به علت تضاربآرا و اختلاف سلیقهها درباره ميزان نشاط اجتماعي در جامعه كارشناسان بيشتر به ارائه معنا و تعريف اين امر پرداختهاند. به هر حال افرادي كه معتقدند در جامعه نشاط وجود دارد يا ندارد به نسبت بايد تعريف خاصي از نشاط را مد نظر داشته باشند. متاسفانه بهرغم اهميت اين موضوع هنوز از سوي دستگاهها هيچ اقدامي براي سنجش نشاط در كشور انجام نشده است، اما نشانههاي موجود گواه اين مهم است كه نرخ نشاط در جامعه ما چندان زياد نيست. اگر نشاط اجتماعي در جامعه افزايش يابد به نسبت افسردگي و نرخ بروز آسيببهاي اجتماعي نيز كاهش يابد. در ضمن به دليل اينكه ميزان نشاط در بين اقشار مختلف جامعه متفاوت است به نسبت نرخ نشاط اجتماعي در بين جوانان نيز چندان مشخص نيست و بروز افزايش نشاط در جامعه به پايه شاخصهاي گوناگون بستگي دارد. يكي از شاخصهاي نشاط اين است كه افراد توانمندي و فضيلتهاي خود را شناسايي و اهداف خود را بر مبناي آن تنظيم كنند.
-
كسب درآمد به جاي نشاط
متاسفانه امروزه توجه به توانمنديها در افراد كاهش يافته است و اغلب به دلايل اقتصادي افراد مجبورند بيشتر وقت خود را به كسب درآمد و كار معطوف كنند. از سوي ديگر، نشاط با هيجانهاي مثبت در ارتباط است و افزايش يا كاهش هيجانهاي مثبت يكي از شاخصهاي اصلي ميزان نشاط محسوب ميشود. مقوله نشاط اجتماعي با رضايتمندي از زندگي در ارتباط است. اين شاخصها در كشور ما با بررسيهاي انجامشده از سوي نهادهاي بينالمللي چندان اميدبخش نيست و در برخي از تحقيقات بينالمللي نيز گزارش شده است كه ايرانيها افرادي چندان بانشاط و راضي از زندگي نيستند. رضايتمندي از زندگي خود به شرايط گوناگوني از جمله دستيابي به آرامش، عوارض اجتماعي و... بستگي دارد، اما در مجموع زندگي در ايران چندان با رضايتمندي همراه نيست. بنابراين قشر جوان نيز همچون ديگر اقشار جامعه از وضعيت نشاط مطلوبي برخوردار نيستند. اين در حالي است كه بررسي هر يك از مسائل در زمينه نشاط اجتماعي نيازمند مطالعه و تحقيقهاي فراوان است، اما تاكنون در كشور چنين اقداماتي در زمينه بررسي ميزان رضايتمندي از زندگي انجام نشده است. چندي پيش در بررسيهاي انجامشده از سوي سازمان بهداشت جهاني نشاط اجتماعي در كشورمان در مقايسه با بسياري از كشورها از فراواني اندكي برخوردار بود و اين گزارشها بر اساس برداشتها و با توجه به متغيرهاي گوناگون مورد بررسي قرارگرفته است. براي مثال در اين تحقيق بايد كيفيت و كميت زندگي، ميزان درآمد افراد، نحوه گذران زندگي و اوقات فراغت، توجه به نيازها در زندگي و اينكه افراد به چه نحوي به ارضاي نيازهايشان ميپردازند مورد توجه قرار گيرد. براي مثال وضعيت معيشتي افراد در كشور ما در سطح متوسط جهاني قرار دارد و نحوه هزينه اين درآمدها در ميزان نشاط اجتماعي جامعه جاي تامل دارد. بايد توجه داشت مقوله شاد بودن و نشاط اجتماعي با خوشدلي همراه است و هيچ ربطي به پايگاه اقتصادي و سرمايه افراد ندارد؛ بنابراين با بررسي متغيرها و توجه بر زندگي خود ميتوان به اعمال مديريت نشاط اجتماعي پرداخت. وقتي افراد از اعمال كنترل و مديريت بر زندگي خود عاجز هستند بالطبع اغلب انرژي آنها نيز صرف ارضاي نيازها و برآوردن انگيزههاي درونيشان ميشود، پس در اين شرايط نميتوان انتظار بروز رضايتمندي را در بين افراد جامعه داشت. اين نوع طرز تفكر در جامعه باعث شده حتي اقشار پردرآمد جامعه نيز چندان از زندگي خود رضايت نداشته باشند.
از وضعيت نشاط اجتماعي كشور در بين نهادهاي بينالمللي نيز آن طور كه بايد و شايد گزارشهاي مطلوبي مشاهده نميشود. نشاط اجتماعي و سلامت ارتباط غيرمستقيمي با يكديگر دارند و در تحقيقات متعدد ثابت شده است كه هر چه ميزان استرس، تنش، افسردگي و نگراني در سطح خانوادهها و جامعه افزايش يابد، نشاط اجتماعي نيز كاهش مييابد. هماكنون به طور واضحي ميزان استرس و اضطراب در سطوح فردي، خانوادگي و اجتماعي از فراواني بالايي برخوردار است، عوامل تهديدكننده اجتماعي نيز همچون مشكلات شغلي، مشكلات اقتصادي، مشكلات حمل و نقل، آلودگيها و غيره به نگرانيهاي روزمره افراد تبديل شده است. از سوي ديگر مراقبت و حمايتهاي فردي و اجتماعي ثمربخش براي توانمندسازي افراد آسيبديده رواني وجود ندارد كه اين موضوع صدمات و آسيبهاي گوناگون ناشي از اين نارسايي را در جامعه دو چندان كرده است. شيوع افسردگي، اضطراب و بيماريهاي ناشي از آن، روي آوردن به مصرف مواد مخدر، دارو و مشروبات الكلي، كاهش سطح سلامت رواني و اجتماعي و فقدان حمايتهاي جدي از آسيبديدگان از جمله مهمترين تهديدهاي فعلي براي كاهش سلامت و نشاط اجتماعي محسوب ميشود. از نظر قانوني براي احياي نشاط اجتماعي در جامعه بايد وظايف هر يك از دستگاههاي ذيربط مشخص شود، اما بدون ترديد هيچ يك از اين نهادهاي مسئول به تنهايي ابزار و اعتبارات كافي براي مديريت و كنترل اين نارسايي را ندارد. بنابراين، مديريت و ارتقاي سلامت و نشاط اجتماعي همراهي و توجه دستگاههاي متولي را ميطلبد.