سوالاتی ۳۰ ساله از دانشگاه آزاد و اتهاماتی بر زمینمانده
کثرت سوالات درباره گذشته دانشگاه آزاد هر فردی را به فکر فرو میبرد که واقعا در این 30 سال چه اتفاقی در این دانشگاه رخ داده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، امین حسینی طی یادداشتی برخی سوالات و اتهامات مطرح درباره مدیریت پیشین دانشگاه آزاد را مورد بررسی قرار داده است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
یک فرهنگ غلط رایج در بین ما ایرانیان این است که مصداق عینی ضرب المثل "از دل برود هر آنکه از دیده برفت" هستیم، البته این مثل بیشتر برای خوبیها و نیکیها به کار میرفت و حالا انگار برای بدیها و تخلفات و بیقانونیها هم کاربرد پیدا کرده است؛ تا همین چند وقت قبل که جاسبی رئیس دانشگاه آزاد بود، همه از تخلفات و بی قانونیهای وی در این دانشگاه بیداد میکردند و حالا که دانشجو جایگزین وی در دانشگاه آزاد شده، انگار نه انگار که تخلفی هم انجام شده بود!
هرچند که عمل به این فرهنگ اشتباه برای ما عادی شده اما حداقل در این مورد خاص، باید توجه داشته باشیم که فراموشی پیگیری تخلفات انجام شده و رسیدگی قضایی و قانونی به آنها تا احقاق حقوق کامل همه کسانی که حقی از آنها ضایع شده، اذهان عمومی را به این سمت میبرد که شاید همه آن انتقادات و گلایهها، سروصدا و هیاهویی بود برای برکناری یک رئیس مادام العمر بود که البته سرانجام به نتیجه رسید و حالا همه آن مدعیان، در جشن سقوط یک حکومت 30 ساله در دانشگاه آزاد شرکت کردهاند و سرمست این پیروزی هستند.
در این شرایط یک سوال مهم بی پاسخ میماند و آن سوال این است که واقعاً کدام فرضیه درست است؛ صحت ادعای کارشناسان و جنبش دانشجویی درباره بیقانونی دانشگاه آزاد و تخلفات عدیده ریاست سابق این دانشگاه و یا هیاهو و جنجال آفرینی چند ساله دانشجویان و برخی کارشناسان برای تصرف صندلی جاسبی و زهرچشم گرفتن در بازیهای سیاسی؟
البته باید اذعاد کرد که رسیدن به پاسخ این سوال چندان هم دشوار نیست و فقط اندکی همت میخواهد و اراده که ظاهراً تا کنون وجود نداشته است. به هر روی حداقل انتظار اذهان عمومی این است که پاسخی هرچند کوتاه و مختصر به سوالات بی پایان خود بشنود، سوالاتی که طی حدود 30 سال ریاست جاسبی در دانشگاه آزاد ایجاد شده و هرگز هم پاسخی مناسب در مقابل خود ندیدند!
سوالاتی نظیر اینکه چرا اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد از طریق قانونی، یعنی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی سالها به طول انجامید؟
و یا اینکه علت عدم نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی بر دانشگاه آزاد در سالهای گذشته، همچون تمام دانشگاههای کشور چه بود؟ و آیا این روند همچنان ادامه دارد؟
آیا مدیران دانشگاه آزاد طی 30 سال گذشته به اساسنامه موجود خود، یعنی اساسنامه دانشگاه آزاد پیش از اصلاحات سال 90، عمل کردهاند؟
چرا در این سالها، صلاحیت رئیس دانشگاه به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیرسید؟ درست است که جاسبی مجرای قانونی برای دریافت حکم ریاست دانشگاه آزاد را طی نکرده است؟
چرا رئیس سابق دانشگاه آزاد زیر نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیرفت و مسیر قانونی را طی نمیکرد؟
داستان شهریههای علی الحساب هر ساله دانشگاه آزاد چه بود و چرا در این سالها برخلاف خواسته رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی شاهد افزایش شهریه دانشگاه آزاد بودیم؟
هدف از طرح وقف دانشگاه آزاد چه بود و چه کسانی در آن نقش داشتند؟ و آیا وقف راهی برای خروج از دایره نظارتی نهادهای قانونی بود؟ دلایل تلاش هیئت موسس دانشگاه آزاد برای وقف این دانشگاه چه بود؟
انتفاد از گسترش بیحساب و کتاب واحدهای دانشگاه آزاد در ساخت و سازها و گسترش رشتههای تحصیلی درست بود یا اشتباه؟ آیا درست که دانشگاه آزاد مروج فساد در شهرهای کوچک بود؟ سرانجام دعوای دانشگاه آزاد و آقای هادوی درباره زمینهای منطقه حصارک پونک چه شد؟
داستان ملک موقوفه هدایت، املاک بازنشستگان کشوری و تصاحب زمینهایی در جیرفت و اسلامشهر و... چیست؟
آیا مدیریت جدید دانشگاه آزاد و یا حتی مسئولان قضایی کشور فکری به حال سوءاستفادههای صورت گرفته از نام و جایگاه دانشگاه کردهاند؟ آقای «س- ن» حالا کجاست و چه میکند؟
دلایل بسته بودن فضای سیاسی در دانشگاه آزاد چه بود و در مقابل، چرا سیاسی کاری مدیران این دانشگاه بلامانع بوده است؟
بودجه فعالیتهای انتخاباتی دانشگاه آزاد در سال های 84 و 88 به نفع جریانات خاص سیاسی کشور از کجا تامین شد؟
مهدی هاشمی برای انجام چه ماموریتی از سوی جاسبی به انگلیس رفت و این ماموریت چه زمانی پایان میباید؟!
انتصابات فامیلی در دانشگاه آزاد بر اساس شایسته سالاری بود با مصداق عینی مدیریت قومی و قبیلهای بود؟ دلایل طولانی بودن صف نمایندگان مجلس شورای اسلامی پشت میز جاسبی چه بود؟
درست است که در دوران ریاست جاسبی و به خصوص در سالهای نخست فعالیت آن، برخی نمایندگان مجلس یک باره از مدرک دیپلم به دکتری نائل شدند؟
درست است که جاسبی به نمایندگان مجلس سرویس میداد تا در مواقع لزوم از قدرت و نفوذ آنها بهرهمند شود؟
علت توقف بررسی طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس هفتم چه بود؟ حامیان جاسبی و به خصوص علی عباسپور تهرانی، شوهرخواهر جاسبی در این موضوع چه نقشی داشتند؟ موافقت جاسبی با عضویت مرحوم کردان در هیأت علمی دانشگاه آزاد بر چه اساسی انجام شد؟
آیا نقل و انتقال دانشجویان دانشگاه آزاد به درخواست نمایندگان مجلس، نوعی معامله با آنها بود؟
درست است که یکی از آقازادهها که مسئولیتی در این دانشگاه داشت، هزینه آرایشگاه همسر خود را نیز از جیب دانشجویان این دانشگاه پرداخت میکرد؟
حاشیههای مربوط به مدیریت روزنامه آفرینش توسط جاسبی و برادرش عباس جاسبی از چه قرار است؟ و یا اینکه داستان فروش سؤالات کنکور دانشگاه آزاد در سال 82 چه بود و سرانجام آن چه شد؟
و ...
به هر صورت کثرت این سوالات هر فردی را به فکر فرو میبرد که واقعا در این 30 سال چه اتفاقی در دانشگاه آزاد رخ داده است. ناگفته نماند که برخی اقدامات جاسبی در دانشگاه آزاد و خدماتی که به نظام آموزش عالی کشور ارائه کرده قابل تقدیر است اما درست نیست که به بهانه تقدیر از این خدمات 30 ساله، بخواهیم نقاط ضعف و حتی اتهامات را نادیده بگیریم و به هر روی برخی فعالیتهای پنهان و اتهامات مدیریتی جاسبی و اطرافیانش در دانشگاه آزاد و تلاش بی شائبه برای کمرنگ کردن نظارت قانونی بر این مجموعه با شکل دادن برخی مراودات ناسالم قابل توجه بوده است.
در پایان باید یادآور شد که لیست بلند بالای سئوالات و متوسل شدن برخی افراد به هر وسیله و ابزاری برای باقی ماندن در راس هرم قدرت دانشگاه آزاد این شائبه که عدهای فقط برای کسب شهرت با دانشگاه آزاد مخالفت میکنند را اساساً رد میکند و هر ذهن بیداری را به این سمت هدایت میکند که دریابد فواید و امتیازات حضور در این مناصب و جایگاهها چیست؟!
از سویی دیگر در آیات و روایات دینی بارها تاکید شده که مومن هرگز خود را در مظان اتهام و بدگمانی دیگران هم قرار نمی دهد، حالا بگذریم از این مساله که برخی مسئولین دانشگاه آزاد طی 30 سال گذشته به این نکته کم توجهی و یا حتی بی توجهی کرده اند اما موضوع مهم تر این است که در شرایط کنونی و پس از تغییر و تحولات صورت گرفته هم برخی نمی خواهند در مورد این موضوع پاسخگو باشند. البته فرار از پاسخگویی افرادی که در مظان اتهام هستند، تا حدودی طبیعی است اما سوال این است که چرا برخی مسئولین مربوطه در دستگاه های نظارتی و قانونی هم سکوت کرده و اقدامی نمی کنند؟ و حالا کمترین انتظار افکار عمومی این است که مدیریت جدید دانشگاه آزاد ضمن بررسی شائبه های مطرح در خصوص عملکرد مدیران گذشته این دانشگاه، قدم های اساسی تا احقاق حقوق تمام کسانی که صدمه، ضرر و یا آسیبی از مجموعه دانشگاه آزاد متحمل شده اند، برداشته و در ادامه نیز دست اندرکاران و شرکای انجام تخلفات مدیریتی این مجموعه را به نهادهای نظارتی و قضایی سپرده و دستگاه قضا هم یک بار برای همیشه با آنها برخورد قاطع و عبرت آموز کند.
به گزارش خبرگزاری فارس، امین حسینی طی یادداشتی برخی سوالات و اتهامات مطرح درباره مدیریت پیشین دانشگاه آزاد را مورد بررسی قرار داده است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
یک فرهنگ غلط رایج در بین ما ایرانیان این است که مصداق عینی ضرب المثل "از دل برود هر آنکه از دیده برفت" هستیم، البته این مثل بیشتر برای خوبیها و نیکیها به کار میرفت و حالا انگار برای بدیها و تخلفات و بیقانونیها هم کاربرد پیدا کرده است؛ تا همین چند وقت قبل که جاسبی رئیس دانشگاه آزاد بود، همه از تخلفات و بی قانونیهای وی در این دانشگاه بیداد میکردند و حالا که دانشجو جایگزین وی در دانشگاه آزاد شده، انگار نه انگار که تخلفی هم انجام شده بود!
هرچند که عمل به این فرهنگ اشتباه برای ما عادی شده اما حداقل در این مورد خاص، باید توجه داشته باشیم که فراموشی پیگیری تخلفات انجام شده و رسیدگی قضایی و قانونی به آنها تا احقاق حقوق کامل همه کسانی که حقی از آنها ضایع شده، اذهان عمومی را به این سمت میبرد که شاید همه آن انتقادات و گلایهها، سروصدا و هیاهویی بود برای برکناری یک رئیس مادام العمر بود که البته سرانجام به نتیجه رسید و حالا همه آن مدعیان، در جشن سقوط یک حکومت 30 ساله در دانشگاه آزاد شرکت کردهاند و سرمست این پیروزی هستند.
در این شرایط یک سوال مهم بی پاسخ میماند و آن سوال این است که واقعاً کدام فرضیه درست است؛ صحت ادعای کارشناسان و جنبش دانشجویی درباره بیقانونی دانشگاه آزاد و تخلفات عدیده ریاست سابق این دانشگاه و یا هیاهو و جنجال آفرینی چند ساله دانشجویان و برخی کارشناسان برای تصرف صندلی جاسبی و زهرچشم گرفتن در بازیهای سیاسی؟
البته باید اذعاد کرد که رسیدن به پاسخ این سوال چندان هم دشوار نیست و فقط اندکی همت میخواهد و اراده که ظاهراً تا کنون وجود نداشته است. به هر روی حداقل انتظار اذهان عمومی این است که پاسخی هرچند کوتاه و مختصر به سوالات بی پایان خود بشنود، سوالاتی که طی حدود 30 سال ریاست جاسبی در دانشگاه آزاد ایجاد شده و هرگز هم پاسخی مناسب در مقابل خود ندیدند!
سوالاتی نظیر اینکه چرا اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد از طریق قانونی، یعنی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی سالها به طول انجامید؟
و یا اینکه علت عدم نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی بر دانشگاه آزاد در سالهای گذشته، همچون تمام دانشگاههای کشور چه بود؟ و آیا این روند همچنان ادامه دارد؟
آیا مدیران دانشگاه آزاد طی 30 سال گذشته به اساسنامه موجود خود، یعنی اساسنامه دانشگاه آزاد پیش از اصلاحات سال 90، عمل کردهاند؟
چرا در این سالها، صلاحیت رئیس دانشگاه به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیرسید؟ درست است که جاسبی مجرای قانونی برای دریافت حکم ریاست دانشگاه آزاد را طی نکرده است؟
چرا رئیس سابق دانشگاه آزاد زیر نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیرفت و مسیر قانونی را طی نمیکرد؟
داستان شهریههای علی الحساب هر ساله دانشگاه آزاد چه بود و چرا در این سالها برخلاف خواسته رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی شاهد افزایش شهریه دانشگاه آزاد بودیم؟
هدف از طرح وقف دانشگاه آزاد چه بود و چه کسانی در آن نقش داشتند؟ و آیا وقف راهی برای خروج از دایره نظارتی نهادهای قانونی بود؟ دلایل تلاش هیئت موسس دانشگاه آزاد برای وقف این دانشگاه چه بود؟
انتفاد از گسترش بیحساب و کتاب واحدهای دانشگاه آزاد در ساخت و سازها و گسترش رشتههای تحصیلی درست بود یا اشتباه؟ آیا درست که دانشگاه آزاد مروج فساد در شهرهای کوچک بود؟ سرانجام دعوای دانشگاه آزاد و آقای هادوی درباره زمینهای منطقه حصارک پونک چه شد؟
داستان ملک موقوفه هدایت، املاک بازنشستگان کشوری و تصاحب زمینهایی در جیرفت و اسلامشهر و... چیست؟
آیا مدیریت جدید دانشگاه آزاد و یا حتی مسئولان قضایی کشور فکری به حال سوءاستفادههای صورت گرفته از نام و جایگاه دانشگاه کردهاند؟ آقای «س- ن» حالا کجاست و چه میکند؟
دلایل بسته بودن فضای سیاسی در دانشگاه آزاد چه بود و در مقابل، چرا سیاسی کاری مدیران این دانشگاه بلامانع بوده است؟
بودجه فعالیتهای انتخاباتی دانشگاه آزاد در سال های 84 و 88 به نفع جریانات خاص سیاسی کشور از کجا تامین شد؟
مهدی هاشمی برای انجام چه ماموریتی از سوی جاسبی به انگلیس رفت و این ماموریت چه زمانی پایان میباید؟!
انتصابات فامیلی در دانشگاه آزاد بر اساس شایسته سالاری بود با مصداق عینی مدیریت قومی و قبیلهای بود؟ دلایل طولانی بودن صف نمایندگان مجلس شورای اسلامی پشت میز جاسبی چه بود؟
درست است که در دوران ریاست جاسبی و به خصوص در سالهای نخست فعالیت آن، برخی نمایندگان مجلس یک باره از مدرک دیپلم به دکتری نائل شدند؟
درست است که جاسبی به نمایندگان مجلس سرویس میداد تا در مواقع لزوم از قدرت و نفوذ آنها بهرهمند شود؟
علت توقف بررسی طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس هفتم چه بود؟ حامیان جاسبی و به خصوص علی عباسپور تهرانی، شوهرخواهر جاسبی در این موضوع چه نقشی داشتند؟ موافقت جاسبی با عضویت مرحوم کردان در هیأت علمی دانشگاه آزاد بر چه اساسی انجام شد؟
آیا نقل و انتقال دانشجویان دانشگاه آزاد به درخواست نمایندگان مجلس، نوعی معامله با آنها بود؟
درست است که یکی از آقازادهها که مسئولیتی در این دانشگاه داشت، هزینه آرایشگاه همسر خود را نیز از جیب دانشجویان این دانشگاه پرداخت میکرد؟
حاشیههای مربوط به مدیریت روزنامه آفرینش توسط جاسبی و برادرش عباس جاسبی از چه قرار است؟ و یا اینکه داستان فروش سؤالات کنکور دانشگاه آزاد در سال 82 چه بود و سرانجام آن چه شد؟
و ...
به هر صورت کثرت این سوالات هر فردی را به فکر فرو میبرد که واقعا در این 30 سال چه اتفاقی در دانشگاه آزاد رخ داده است. ناگفته نماند که برخی اقدامات جاسبی در دانشگاه آزاد و خدماتی که به نظام آموزش عالی کشور ارائه کرده قابل تقدیر است اما درست نیست که به بهانه تقدیر از این خدمات 30 ساله، بخواهیم نقاط ضعف و حتی اتهامات را نادیده بگیریم و به هر روی برخی فعالیتهای پنهان و اتهامات مدیریتی جاسبی و اطرافیانش در دانشگاه آزاد و تلاش بی شائبه برای کمرنگ کردن نظارت قانونی بر این مجموعه با شکل دادن برخی مراودات ناسالم قابل توجه بوده است.
در پایان باید یادآور شد که لیست بلند بالای سئوالات و متوسل شدن برخی افراد به هر وسیله و ابزاری برای باقی ماندن در راس هرم قدرت دانشگاه آزاد این شائبه که عدهای فقط برای کسب شهرت با دانشگاه آزاد مخالفت میکنند را اساساً رد میکند و هر ذهن بیداری را به این سمت هدایت میکند که دریابد فواید و امتیازات حضور در این مناصب و جایگاهها چیست؟!
از سویی دیگر در آیات و روایات دینی بارها تاکید شده که مومن هرگز خود را در مظان اتهام و بدگمانی دیگران هم قرار نمی دهد، حالا بگذریم از این مساله که برخی مسئولین دانشگاه آزاد طی 30 سال گذشته به این نکته کم توجهی و یا حتی بی توجهی کرده اند اما موضوع مهم تر این است که در شرایط کنونی و پس از تغییر و تحولات صورت گرفته هم برخی نمی خواهند در مورد این موضوع پاسخگو باشند. البته فرار از پاسخگویی افرادی که در مظان اتهام هستند، تا حدودی طبیعی است اما سوال این است که چرا برخی مسئولین مربوطه در دستگاه های نظارتی و قانونی هم سکوت کرده و اقدامی نمی کنند؟ و حالا کمترین انتظار افکار عمومی این است که مدیریت جدید دانشگاه آزاد ضمن بررسی شائبه های مطرح در خصوص عملکرد مدیران گذشته این دانشگاه، قدم های اساسی تا احقاق حقوق تمام کسانی که صدمه، ضرر و یا آسیبی از مجموعه دانشگاه آزاد متحمل شده اند، برداشته و در ادامه نیز دست اندرکاران و شرکای انجام تخلفات مدیریتی این مجموعه را به نهادهای نظارتی و قضایی سپرده و دستگاه قضا هم یک بار برای همیشه با آنها برخورد قاطع و عبرت آموز کند.