ها به لحاظ سیاسی افرادی باهوش اند و در ایجاد ارتباط برای هماهنگی و ایجاد ترتیبات لازم برای دست یابی به ترفیعات سطح بالاتر مهارت دارند.

در تحقیق دیگری نیز رهبری نظامیان مورد بررسی قرارگرفته است و بهترین فرماندهان را کسانی برشمرده است که از خود مشخصه های مثبت خودشیفتگی را بروز داده و مشخصه های منفی شان را پنهان داشته اند. آنها از غرور و عزت نفس بالایی برخوردار بوده اما تمایلی به اغوای دیگران یا کنترل احساس آنها از خود نشان نداده اند.

در هرحال باید گفت که ویژگی های منفی هر کسی مانند داشته های زهراگینی است که بدون شک می تواند توسط فرد مانند سلاح مخربی در محل کار از آن استفاده کند اما برنده شدن اش به قیمت شکست سایر اعضای گروه تمام می شود.

در اینجا باید اذعان کرد وقتی هدف اصلی شرکت، گروه یا سازمان بر فراهم آمدن این اطمینان است که از رقبایش پیشی بگیرد، منافع ایجاب می کند که از تعداد مدیرانی که مشخصه های شخصیتی سه گانه منفی دارند کاسته شود.

منبع : hbr.org Harvard business Review Why do bad guys
win at work?
ترجمه : فریدالدین حسامی
مرجع : به نقل از رويكــــــــــرد
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
حسهای ناب و خوب برای قلبهای پاک اتفاق میوفته مثل بچها که چون روحشون لطیف شادمانه و انبساط روحی خوبی دارن و این حسها برای بدذاتها اتفاق نخواهد افتاد
مسعله‌ ارزشها و اولویت‌هاست
Iran, Islamic Republic of
درست میفرمایید، اما متاسفانه در نهایت این خودشیفته ها هستند که برنده میشوند.
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
برای موفقیت لازم نیست نابغه باشی فقط کافیه یه قدم جلوتر باشی/ انیشتن