مهمترین دلیل تعویق ۳ ساله انتخابات سازمان نظام روانشناسی چه بود؟
گفته شده است؛ یکی از دلایل مهم تعویق ۳ ساله انتخابات در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور پیدایش و گسترش ناگهانی ویروس منحوس کرونا بر اثر شیوع و همه گیری بیماری مرگبار کووید19 بوده است، بطوری‌که بعضی از رسانه‌ها و صاحبنظران دنیا به‌علت ناشناختگی سویه‌های اولیه ویروس کرونا، آن را بلای قرن و حتی محصول یک جنگ بیولوژیک و ساخته شده در لابراتوارهای قدرت‌های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان و احتمال آغاز جنگ جهانی سوم می‌دانسته اند.
بطوری‌که تاکنون بیش از یک میلیون نفر انسان در آمریکا و 65هزار نفر انسان در ایران مظلومانه فوت کردند و خانواده‌های داغدار و بازماندگان آنها بدون انجام تشریفات معمولی و بدون برگزاری هرگونه مراسم ختم و یادبود عزیزان خود را غریبانه خاکسپاری کردند.
این پدیده شوم باعث تسریع در شیوع بسیاری از اختلالات روانی و اضطراب وجودی ناشی از دوران کرونا و پساکرونا شده بود. در آن شرایط شبه جنگی و غیرعادی، سازمان غیردولتی نظام روانشناسی و مشاوره همه ارکان و ظرفیت خود را بسیج کرد تا با تصاحب یک کرسی در ستاد ملی کرونا به کمک مردم گرفتار مملکت بشتابد و در آن برهه واقعا تلخ، استرس‌زا و اضطراب آفرین بنا بر وظیفه ذاتی و انسانی خود توانست سطح روانشناسان و مشاوران را در کنار پزشکان و کادر درمان قرار بدهد و با رایزنی با مقامات ذیربط تلاش کرد تمام مراکز روانشناسی و مشاوره تحت پوشش خود در سراسر کشور در لیست مشاغل سطح یک درمانی و بدون تعطیلی ستاد ملی کرونا قرار دهد تا درمانگران دارای پروانه سازمان از تعطیلی الزامی اماکن اداری و شرکتهای خصوصی، بیشتر متضرر نشوند. عدم تعطیلی مراکز مشاوره روانشناسی تحت پوشش سازمان همانند مطب پزشکان و مراکز درمانی دستاورد مهمی برای سازمان بود تا با ارائه خدمات و مداخلات اورژانسی درمانگران به مردم گرفتار در اضطراب شدید، استرس،سوگ ناتمام، خشونت خانگی(بخاطر تعطیلی مدارس و دانشگاهها بعلت قرنطینه اجباری)، استرس پس از سانحه، وسواس فکری و عملی، افسردگی، افکار خودکشی و سایر اختلالات بپردازند.
همچنین سازمان برای یاری رسانی به دولت لیست اعضای پروانه‌دار خود را به وزارت بهداشت ارائه دهد تا داوطلبان به ارائه خدمات خالصانه به مردم در قالب سامانه پاسخگویی 4030 وزارت بهداشت بپردازند. از طرفی سازمان نظام تلاش نمود بخاطر حساسیت آن دوران، خدمات مشاوره از راه دور را به رسمیت بشناسد و با ترویج فرهنگ مشاوره آنلاین و مجازی بین شهروندان امنیت روانی آنها را کاهش دهد. تعامل خوب و افتخارآمیز سازمان با وزارت بهداشت و هیات دولت وقت، جهت حمایت از جان و سلامت روانشناسان و مشاوران باعث شد مجوز واکسینه عمومی همه درمانگران پروانه‌دار سازمان در همان نوبت اولیه ورود واکسن به کشور در کنار سایر پرسنل کادر درمان صادر شود تا درمانگران عزیز بدون دغدغه به فکر ارائه خدمات یاورانه بپردازند و نگران ابتلا به این بیماری کشنده نباشند.
بی تردید بخش مهمی از این اتفاقات نتیجه درایت، صرف وقت،انرژی، نفوذ، تعامل سازنده و رایزنی شخص دکتر حاتمی- رئیس فعلی سازمان نظام با سایر نهادها و دستگاههای دولتی بوده است که بخاطر سوابق درخشان در سالها فعالیت در بدنه اجرایی و علمی دولت‌ها به ثمر نشسته است.
حال سئوال ما از وجدان‌های بیدار و با انصاف و حتی مدعیان امروزی صندلی ریاست سازمان این است: اگر شما در آن شرایط غیرعادی کرونا و پساکرونا جای رئیس سازمان مسئولیت داشتید اول به فکر مدیریت بحران و آرامش روانی مردم‌تان بودید و یا به فکر برگزاری انتخابات عجولانه و با خطر جانی برای دیگران بودید!
همه می‌دانیم طبق دستور ستاد ملی کرونا در آ؟ن زمان، رعایت فاصله اجتماعی استاندارد و پروتکل‌های وزارت بهداشت الزامی بود و ستاد ملی کرونا با برگزاری هرگونه تجمع و فعالیت اجتماعی حتی برگزاری راهپیمایی های سنتی مناسب های 22 بهمن و... مخالف بود و مراسم ها حداقلی و بصورت خودرویی برگزار می شد. حتی با بسته شدن جاده های کشور رفتن به مسافرت برای همه مردم ممنوع شده بود؟! و خاطیان با برخورد انتظامی و قضایی مواجه می‌شدند. در این حالت باز سازمان را متهم می کنید به تعویق انتخابات؟ با چه منطقی؟
شما دوستان که چگونه می‌خواستید انتخابات برگزار نمایید در شرایطی که جاده های کشور بسته بود و امکان جابه جایی و مسافرت نبود. آیا اصلا سایر نهادهای متولی نظارتی و امنیتی اجازه برگزاری انتخابات به سازمان می دادند؟ تعویق سه ساله انتخابات یک تصمیم داخلی، سلیقه‌ای و درون سازمانی نبوده است که برخی افراد مانند چماق آنرا به سر مسولان سازمان می کوبند. . آری به عمل کار برآید به سخندانی نیست! در آن شرایط سخت که حتی دانشگاهها و مدارس ایران و مثل سایر نقاط دیگر جهان طی دو سال متوالی تعطیل شده بود و کلاس های حضوری منع و حتی امتحانات دانشجویان و دانش آموزان بصورت مجازی برگزار می‌شد و یا کارمندان ادارات با یک سوم نیرو و بعضا در هفته سه روز در اداره و محل خدمت خود حاضر می شدند و همه ملزم به رعایت دستورات سختگیرانه ستاد ملی کرونا بودند و کشور در قرنطینه کامل بسر می برد و مردم حق خارج شدن از شهر خود و رفتن به شهر مجاور برای دیدار با اقوام و آشنایان خود نداشته اند بهانه جویی هایی از این دست بسیار غیرحرفه ای و ناجوانمردانه بوده است. بعد از کرونا عواقب پسا کرونا و جنگ شناختی ترکیبی بدخواهان مجال و فرصت برگزاری تجمعات را نداد اما آقایان انتظار برگزاری انتخابات در بحبوبه ابتلای بسیاری از هموطنان و پرشدن تخت بیمارستانها داشته اند.
این بهانه نهایت توهین به فهم و شعور اعضا است که توسط عده ای به بازی گرفته شده است. و باید از این عده پرسید چرا در ارزیابی خود به این نکته مهم یعنی دوران کرونا توجه نکردید و حافظه شما همه این مسائل و مشکلات را چرا فراموش کرده است؟ ( ضرب المثل کسی که خواب باشه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده هرگز نمیشه بیدار کرد! در اینجا مصداق پیدا کرده است)
وافعا در آن برهه حساس آیا اولویت جامعه روانشناسی برگزاری انتخابات می بود یا نجات و حفظ جان مردم؟ در آن شرایط که سلامت روان و آرامش ملت خدشه دار شده بود نباید فقط نیمه خالی لیوان را می دید! و یکطرفه به قاضی بروید؟
مشخص است دغدغه خدمت ندارید و حاضرید برای تصدی میز ریاست بخاطر حب جاه و مقام سازمان صنفی غیردولتی را فدا کنید.
باید واقع‌گرا بود؛ اگر در آن شرابط بحرانی کشور، بفرض مثال انتخابات هم برگزار می‌شد عده ای بهانه می آوردند بخاطر مشارکت حداقلی و نتیجه انتخابات شبهه ناک است و فردمنتخب نماینده همه اعضا نیست؟ و در اوج همه گیری کرونا بفرض تیم جدید منتخب شما کی فرصت تعامل با سایر دستگاهها را داشت و اوضاع بدتر نمی‌شد؟ آیا دستاوردها و امتیازاتی که در آن شرایط سخت با تلاش همه ارکان سازمان نظام بدست آمد و خدمات روانشناسی و مشاوره در لسان و زبان مسئولان عالی مقام دستگاهها و وزارتخانه‌ها جاری شد بدست می آمد؟ پاسخ مشخص است: هرگز.
چرا عده ای تلاش دارند برخلاف اساسنامه و آیین نامه های شورای مرکزی پای دولت را به یک انتخابات صنفی سازمان غیردولتی باز کنند و استقلال سازمان را به خطر بیندازند؟ این عده به فکر اعتلای رشته های روانشناسی و مشاوره هستند و یا فقط به فکر نفوذ خود به شورای مرکز و میز ریاست هستند؟ شاگردان تازه به دوران رسیده ای که با بی انصافی، سیاه نمایی و ترور شخصیت افراد اساتید مجرب رشته را به کم کاری و حتی پیری و سالخوردگی متهم می‌کنند؟ دود این اقدام نابخردانه فضای دوقطبی بی حاصل را در پی خواهد داشت و بی شک به چشم همه اعضای چشم انتظار خواهد رفت.
در پایان بدانید که خدمات ارزنده مسئولان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در طی سه سال اخیر شایسته تشویق و تقدیر بوده است نه تحقیر و توبیخ !
بپرس قدر مرا ، گر چه خوب می دانی
که من گلم، گل خارن این جماعت خار
کاش به جای دلم ، دستم را میشکستی که نمک نداشت !
نظر شما چیست؟ کامنت بگذارید
بطوری‌که تاکنون بیش از یک میلیون نفر انسان در آمریکا و 65هزار نفر انسان در ایران مظلومانه فوت کردند و خانواده‌های داغدار و بازماندگان آنها بدون انجام تشریفات معمولی و بدون برگزاری هرگونه مراسم ختم و یادبود عزیزان خود را غریبانه خاکسپاری کردند.
این پدیده شوم باعث تسریع در شیوع بسیاری از اختلالات روانی و اضطراب وجودی ناشی از دوران کرونا و پساکرونا شده بود. در آن شرایط شبه جنگی و غیرعادی، سازمان غیردولتی نظام روانشناسی و مشاوره همه ارکان و ظرفیت خود را بسیج کرد تا با تصاحب یک کرسی در ستاد ملی کرونا به کمک مردم گرفتار مملکت بشتابد و در آن برهه واقعا تلخ، استرس‌زا و اضطراب آفرین بنا بر وظیفه ذاتی و انسانی خود توانست سطح روانشناسان و مشاوران را در کنار پزشکان و کادر درمان قرار بدهد و با رایزنی با مقامات ذیربط تلاش کرد تمام مراکز روانشناسی و مشاوره تحت پوشش خود در سراسر کشور در لیست مشاغل سطح یک درمانی و بدون تعطیلی ستاد ملی کرونا قرار دهد تا درمانگران دارای پروانه سازمان از تعطیلی الزامی اماکن اداری و شرکتهای خصوصی، بیشتر متضرر نشوند. عدم تعطیلی مراکز مشاوره روانشناسی تحت پوشش سازمان همانند مطب پزشکان و مراکز درمانی دستاورد مهمی برای سازمان بود تا با ارائه خدمات و مداخلات اورژانسی درمانگران به مردم گرفتار در اضطراب شدید، استرس،سوگ ناتمام، خشونت خانگی(بخاطر تعطیلی مدارس و دانشگاهها بعلت قرنطینه اجباری)، استرس پس از سانحه، وسواس فکری و عملی، افسردگی، افکار خودکشی و سایر اختلالات بپردازند.
همچنین سازمان برای یاری رسانی به دولت لیست اعضای پروانه‌دار خود را به وزارت بهداشت ارائه دهد تا داوطلبان به ارائه خدمات خالصانه به مردم در قالب سامانه پاسخگویی 4030 وزارت بهداشت بپردازند. از طرفی سازمان نظام تلاش نمود بخاطر حساسیت آن دوران، خدمات مشاوره از راه دور را به رسمیت بشناسد و با ترویج فرهنگ مشاوره آنلاین و مجازی بین شهروندان امنیت روانی آنها را کاهش دهد. تعامل خوب و افتخارآمیز سازمان با وزارت بهداشت و هیات دولت وقت، جهت حمایت از جان و سلامت روانشناسان و مشاوران باعث شد مجوز واکسینه عمومی همه درمانگران پروانه‌دار سازمان در همان نوبت اولیه ورود واکسن به کشور در کنار سایر پرسنل کادر درمان صادر شود تا درمانگران عزیز بدون دغدغه به فکر ارائه خدمات یاورانه بپردازند و نگران ابتلا به این بیماری کشنده نباشند.
بی تردید بخش مهمی از این اتفاقات نتیجه درایت، صرف وقت،انرژی، نفوذ، تعامل سازنده و رایزنی شخص دکتر حاتمی- رئیس فعلی سازمان نظام با سایر نهادها و دستگاههای دولتی بوده است که بخاطر سوابق درخشان در سالها فعالیت در بدنه اجرایی و علمی دولت‌ها به ثمر نشسته است.
حال سئوال ما از وجدان‌های بیدار و با انصاف و حتی مدعیان امروزی صندلی ریاست سازمان این است: اگر شما در آن شرایط غیرعادی کرونا و پساکرونا جای رئیس سازمان مسئولیت داشتید اول به فکر مدیریت بحران و آرامش روانی مردم‌تان بودید و یا به فکر برگزاری انتخابات عجولانه و با خطر جانی برای دیگران بودید!
همه می‌دانیم طبق دستور ستاد ملی کرونا در آ؟ن زمان، رعایت فاصله اجتماعی استاندارد و پروتکل‌های وزارت بهداشت الزامی بود و ستاد ملی کرونا با برگزاری هرگونه تجمع و فعالیت اجتماعی حتی برگزاری راهپیمایی های سنتی مناسب های 22 بهمن و... مخالف بود و مراسم ها حداقلی و بصورت خودرویی برگزار می شد. حتی با بسته شدن جاده های کشور رفتن به مسافرت برای همه مردم ممنوع شده بود؟! و خاطیان با برخورد انتظامی و قضایی مواجه می‌شدند. در این حالت باز سازمان را متهم می کنید به تعویق انتخابات؟ با چه منطقی؟
شما دوستان که چگونه می‌خواستید انتخابات برگزار نمایید در شرایطی که جاده های کشور بسته بود و امکان جابه جایی و مسافرت نبود. آیا اصلا سایر نهادهای متولی نظارتی و امنیتی اجازه برگزاری انتخابات به سازمان می دادند؟ تعویق سه ساله انتخابات یک تصمیم داخلی، سلیقه‌ای و درون سازمانی نبوده است که برخی افراد مانند چماق آنرا به سر مسولان سازمان می کوبند. . آری به عمل کار برآید به سخندانی نیست! در آن شرایط سخت که حتی دانشگاهها و مدارس ایران و مثل سایر نقاط دیگر جهان طی دو سال متوالی تعطیل شده بود و کلاس های حضوری منع و حتی امتحانات دانشجویان و دانش آموزان بصورت مجازی برگزار می‌شد و یا کارمندان ادارات با یک سوم نیرو و بعضا در هفته سه روز در اداره و محل خدمت خود حاضر می شدند و همه ملزم به رعایت دستورات سختگیرانه ستاد ملی کرونا بودند و کشور در قرنطینه کامل بسر می برد و مردم حق خارج شدن از شهر خود و رفتن به شهر مجاور برای دیدار با اقوام و آشنایان خود نداشته اند بهانه جویی هایی از این دست بسیار غیرحرفه ای و ناجوانمردانه بوده است. بعد از کرونا عواقب پسا کرونا و جنگ شناختی ترکیبی بدخواهان مجال و فرصت برگزاری تجمعات را نداد اما آقایان انتظار برگزاری انتخابات در بحبوبه ابتلای بسیاری از هموطنان و پرشدن تخت بیمارستانها داشته اند.
این بهانه نهایت توهین به فهم و شعور اعضا است که توسط عده ای به بازی گرفته شده است. و باید از این عده پرسید چرا در ارزیابی خود به این نکته مهم یعنی دوران کرونا توجه نکردید و حافظه شما همه این مسائل و مشکلات را چرا فراموش کرده است؟ ( ضرب المثل کسی که خواب باشه رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده هرگز نمیشه بیدار کرد! در اینجا مصداق پیدا کرده است)
وافعا در آن برهه حساس آیا اولویت جامعه روانشناسی برگزاری انتخابات می بود یا نجات و حفظ جان مردم؟ در آن شرایط که سلامت روان و آرامش ملت خدشه دار شده بود نباید فقط نیمه خالی لیوان را می دید! و یکطرفه به قاضی بروید؟
مشخص است دغدغه خدمت ندارید و حاضرید برای تصدی میز ریاست بخاطر حب جاه و مقام سازمان صنفی غیردولتی را فدا کنید.
باید واقع‌گرا بود؛ اگر در آن شرابط بحرانی کشور، بفرض مثال انتخابات هم برگزار می‌شد عده ای بهانه می آوردند بخاطر مشارکت حداقلی و نتیجه انتخابات شبهه ناک است و فردمنتخب نماینده همه اعضا نیست؟ و در اوج همه گیری کرونا بفرض تیم جدید منتخب شما کی فرصت تعامل با سایر دستگاهها را داشت و اوضاع بدتر نمی‌شد؟ آیا دستاوردها و امتیازاتی که در آن شرایط سخت با تلاش همه ارکان سازمان نظام بدست آمد و خدمات روانشناسی و مشاوره در لسان و زبان مسئولان عالی مقام دستگاهها و وزارتخانه‌ها جاری شد بدست می آمد؟ پاسخ مشخص است: هرگز.
چرا عده ای تلاش دارند برخلاف اساسنامه و آیین نامه های شورای مرکزی پای دولت را به یک انتخابات صنفی سازمان غیردولتی باز کنند و استقلال سازمان را به خطر بیندازند؟ این عده به فکر اعتلای رشته های روانشناسی و مشاوره هستند و یا فقط به فکر نفوذ خود به شورای مرکز و میز ریاست هستند؟ شاگردان تازه به دوران رسیده ای که با بی انصافی، سیاه نمایی و ترور شخصیت افراد اساتید مجرب رشته را به کم کاری و حتی پیری و سالخوردگی متهم می‌کنند؟ دود این اقدام نابخردانه فضای دوقطبی بی حاصل را در پی خواهد داشت و بی شک به چشم همه اعضای چشم انتظار خواهد رفت.
در پایان بدانید که خدمات ارزنده مسئولان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در طی سه سال اخیر شایسته تشویق و تقدیر بوده است نه تحقیر و توبیخ !
بپرس قدر مرا ، گر چه خوب می دانی
که من گلم، گل خارن این جماعت خار
کاش به جای دلم ، دستم را میشکستی که نمک نداشت !
نظر شما چیست؟ کامنت بگذارید
