پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 9 May 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ / ۰۸:۵۰
کد مطلب: 63366
۰

درباره تحقق عدالت آموزشی دانش آموزان استثنایی

سید جواد حسینی
درباره تحقق عدالت آموزشی دانش آموزان استثنایی
تفاوت های فردی با نیازهای دانش آموزان ارتباط دارد؛ این تفاوت ها در وهله نخست تفاوت های بین فردی و در وهله دوم تفاوت های درون فردی را مدنظر قرار خواهد داد. آموزش و پرورش با این نگاه، باید ضمن شناسایی نیازهای ویژه گروه های مختلف دانش آموزان، استانداردهای تعلیم و تربیت جهت ارتقای نظام آموزشی آنان را فراهم سازد.اصل تفاوت های فردی دانش آموزان با نیازهای ویژه که ریشه در محدودیت های ابعاد رشد جسمی، شناختی و ارتباطی است .
با مبنا قرار دادن نظریه دارایی محور، تلاش دارد با رشد ظرفیت های بالقوه آنان، محدودیت ها و نداشته های آنان را به حاشیه رانده تا دانش آموزان با نیازهای ویژه به حداکثر کفایت فردی، اجتماعی و اقتصادی خود برسند.

اصل سوم؛ تطابق و مناسب سازی: نظام تعلیم و تربیت جامعه باید برای رشد و توسعه انسان ها، همه ظرفیت و امکانات را فراهم کند. یکی از الزامات نظام آموزش و پرورش دانش آموزان با نیاز ویژه، تطابق و مناسب سازی فضا و تجهیزات، محتوا و منابع، معلمان، دانش آموزان عادی، اولیا و مربیان است.
بر اساس این اصل که همراستا با نظریه امتداد است، انسان ها ظرفیت و حواسی دارند که «توسعه امتداد» این حواس است.
برخی انسان ها و دانش آموزان که ما از آنها به عنوان دانش آموزان با نیازهای ویژه یاد می کنیم؛ در بعضی از ظرفیت ها و حواس دارای محدودیت‎هایی هستند که نظام تعلیم و تربیت با پذیرش اصل تفاوت های فردی موظف ‎است با اتخاذ تدابیر و تمهیدات مناسب بر اساس نیاز دانش آموزان، با ایجاد و شکل دهی مدارس انطباقی و مناسب سازی شده، فرآیند رشد را تسهیل و گام های موثری را در جهت جبران و کاهش محدودیت ها بردارد.
معلمان، فضای مدرسه، کتاب های درسی، تجهیزات آموزشی، پرورشی و توانبخشی، والدین، دانش آموزان عادی باید مناسب سازی شده تا شرایط تعلیم و تربیت تطابق یافته، مبتنی بر اصل تفاوت‎های فردی برای رشد همه‎جانبه دانش آموزان فراهم آید.
اصل چهارم؛ توسعه رویکرد تلفیقی و فراگیرسازی: این رویکردها بر مبنای شناسایی این امر هستند که کودکان با شیوه‎های متفاوتی یاد می گیرند و با روش ها و شتاب مختص به خود رشد می کنند. آموزش فراگیر، فرآیندی است بر مبنای افزایش نقش پذیری تمامی دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای کم توانی در مدرسه و این امر بر مبنای بازطراحی ساختارهای فرهنگی، سیاست ها و رویه های جاری در مدارس است. به گونه‎ای که پاسخگوی گوناگونی دانش آموزان و نیازهای آنها باشد. این مفهوم شامل ویژگی‎های زیر است:
به رسمیت شناختن این موضوع که تمامی کودکان می توانند، بیاموزند.
به رسمیت شناختن و محترم شمردن تفاوت های کودکان با یکدیگر: سن، جنسیت، نژاد، زبان، کم‎توانی‎ها، شرایط بیماری و... .
توانمند ساختن ساختارها، ساز و کارها و روش های آموزشی به منظور سازگار شدن با نیازهای تمامی دانش آموزان.
بخشی از راهبرد گسترده تر برای پشتیبانی از جامعه ای فراگیر است.
رویکرد تلفیقی، فرا گیر تغییر جهتی است که نظام تعلیم و تربیت از سمت رویکرد تفکیکی به سمت رویکرد تلفیقی و ترکیبی مبتنی بر فراگیر سازی باید به انجام رساند. پشتوانه نظری این اصل، مبتنی بر اصل همزیستی افراد در جامعه با یکدیگر است .به صورتی که همه انسان ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند، روابط اجتماعی دارند و نیازهای خود را از بازار و نهادها تامین می کنند. بدیهی است مدارس و نظام تعلیم و تربیت باید این قابلیت را داشته باشند تا با تغییر جهت به مدارس ترکیبی یعنی حضور دانش آموزان با هوش بالا، دانش آموزان عادی و دانش آموزان با نیازهای ویژه در یک مدرسه همه بتوانند تحصیل کنند، با آموزش و تربیت معلمان، مدیران متخصص در این زمینه، نظام تعلیم و تربیت توانایی پاسخگویی را داشته باشد.
اصل پنجم؛ توانمندسازی:با تمرکز بر اصل توسعه انسان مبنا، پذیرش اصول تفاوت های فردی و تطابق سازی، تکیه بر اصل تلفیقی و فراگیرسازی، ضمن فراهم کردن شرایط توانمندسازی دانش آموزان با نیازهای ویژه باید آنان را به حداکثر ظرفیت رشد خود که هدف اصلی تعلیم و تربیت است، رساند تا تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی که رسالت اصلی نظام تعلیم و تربیت است، محقق شود.
اصل ششم؛ توسعه فرصت آفرینی: این اصل پس از تواناسازی دانش آموزان با نیاز ویژه تلاش دارد با پیوند نهادهای رسمی، دولتی و عمومی و همچنین استفاده مطلوب و بهینه از ظرفیت های آنها در زمینه های مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی، فرهنگی و اجتماعی شرایط را برای پذیرش این دانش آموزان در جامعه فراهم آورد. بنابراین در این راستا تعامل با تمام نهادهای مرتبط به منظور ایجاد اشتغال فارغ التحصیلان متناسب با شرایط ایشان ضروری به نظر می رسد.
اصل هفتم؛ تعادل سازی و ایجاد عدالت:با اتکا بر اصول شش گانه بالا خواهیم توانست نخست: همه آحاد جامعه از جمله افراد دارای کم توانی و دانش آموزان با نیازهای ویژه را برای نقش آفرینی تربیت کنیم. دوم: جامعه برای تطابق و مناسب سازی تمهیداتی را پیش بینی و اتخاذ کند تا زمینه های لازم برای تعلیم و تربیت این گروه از دانش آموزان فراهم شود. سوم: با رویکرد فرا گیر سازی و به چالش کشیدن امکانات جامعه، روند آموزش شفاف و مناسب که نقش پذیری پویا در جامعه را بر مبنای اصل دارایی محور به فعلیت برسانیم و زمینه های جذب آنها را در بازار کار مهیا سازیم. در چنین شرایطی است که می توان مسیر عدالت اجتماعی را هموار ساخته و استقرار عدالت و تعادل آفرینی در جامعه که هدف و رسالت پیامبران است را محقق سازیم.

بنا بر همین گزارش از میگنا عدالت آموزشی در ساده‌ترین و استانداردترین تعریف یعنی دسترسی همه افراد جامعه به آموزش و برابری در ماندگاری، موفقیت و یادگیری برای همه گروه‌های اجتماعی.
مرجع : اعتماد
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
نبود اضطراب مسئله ساز است،کمی اضطراب ارزش انطباقی دارد و اضطراب فراوان خرابی به بار می آورد.