چگونه کودکان با اعتماد نفس پرورش دهیم؟
كودكانی كه احساس خوبی نسبت به خود دارند، در برخورد و مبارزه با تعارضات و فشارهای منفی موفق ترند. آنها به سهولت لبخند زده و از زندگی لذت می برند. این كودكان واقع گرا و خوش بین هستد. در مقابل، كودكانی كه اعتماد به نفس كمتری دارند، مقابله با مسائل و مشكلات، منبع اصلی و عظیم اضطراب و ناكامی آنهاست.
یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودکان، پرورش حسن اعتماد به نفس در ایشان است. برای این که کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوه خود بهرهمند شوند، باید بتوانند نسبت به خود خوشبین و نسبت به محیط اطراف دارای احساس توانایی بوده از انگیزههای قوی برای تلاش برخوردار باشند و به یک کلام اینکه باید از حس اعتماد به نفس برخوردار شوند.
بیشتر صاحب نظران از اعتماد به نفس به عنوان یک نکتهی کلیدی که میتواند اغلب جنبههای زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد یاد میکنند. اگر والدین تمام تلاش خود را برای رشد و پرورش اعتماد به نفس در کودکان به کار ببرند، بهترین فرصت ممکن را برای رشد و تکامل استعدادهای بالقوهی آنان مهیا کردهاند.
اعتماد به نفس یعنی اعتماد به خود، باور داشتن استعدادها و تواناییهایی خود برای یادگرفتن و پیشرفت کردن.
کسانی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند، تصمیمگیری برایشان دشوار است؛ اغلب نمی دانند در زندگی چه می خواهند و به سختی با دیگران ارتباط برقرار می کنند. کودکانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند، با بهرهگیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود می پردازند و به راحـتی تحت تاثیر قرار نمی گیرند.
یکی از عوامل موثر در ایجاد اعتماد به نفس برخورداری از روابط خوب در دوران کودکی است زیرا در این زمان است که بذرهای اعتماد به نفس در وجود انسان کاشته می شود.
وجود اعتماد به نفس در پدر و مادر بیشتر از آموزش مستقیم آن به کودکانشان موثر است. اعتماد به نفس خصوصیتی اکتسابی است. این خصوصیت از طریق وراثت به کودکان انتقال نمی یابد؛ ما به عنوان والدین نقشی اساسی در روند شکلگیری این خصوصیت در فرزندانمان داریم .
كودكانی كه تصویرخوشایندی از خود ندارند و خود را ضعیف و ناتوان می پندارند ، اوقات سختی در رویارویی با مسائل و مشكلات خواهند داشت . اگر آنان اسیر افكار خود انتقادی مانند « من خوب نیستم » یا « من نمی توانم هیچ كاری را درست انجام دهم » شوند، یقینا به افرادی مطیع، منفعل، منزوی و یا افسرده تبدیل خواهند شد و به محض مواجهه با مسئله ای جدید، پاسخ آنها به سرعت « نمی توانم » است. بهتر است بدانید، نقش شما به عنوان والدین كودك، در ایجاد و تقویت « اعتماد به نفس » در فرزندانتان اهمیت زیادی دارد.
همه والدین میخواهند فرزندی موفق و پیروز داشته باشند. یکی از مشخصههای یک فرد موفق، اعتمادبهنفس بالای او است، اما با عمل به کدام راهکار میتوان کودکی با اعتمادبهنفس بالا تربیت کرد؟
گاهی والدین، برای شانه خالی کردن از مسوولیت پیشرفت و موفقیت کودک، به او، برچسب میزنند؛ مانند «عین عموش، بیاستعداده»، «من هم توی مدرسه، ورزشم ضعیف بود» و «تو هم مثله برادرت، هیچی نمیشی».
باید بدانیم که هر انسانی، با ظرفیتها و استعدادهای خاص خودش، متولد میشود و پیدا کردن این استعدادها، شناساندن آن به کودک و پرورش آنها، از وظایف همه والدین است.
زمانی كه كودك پس از تلاشهای پی در پی و ناموفق، قادر به بردن قاشق به دهان می شود ، یك حس توانستن را تجربه می كند ؛ مفهوم موفقیت درپی تلاشهای پی در پی.
همچنان كه كودك تلاش می كند ، شكست می خورد در باره توانمندیهای خود به باورهایی می رسد و در همان زمان، بر اساس تعاملاتش با سایر افراد ، در حال شكل دادن افكاری در باره « خودش » می شود. این همان عاملی است كه نقش كلیدی والدین را در كمك به شكل گیری سالم و درست « ادراك از خود » كودك نشان می دهد.
اعتماد به نفس همچنین می تواند به عنوان تركیبی از احساس قابلیت و احساس عشق و محبت تعریف شود . كودكی كه با موفقیت هایش شاد است ، اما عشق را احساس نمی كند ، نهایتا" ممكن است احساس اعتماد به نفس كمتری را تجربه كند . میگنا دات آی آر. كودكی كه مورد محبت واقع می شود ، اما در رابطه با توانمندی هایش مردد است نیز ممكن است پنداره ضعیفی از خود داشته باشد. اعتماد به نفس زمانی حاصل می شود كه بین این دو ، یک تعادل درست حاصل شود.
با اعتماد بهنفس کیست؟
کسی که خود را دوست دارد و برای خود، احترام قائل است. او کسی است که در راستای برآورده کردن آرزوها و خواستههای خود، قدم برمیدارد، نه در راستای برآورده کردن آرزوی دیگران، حتی والدینش! همکلاسیها و دوستان کودک با اعتمادبهنفس، بهخاطر رفتارش، به او و خواستههایش احترام میگذارند.
چگونه کودکی با این ویژگی ها داشته باشیم؟
1) رفتارهای مثبت و موفقیتهای کوچک او را از قلم نیندازید. آنها را هرچند کوچک، تحسین و تشویق کنید.
2) در مسابقات و بازیها، همیشه او را برنده اعلام نکنید. او باید طعم شکست را بچشد و درصدد جبران آن برآید. در سن مدرسه هم شکستها و نمرات بد یا رفتار ناپسندش در محیط بیرون را توجیه نکنید. بگذارید بداند که شکست خورده یا اشتباه کرده است.
3) بدون آنکه به شخصیتاش حمله کنید، درباره موقعیت بد پیش آمده، صحبت کنید، راهحل بیابید و به او اطمینان دهید که با توجه به تواناییهایش، مساله، قابل حل و جبران خواهد بود.
4) نگاه خود را اصلاح کنید. به کودک، بهعنوان شخصی باارزش و قابل احترام که عقاید و افکارش جالب است، نگاه کنید. این نگاه شما، پایهگذار برداشت کودک از خودش میشود. این برداشت، حس ارزشمند بودن را در او تقویت کرده و عامل اصلی به وجود آوردن اعتمادبهنفس در او، در سنین بلوغ و نوجوانی خواهد شد.
5) به نظرهای او گوش دهید و در مواردی، نظر او را در مورد خانه و خانواده، جویا شده و در صورت امکان، عمل کنید.
6) به صحبتهای او گوش دهید و در مورد گفتههایش، سوال بپرسید تا بداند که شما به گفتههایش اهمیت میدهید.
7) اگر کاردستی یا برگههای کار و نقاشیاش را نشان میدهد، او را از سرتان باز نکنید و با دقت، اظهار نظر کنید.
لطفا شما از این اشتباهها نکنید!
از مقایسه کودک با خواهر و برادر یا دیگر کودکان بپرهیزید.
برای کودک، اسامی مانند فسقلی، گامبو و... نگذارید.
کارهای اشتباه و خطاهای کودک را توجیه نکنید.
کودک را وادار به اطاعت مطلق و بی چون و چرا نکنید.
احساسات، هیجانها و رویاهایش را به سخره نگیرید و دستآویز قرار ندهید.
به بهانه تربیت، از کودک خود دوری نکنید. او، برای تایید خود، محتاج در آغوش گرفته شدن، بوسیده شدن و نوازش شماست.
در تمام اختلافات و دعواهای کودک، در میان میدان نباشید و دخالت نکنید.
بهجای کودک تصمیم نگیرید و بهجای او، جواب سوال دیگران را ندهید.
خطر مادر خیلی مهربان را جدی بگیرید!
«اگه ببازه، ناراحت میشه. بهتره توی مسابقه شرکت نکنه»؛ «استخر، جای خطرناکیه. بهتره بعدها، شنا یاد بگیره» و...
ترس از شکست یا ترس از قرار گرفتن در موقعیت خطرناک و بازگو کردن آن، ما را صاحب کودکی ناتوان، ترسو و بدون اعتمادبهنفس خواهد کرد.
علائم و نشانه های اعتماد به نفس
همچنانكه كودك رشد می كند ، روند اعتماد به نفس در او تغییر می یابد و با شرایط مختلف تطبیق داده می شود چرا كه این روند ، از طریق تجربیات و ادراكات كودك شكل می گیرد .
كودكی كه اعتماد به نفس ضعیفی دارد ، تلاشی برای تجربه های جدید انجام نمی دهد ، در باره خود منفی بافی می کند و چنین عباراتی را به كار می برد: « من احمقم » ، « من هرگز این كار را یاد نمی گیرم » و یا « كسی به من اهمیت نمی دهد » . او تحمل ناكامی را ندارد و به سادگی عقب نشینی می کند ؛ منتظر است كسی به او كمك كند و كارش را انجام دهد . این گونه كودكان موانع و شكستهای موقتی و زودگذر را به عنوان شرایطی غیر قابل تحمل ، سخت و دائمی تلقی می کنند و این به معنای غلبه حس بدبینی و بدی مطلق است.
كودكی كه اعتماد به نفس خوبی دارد، از تعامل با دیگران و شرکت در فعالیتهای گروهی لذت می برد و در نهادهای اجتماعی به دنبال كسب استقلال است . او مشتاق یافتن علائق جدید می باشد و هنگام رقابت و برخورد با مسائل ، به دنبال یافتن راه حل است چنین کودکی ناخشنودی اش را بدون تحقیر خود یا دیگران اعلام می دارد و به جای اینكه بگوید : « من یك كودنم » می گوید : « من این را نمی فهمم » و نقاط قوت و ضعف خود را شناخته آنرا می پذیرد. در این گونه كودكان ، حس خوش بینی غالب است . از راههای مختلف می توان به پرورش اعتماد به نفس در کودکان کمک کرد از جمله :
محبت کردن به کودک: پایه احساس ارزشمندی کودکان بخصوص در سالهای اولیه از عشق و محبتی که والدین به آنها ابراز می کنند محکم می شود.
احترام گذاشتن به شخصیت کودک: به این معنا که برای آنان شخصیت مستقل قایل شویم، یعنی برای آنان این حق را قایل باشیم که بتوانند طور دیگری فکر کنند و به شکلی دیگر غیر از روش ما عمل کنند.
گفتگو با کودک: با گوش دادن درست به کودکان و گفتگو با آنان نشان می دهیم که برایمان ارزش و اهمیت دارند.
کمک به رشد حس استقلال در کودکان: باید به فرزندانمان فرصت بدهیم تا حدودی با مشکلات و موانع برخورد کرده و بر آنها تسلط پیدا کنند. با این کار به تدریج به توانایی خود در حل مشکلات اعتماد پیدا می کنند.
پذیرش کودک: اگر کودکانمان را همان طور که هستند بپذیریم ، آنها نیز می آموزند که خودشان را با همهی نقاط ضعف و قوت خود بپذیرند و دوست بدارند.
تشویق کودک: تشویق درست و بجا و بموقع باعث می شود که کودک نسبت به خود احساس مثبتی داشته باشد و این خود باعث رشد اعتماد به نفس می شود.
تنبیههای نادرست: اثر مخرب بر ایجاد اعتماد به نفس دارد
سپردن مسئولیت: با سپردن مسئولیتهای متناسب با توانایی های کودک به او ثابت می شود که می تواند از پس بسیاری از کارها برآید.
فرصت انتخاب: با شیوههای درست به کودک فرصت دهید تا آنچه را می خواهد خود انتخاب کند.
خلاقیت: با ایجاد محیط مناسب برای پرورش خلاقیت کودک می توان اعتماد به نفس را در او تقویت کرد
یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودکان، پرورش حسن اعتماد به نفس در ایشان است. برای این که کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوه خود بهرهمند شوند، باید بتوانند نسبت به خود خوشبین و نسبت به محیط اطراف دارای احساس توانایی بوده از انگیزههای قوی برای تلاش برخوردار باشند و به یک کلام اینکه باید از حس اعتماد به نفس برخوردار شوند.
بیشتر صاحب نظران از اعتماد به نفس به عنوان یک نکتهی کلیدی که میتواند اغلب جنبههای زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد یاد میکنند. اگر والدین تمام تلاش خود را برای رشد و پرورش اعتماد به نفس در کودکان به کار ببرند، بهترین فرصت ممکن را برای رشد و تکامل استعدادهای بالقوهی آنان مهیا کردهاند.
اعتماد به نفس یعنی اعتماد به خود، باور داشتن استعدادها و تواناییهایی خود برای یادگرفتن و پیشرفت کردن.
کسانی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند، تصمیمگیری برایشان دشوار است؛ اغلب نمی دانند در زندگی چه می خواهند و به سختی با دیگران ارتباط برقرار می کنند. کودکانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند، با بهرهگیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود می پردازند و به راحـتی تحت تاثیر قرار نمی گیرند.
یکی از عوامل موثر در ایجاد اعتماد به نفس برخورداری از روابط خوب در دوران کودکی است زیرا در این زمان است که بذرهای اعتماد به نفس در وجود انسان کاشته می شود.
وجود اعتماد به نفس در پدر و مادر بیشتر از آموزش مستقیم آن به کودکانشان موثر است. اعتماد به نفس خصوصیتی اکتسابی است. این خصوصیت از طریق وراثت به کودکان انتقال نمی یابد؛ ما به عنوان والدین نقشی اساسی در روند شکلگیری این خصوصیت در فرزندانمان داریم .
كودكانی كه تصویرخوشایندی از خود ندارند و خود را ضعیف و ناتوان می پندارند ، اوقات سختی در رویارویی با مسائل و مشكلات خواهند داشت . اگر آنان اسیر افكار خود انتقادی مانند « من خوب نیستم » یا « من نمی توانم هیچ كاری را درست انجام دهم » شوند، یقینا به افرادی مطیع، منفعل، منزوی و یا افسرده تبدیل خواهند شد و به محض مواجهه با مسئله ای جدید، پاسخ آنها به سرعت « نمی توانم » است. بهتر است بدانید، نقش شما به عنوان والدین كودك، در ایجاد و تقویت « اعتماد به نفس » در فرزندانتان اهمیت زیادی دارد.
همه والدین میخواهند فرزندی موفق و پیروز داشته باشند. یکی از مشخصههای یک فرد موفق، اعتمادبهنفس بالای او است، اما با عمل به کدام راهکار میتوان کودکی با اعتمادبهنفس بالا تربیت کرد؟
گاهی والدین، برای شانه خالی کردن از مسوولیت پیشرفت و موفقیت کودک، به او، برچسب میزنند؛ مانند «عین عموش، بیاستعداده»، «من هم توی مدرسه، ورزشم ضعیف بود» و «تو هم مثله برادرت، هیچی نمیشی».
باید بدانیم که هر انسانی، با ظرفیتها و استعدادهای خاص خودش، متولد میشود و پیدا کردن این استعدادها، شناساندن آن به کودک و پرورش آنها، از وظایف همه والدین است.
زمانی كه كودك پس از تلاشهای پی در پی و ناموفق، قادر به بردن قاشق به دهان می شود ، یك حس توانستن را تجربه می كند ؛ مفهوم موفقیت درپی تلاشهای پی در پی.
همچنان كه كودك تلاش می كند ، شكست می خورد در باره توانمندیهای خود به باورهایی می رسد و در همان زمان، بر اساس تعاملاتش با سایر افراد ، در حال شكل دادن افكاری در باره « خودش » می شود. این همان عاملی است كه نقش كلیدی والدین را در كمك به شكل گیری سالم و درست « ادراك از خود » كودك نشان می دهد.
اعتماد به نفس همچنین می تواند به عنوان تركیبی از احساس قابلیت و احساس عشق و محبت تعریف شود . كودكی كه با موفقیت هایش شاد است ، اما عشق را احساس نمی كند ، نهایتا" ممكن است احساس اعتماد به نفس كمتری را تجربه كند . میگنا دات آی آر. كودكی كه مورد محبت واقع می شود ، اما در رابطه با توانمندی هایش مردد است نیز ممكن است پنداره ضعیفی از خود داشته باشد. اعتماد به نفس زمانی حاصل می شود كه بین این دو ، یک تعادل درست حاصل شود.
با اعتماد بهنفس کیست؟
کسی که خود را دوست دارد و برای خود، احترام قائل است. او کسی است که در راستای برآورده کردن آرزوها و خواستههای خود، قدم برمیدارد، نه در راستای برآورده کردن آرزوی دیگران، حتی والدینش! همکلاسیها و دوستان کودک با اعتمادبهنفس، بهخاطر رفتارش، به او و خواستههایش احترام میگذارند.
چگونه کودکی با این ویژگی ها داشته باشیم؟
1) رفتارهای مثبت و موفقیتهای کوچک او را از قلم نیندازید. آنها را هرچند کوچک، تحسین و تشویق کنید.
2) در مسابقات و بازیها، همیشه او را برنده اعلام نکنید. او باید طعم شکست را بچشد و درصدد جبران آن برآید. در سن مدرسه هم شکستها و نمرات بد یا رفتار ناپسندش در محیط بیرون را توجیه نکنید. بگذارید بداند که شکست خورده یا اشتباه کرده است.
3) بدون آنکه به شخصیتاش حمله کنید، درباره موقعیت بد پیش آمده، صحبت کنید، راهحل بیابید و به او اطمینان دهید که با توجه به تواناییهایش، مساله، قابل حل و جبران خواهد بود.
4) نگاه خود را اصلاح کنید. به کودک، بهعنوان شخصی باارزش و قابل احترام که عقاید و افکارش جالب است، نگاه کنید. این نگاه شما، پایهگذار برداشت کودک از خودش میشود. این برداشت، حس ارزشمند بودن را در او تقویت کرده و عامل اصلی به وجود آوردن اعتمادبهنفس در او، در سنین بلوغ و نوجوانی خواهد شد.
5) به نظرهای او گوش دهید و در مواردی، نظر او را در مورد خانه و خانواده، جویا شده و در صورت امکان، عمل کنید.
6) به صحبتهای او گوش دهید و در مورد گفتههایش، سوال بپرسید تا بداند که شما به گفتههایش اهمیت میدهید.
7) اگر کاردستی یا برگههای کار و نقاشیاش را نشان میدهد، او را از سرتان باز نکنید و با دقت، اظهار نظر کنید.
لطفا شما از این اشتباهها نکنید!
از مقایسه کودک با خواهر و برادر یا دیگر کودکان بپرهیزید.
برای کودک، اسامی مانند فسقلی، گامبو و... نگذارید.
کارهای اشتباه و خطاهای کودک را توجیه نکنید.
کودک را وادار به اطاعت مطلق و بی چون و چرا نکنید.
احساسات، هیجانها و رویاهایش را به سخره نگیرید و دستآویز قرار ندهید.
به بهانه تربیت، از کودک خود دوری نکنید. او، برای تایید خود، محتاج در آغوش گرفته شدن، بوسیده شدن و نوازش شماست.
در تمام اختلافات و دعواهای کودک، در میان میدان نباشید و دخالت نکنید.
بهجای کودک تصمیم نگیرید و بهجای او، جواب سوال دیگران را ندهید.
خطر مادر خیلی مهربان را جدی بگیرید!
«اگه ببازه، ناراحت میشه. بهتره توی مسابقه شرکت نکنه»؛ «استخر، جای خطرناکیه. بهتره بعدها، شنا یاد بگیره» و...
ترس از شکست یا ترس از قرار گرفتن در موقعیت خطرناک و بازگو کردن آن، ما را صاحب کودکی ناتوان، ترسو و بدون اعتمادبهنفس خواهد کرد.
علائم و نشانه های اعتماد به نفس
همچنانكه كودك رشد می كند ، روند اعتماد به نفس در او تغییر می یابد و با شرایط مختلف تطبیق داده می شود چرا كه این روند ، از طریق تجربیات و ادراكات كودك شكل می گیرد .
كودكی كه اعتماد به نفس ضعیفی دارد ، تلاشی برای تجربه های جدید انجام نمی دهد ، در باره خود منفی بافی می کند و چنین عباراتی را به كار می برد: « من احمقم » ، « من هرگز این كار را یاد نمی گیرم » و یا « كسی به من اهمیت نمی دهد » . او تحمل ناكامی را ندارد و به سادگی عقب نشینی می کند ؛ منتظر است كسی به او كمك كند و كارش را انجام دهد . این گونه كودكان موانع و شكستهای موقتی و زودگذر را به عنوان شرایطی غیر قابل تحمل ، سخت و دائمی تلقی می کنند و این به معنای غلبه حس بدبینی و بدی مطلق است.
كودكی كه اعتماد به نفس خوبی دارد، از تعامل با دیگران و شرکت در فعالیتهای گروهی لذت می برد و در نهادهای اجتماعی به دنبال كسب استقلال است . او مشتاق یافتن علائق جدید می باشد و هنگام رقابت و برخورد با مسائل ، به دنبال یافتن راه حل است چنین کودکی ناخشنودی اش را بدون تحقیر خود یا دیگران اعلام می دارد و به جای اینكه بگوید : « من یك كودنم » می گوید : « من این را نمی فهمم » و نقاط قوت و ضعف خود را شناخته آنرا می پذیرد. در این گونه كودكان ، حس خوش بینی غالب است . از راههای مختلف می توان به پرورش اعتماد به نفس در کودکان کمک کرد از جمله :
محبت کردن به کودک: پایه احساس ارزشمندی کودکان بخصوص در سالهای اولیه از عشق و محبتی که والدین به آنها ابراز می کنند محکم می شود.
احترام گذاشتن به شخصیت کودک: به این معنا که برای آنان شخصیت مستقل قایل شویم، یعنی برای آنان این حق را قایل باشیم که بتوانند طور دیگری فکر کنند و به شکلی دیگر غیر از روش ما عمل کنند.
گفتگو با کودک: با گوش دادن درست به کودکان و گفتگو با آنان نشان می دهیم که برایمان ارزش و اهمیت دارند.
کمک به رشد حس استقلال در کودکان: باید به فرزندانمان فرصت بدهیم تا حدودی با مشکلات و موانع برخورد کرده و بر آنها تسلط پیدا کنند. با این کار به تدریج به توانایی خود در حل مشکلات اعتماد پیدا می کنند.
پذیرش کودک: اگر کودکانمان را همان طور که هستند بپذیریم ، آنها نیز می آموزند که خودشان را با همهی نقاط ضعف و قوت خود بپذیرند و دوست بدارند.
تشویق کودک: تشویق درست و بجا و بموقع باعث می شود که کودک نسبت به خود احساس مثبتی داشته باشد و این خود باعث رشد اعتماد به نفس می شود.
تنبیههای نادرست: اثر مخرب بر ایجاد اعتماد به نفس دارد
سپردن مسئولیت: با سپردن مسئولیتهای متناسب با توانایی های کودک به او ثابت می شود که می تواند از پس بسیاری از کارها برآید.
فرصت انتخاب: با شیوههای درست به کودک فرصت دهید تا آنچه را می خواهد خود انتخاب کند.
خلاقیت: با ایجاد محیط مناسب برای پرورش خلاقیت کودک می توان اعتماد به نفس را در او تقویت کرد