جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ / ۱۳:۴۹
کد مطلب: 51206
۳
مقاله؛ همایش نماز، آثار فردی و اجتماعی ؛ملیحه بنانی دکترا در رشته حقوق و مدیر موسسه حقوقی عدل بنان

تحلیلی بر تاثیر عبادت و نماز بر روانشناسی بهداشت جامعه

ملیحه بنانی
تحلیلی بر تاثیر عبادت و نماز بر روانشناسی بهداشت جامعه
چکیده
 
در میان آموزه های دینی، عبادت و ذکر خدا از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در ایجاد بهداشت روانی و آرامش روانی افراد نقش اساسی دارد؛ چنانکه تا زمانی که سالمت و بهنجاری اعتقادی حاصل نشود، سالمت روانی هم حاصل نمی گردد. انجام اعمال و فرایض دینی در کاهش تنش ها و تأمالت روزمره و تأمین سالمت و بهداشت روانی افراد مؤثر است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میزان تقید به نماز و آثار آن بر بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه می باشد که به روش کتابخانه ای انجام شد و برای گردآوری مطالب، ضمن مراجعه به کتب علمی، از مجموع مقاالت و نظرات کارشناسان حوزه های تعلیم و تربیت و اندیشمندان مذهبی بهره برداری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه و خشوع که از شرایط مهم نماز است وسیله ای است برای پرورش و تمرین حضور ذهن و تمرکز حواس که در زندگی بسیار حائز اهمیت بوده، بیشتر موفقیت های انسان در نتیجه همین تمرکز و توجه کامل و حضور ذهن است. همچنین رویکرد های خود درمانی از طریق خودیابی، نقش معنادهی به حوادث در مقابل استرس ها، مسئله خود نظم جویی، کنترل خود، توکل و کنار آمدن با خدا و باالترین و عالی ترین راه رسیدن به کمال و لقای حق، حضور حضرت ربویی است. در اسالم باالترین و شکوهمندترین نیایش نماز است . نماز سرود توحید و یکتاپرستی و زمزم دلنشین فضیلت و پاکی است . نماز تمرین وظیفه شناسی و سپاس به بارگاه ولی نعمت خویش است . نتایج پژوهش نشان می دهد که مقید بودن به اقامه نماز در کاهش سطح اضطراب افراد تاثیر گذار می باشد و هر قدر تقید به نماز بیشتر باشد، فرد از آرامش روانی بیشتری نیز برخوردار خواهد بود.

واژگان کلیدی: نماز، بهداشت روانی، اضطراب، استرس، افسردگی


مقدمه
انسان ها به آرامش و سالمت روانی نیاز دارند، زیرا در سایه آرامش میتوانند به رشد و کمال، اهداف عالی و سجایای اخالقی برسند. از سویی دیگر، سالمت روانی در گرو جلوگیری از علل و عوامل شرایط تنش زا نهفته است. به یقین می توان گفت آرامش روانی و عاطفی مهم ترین نیاز روزافزون همه انسانها در گستره جهان است. زیرا غالب افراد در دنیای امروز به ویژه در غرب از ناامنی روانی، اضطراب و افسردگی رنج می برند و اگر انسان در پی درمان واقعی خویش است باید خودفریبی نکرده و در پی راه حل های بیهوده نباشد.اگر به ریشه های بیماری های روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن یعنی ضعیف بودن ارتباط انسان ها با خدا، انجام ندادن فرایض معنوی و اقامه نکردن نماز می رسیم. نگاهی بر نارسایی، روشها و تکنیک های روان درمانگری رایج، ضرورت بازگشت به رویکردهای عمیق عرفانی و مذهبی بویژه تعالیم اسالمی را در تأمین بهداشت روانی آشکار می سازد.
محور زمینه روبه رشد روان شناسی سالمت و دین است که بر مراقبت از سالمت با تأکید بر انجام فرایض دینی نظیر نماز و ارتقای آن تمرکز کرده است.یکی از اهداف حوزه روان شناسی سالمت و دین، بررسی عوامل روان شناختی و اجتماعی نظیر برپایی نماز، سطوح تنیدگی و صفات شخصیتی است که بر پیشگیری و درمان بیماری اثر می گذارد.انسان در حیات اجتماعی خویش از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد و خود نیز در یک تعامل پیوسته با آنها بر محیط پیرامون خویش اثر می گذارد؛ به گونه ای که در دریایموّاج محیط، گاهی به تالطم میافتد و تحت تأثیر موج های سنگین قرار می گیرد؛ حرکت می کند و گاهی از حرکت باز می ایستد؛ گاه نظاره می کند، به عقب برمی گردد یا به جلو می رود؛ گاهی نگران و ملول است و آرامش قلبی ندارد و به آینده امیدوار نیست. گاهی نیز نورانی و با نشاط است و با اطمینان خاطر، وظایف انسانی خود را انجام می دهد .
انسانها به طور طبیعی، افزون بر تأثیرپذیری های پیرامونی، از باورها و عملکردهای خود نیز تأثیر می پذیرند.در واقع، انگیزه های درونی، به باورهای درونی و واکنش های افراد وابسته است. از این رو، برخی افراد با انگیزهای بسیار قوی در حیات بشری خود فعالیت می کنند و بعضی، نشاط و شادابی کمتری دارند و بیشتر گرفتار نگرانی هستند. در عصر حاضر رویاروی و بازگشت بشر به هویت خود، ارزشها، نظام های اخالقی و تعالیم مذهبی یکی از امیدبخش ترین و مؤثرتری عناصر تحول در پهنه حیات اجتماعی آینده به حساب می آید. این بازگشت در حالی است که جهان کنونی، انسان، آخالق اسالمی و انسان اخالقی در نهایت فروپاشی بسر می برد. در شرایطی که انسانها از خود تهی گشته و به ابزاری تجزیه شده و قطعه قطعه شده تبدیل گردیده اند. شرایطی که دیگر انسانها معیار سنجش نیستند بلکه اشیاء، ابزار و آزمون ها و ماشین ها هستند که معیار سنجش انسان ها شده اند.

بیان مسئله
در میان آموزه های دینی، عبادت و ذکر خدا از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در ایجاد بهداشت روانی و آرامش روانی افراد نقش اساسی دارد؛ چنانکه بعضی از بزرگان فرموده اند: تا زمانی که سالمت و بهنجاری اعتقادی حاصل نشود، سالمت روانی هم حاصل نمی گردد(مطهری، فلسفه اخالق، ص ۳۴

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، سالمت، حالت تندرستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نهصرفاً فقدان ضعف یا بیماری. از دیدگاه الگوی زیستی، روانی و اجتماعی سالمت چیزی است که فرد از طریق توجه به نیازهای زیست شناختی، روحی، روانی و اجتماعی آن را به دست می آورد. امروزه بر همگان روشن است که تأمین نیازهای روانی و عاطفی در گرو معنویت و دین نهفته است. اجرای عوامل و فرایض دینی از جمله نماز عالوه بر این که احساسات معنوی انسان را تحریک می کند. موجب کاهش نامالیمات و ناراحتی های روزمره می شود. به طور کلی زمانی سطح سالمت در یک خانواده باال و بهینه است که همه ابعاد سالمت یکپارچه اند و با هم کار میکنند .بدین ترتیب محیط شخصی(کار، خانواده و اجتماع) و ابعاد معنوی، جسمانی، هوشی و اجتماعی برای ایجاد تعادل، با یکدیگر هماهنگ می شوند.

از نظر روانشناسان، بیشتر بیماری های روانی که از فشارهای روانی و ناکامی های زندگی برمی خیزد، در میان افراد غیرمذهبی دیده می شود .کارل یونگ می گوید. در طول سالها درمان بیماری های روانی، حتی یک بیمار را ندیدم که مشکل اساسی اش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرئت می توان گفت همه بیماران روانی به این دلیل بیمار شده اند که از درونمایه های دینی در زندگی بی بهره بودند و تنها وقتی به طور کامل درمان شدند که به دین و دیدگاه های دینی بازگشتند)پناهی، آرامش در پرتو نیایش، ص (۱۵۹ افراد مذهبی به هر پیآمدهای زندگی در عصر حاضر که برآمده از ضعف ایمان مذهبی است، افزایش بیماری های روانی و عصبی است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید(۲۸ رعد) آنها که به خدا ایمان آورده اند، دل ها شان به یاد خدا آرام می گیرد. آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست. از جمله آثار یاد خدا آرامش خاطر است و این اثر در اقامه نماز آشکار است؛ زیرا اقامه نماز، سبب آرامش خاطر و رفع نگرانی ها می شود. نماز را به خاطر یاد من به پا دارید. درونمایه دینی و معنوی زندگی الهام گرفته از ارزش های خاصی است که به صورت فضایل ایفای نقش می کنند. از طریق تجسم بخشیدن به این فضایل، شخص به هدف نزدیک تر می شود. به حقیقت و ذات این فضایل تقرب می یابد؛ حقیقتی که با سالمت عاطفی و جسمانی در ارتباط نزدیک است. این هدف و یا این حقیقت، همچون نیروی وحدت بخش و سازمان دهنده بر فرد اثر می گذارد و فرد با عشق و تجلی آن که همانا نماز است به این نیرو پاسخ می دهد. بسیاری از مردم نماز می خوانند تا به راه و روش بروز و ظهور این عشق دست پیدا کنند. نماز می تواند ساختار و روشی برای زندگی به دست دهد. نتایج تحقیقات فراوان نشان می دهد که انجام اعمال و فرایض دینی در کاهش تنشها و تأمالت روزمره و تأمین سالمت و بهداشت روانی افراد مؤثر است. بنابراین در این پژوهش در صدد پاسخگویی به این سوال اصلی هستیم که آیا میزان تقید به نماز می تواند در بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه رابطه معناداری داشته باشد؟

اهمیّت و ضرورت پژوهش
اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش از آنجایی ناشی می شود که اگر به ریشه های بیماری های روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن یعنی ضعیف بودن ارتباط انسانها با خدا، انجام ندادن فرایض معنوی و اقامه نکردن نماز می رسیم. بر طبق نتایج تحقیقات بسیاری از پژوهشگران نماز می تواند مسایل و مشکالت روحی و روانی انسان را کاهش دهد. با توجه به این موضوع بسیاری از گرفتاری های روحی و روانی انسان با توسل و استمداد از درگاه ذات خداوندی تسکین می یابد. از نظر اسالم مصدر و منشأ قدرت و کمال روحی و روانی برای انسان و تنها عامل متعالی کردن بشرصرفاً توجه قلبی و درونی به سوی خالق خویش میباشد و به جرأت میتوان گفت قسمت عمدهای از بیماری های روانی، همه ناشی از غفلت از یاد خدا و پرداختن به مسایل بی اهمیت و جزیی زندگی دنیوی است. مطالعه درباره سالمت روانی خانواده، ابعاد آن و عوامل پیش بینی کننده و ارتقا دهنده آن به علت اهمیت فراوان همیشه توجه روان شناسان، فالسفه و پزشکان را به خود جلب کرده است.

هدف پژوهش
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میزان تقید به نماز و آثار آن بر بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه می باشد.

روش شناسی
این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده است. برای گردآوری مطالب، ضمن مراجعه به کتب علمی، از مجموع مقاالت و نظرات کارشناسان حوزه های تعلیم و تربیت و اندیشمندان مذهبی تحلیل کیفی و تحلیل محتوا شده است.

فرضیات پژوهش
به نظر می رسد میزان تقید به نماز می تواند در بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه رابطه معناداری داشته باشد. به نظر می رسد دقت در انجام اعمال دینی، سبب آرامش روانی بیشتری در نوجوانان میشود؟
به نظر می رسد بین التزام به فرائض دینی به ویژه نماز و میزان کاهش اضطراب در زنان و مردان رابطه معناداری وجود دارد.

سواالت پژوهش
آیا میزان تقید به نماز می تواند در بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه رابطه معناداری داشته باشد؟ آیا دقت در انجام اعمال دینی، سبب آرامش روانی بیشتری در نوجوانان می شود؟
آیا بین التزام به فرائض دینی بهویژه نماز و میزان کاهش اضطراب در زنان و مردان رابطه معناداری وجود دارد؟

پیشینه و ادبیات پژوهش
پژوهشگران مختلفی در سراسر جهان درباره تأثیر مذهب، محیط های مذهبی و آداب و رسوم دینی در سالمت روانی افراد، بهداشت روانی جامعه و بهبودی بیماران روانی و مقاوم کردن افراد در برابر رخدادهای دردناک و ایجاد آرامش پژوهش کرده اند و به دستآوردهای مهمی رسیده اند. با وجود اختالف روشها، محیط ها و موضوع های مورد بررسی،تقریباً همه این پژوهش ها تأیید می کنند که در محیط های مذهبی و جامعه هایی که ایمان مذهبی در آنها بیشتر است، میزان اختالل های روانی و به ویژه افسردگی به طور محسوسی کمتر از میزان آنها در محیط ها و جوامع غیر مذهبی است و افراد مذهبی به طور کلی، در مقایسه با دیگران سالمت روانی بیشتری دارند. در پژوهشی که غفور موسوی و همکارانش )۱۳۷۶( در درمانگاه های بیمارستان خورشید انجام دادند، دریافتند که شمار افراد بی نماز در میان مبتالیان به افسردگی بیشتر است و درصد بیشتری از مبتالیان، هرگز نماز نمی خواندند. ابراهیمی و نصیری )۱۳۷۵( در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه میان عملکرد دین و افسردگی، نشان دادند که نگرش های مذهبی و برپاداری نماز هر کدام به گونهای در حفظ تعادل روانی و استمرار امیدواری انسانها تأثیرگذارند. صالحی))۱۳۷۹ در یک بررسی توصیفی تحلیلی که با هدف تعیین نقش نماز در کاهش اختالل های روانی بر روی دانشجویان علوم پزشکی هرمزگان انجام داد، به این نتیجه رسید که میزان افسردگی و نگرانی در افرادی که همواره نماز می خوانند، کمتر از افرادی است که هرگز نماز را به جا نمی آورند. روحی عزیزی))۱۳۸۰ در پژوهشی با عنوان تأثیر نماز بر سالمت جسمی روانی، که بر روی ۴۵ دانشجوی دختر و پسر انجام داد، دریافت که بیش از۹۰ درصد نمازگزاران پس از انجام این فریضه الهی به حالت آرامش میرسند. سی )۱۳۸۰( در پژوهشی که روی ۱۸۰ نفر انجام داد، به این نتیجه رسید که افراد پایبند به عبادت، همواره نصف افراد غیر پایبند به عبادت، به افسردگی دچار شده اند. البرزی و سامانی))۱۳۸۰ درپژوهشی بر روی ۱۶۵ نوجوان دختر و پسر ۱۴ تا ۱۹ساله، نتیجه گرفتند که بین نگرش مذهبی و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش میزان نگرش مذهبی و انجام فریضه های دینی، میزان افسردگی در نوجوانان کاهش میی ابد. هربرت نبسون در پژوهش خود در دانشگاه هاروارد امریکا نشان داد که وقتی مردم دعا میکنند و نماز می خوانند، فشار خونشان به گونه ای محسوس کاهش می یابد، میزان متابولیسم بدن و شمار ضربان قلب و تنفس، بسان واکنش های آرامبخش تنظیم و تعدیل می شود؛ حالتی که در بسیاری از موارد، حتی با قویترین داروها غیرممکن است (ستاد اقامه نماز، نیایش، ص )۱۸۹کونیک ۱۹۹۸ در یک پژوهش میدانی، نقش مقابله های مذهبی و میزان اثرگذاری مسائل عبادی را در یک گروه ۴۵۵ نفری از بیماران طبی بررسی کرد. در این پژوهش، ۴۲ افراد تصریح کردند که یک یا چند عامل مذهبی آنان را در مقابله با بیماری یا به طور کلی در زندگی یاری رسانده است .همچنین % ۷۳ گفتند از مذهب و اعمال مذهبی به عنوان یک برنامه مقابله ای بهره می گیرند؛ زیرا نقش بسزایی در آرامش روانی آنان دارد.کیت )۱۳۹۲( تأکید دارد که مذهب می تواند جایگزینی برای همه مؤلفه های تأثیرگذار همچون عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی شود. مذهب می تواند در رضایت و تعادل و سالمت روانی فرد نقش اساسی داشته باشد ( بیانزاده، ) ۱۳۷۹ کولکای))۱۹۸۶ تأثیر نماز و دعا را در کاهش نگرانی ها بررسی کرد و در این بررسی، % ۴۲افراد نمونه او، گزارش کردند که نماز نگرانی ها را پایین می آورد. همچنین پژوهش های تجربی و میدانی ثابت می کند که هرچه ارزش های دینی و عبادی عمیقتر باشد و هرچه افراد بیشتر به انجام فریضه های دینی بپردازند، از سالمت و آرامش روانی بیشتری برخوردارند.در این زمینه، دوناهو))۱۹۸۵ در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که مذهب یکی از بهترین روش های درمانی است و با سالمت روانی افراد رابطه مثبت دارد .ایشان دریافت افرادی که دارای مذهب درون سو هستند، یعنی مذهب در ذات آنها ریشه دارد و در رفتارهای شان نیز مذهبی تر هستند، در مقایسه با افرادی که مذهب برون سو دارند، یعنی مذهب را وسیله ای برای چیز دیگر می دانند و یا از نظر مذهبی، سطحی هستند، سالمت روانی بهتری دارند . همچنین زاکرمنو همکارانش )۱۹۸۴( در پژوهشی، گزارش کردند در افراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص مذهبی بودن داشتند، میزان مرگ و میر % ۴۲ بود؛ در حالی که این میزان برای سالمندانی که نمره شاخص مذهبی باالیی داشتند، % ۱۹ بود.

مبانی نظری و تئوری
تعاریف و مفاهیم
نماز : نماز در لغت به معنی دعا، تبریک و تمجید است. بعضی گفته اند(صاله( مشتق از کلمه )صالء) است که به معنای آتش برافروخته است و از این جهت به این عبادت خاص(صاله) گفته شد، زیرا کسی که نماز بخواند، خود را به وسیله این عبادت از آتش برافروخته الهی دور می سازد )المفردات فی غریب القرآن، ص)۲۸۵ بعضی از بزرگان نیز صاله را از مشتق دانسته اند؛ به این معنا که عرب هنگامی که می خواست چوب کج را راست کند آن را به آتش نزدیک کرده، در معرض حرارت قرار می داد و به آن تصلیه می گفتند. با توجه به این معنا گویی نمازگزار وقتی به نماز می ایستد و توجه به مبدأ اعال پیدا میکند به واسطه حرارتی که در اثر حرکت صعودی و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوی در نفسش حاصل می شود، قدرت پیدا می کند، کج رفتاریهای نفس را که بر اثر توجه به غیر خدا و میل به باطل پیدا شده، راست و تعدیل نماید )پرواز در ملکوت، ص.) ۲۲

بهداشت روانی
در مورد بهداشت روان تاکنون از سوی پژوهشگران و روان شناسان، تعریف های گوناگونی ارائه شده است.جاهودا به هشت تعریف اشاره می کند: نبود بیماری روانی،قدرت تامل در باره خود،رشد و خود شکوفایی،یکپارچگی همه صفات فرد،توانایی کنار آمدن با فشارهای روانی،خود فرمان روایی و خود فرمان بری، دیدن جهان چنان که در واقع هست،تسلط برمحیط و قدرت بر انطباق و سازگاری)حمزه گنجی، بهداشت روانی، نشر ارسباران، ۱۳۷۶ ، ص )۱۳
در سال های اخیر انجمن کانادایی بهداشت روانی، سالمت روانی را در سه بخش تعریف کرده است : نگرش های ناظر به خود مانند تسلط بر هیجان های خود نگرشهای ناظر به دیگران مانند احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی-نگرش های ناظر به زندگی مانند پذیرش مسئولیت ها. به باور این انجمن بهداشت روانی خوب، شرائطی دارد که عبارتنداز : روبه روشدن با واقعیت، سازگارشدن با دگرگونیها، گنجایش داشتن برای اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن برای دیگران، دشمنی نکردن با دیگران، و کمک رساندن به مردم(همان، صص )۱۳ ونتیز، سالمت روان را به هفت مالک وابسته می داند: رفتار اجتماعی مناسب – رهایی از نگرانی و گناه – نبود بیماری روانی – کفایت فردی و خود مهارگری – خود شکوفایی – سازماندگی شخصیت – انعطاف پذیری. افزون براین تعریف ها هر کدام از مکتب های مختلف روان شناسی نیز، تعریف خاصی ارائه کرده اند مکتب زیستی نگری، بر عدم اختالل در دستگاه عصبی و مکتب تحلیل گری، بر تعادل سه پایگاه بنیادین شخصیت (نهاد، من و من برتر) و مکتب رفتارگرایی، بر سازش یاقتگی فرد با محیط و مکتب انسانگرایی، بر ارضای نیازهای اساسی و خود شکوفایی تأکید کرده اند.(همان، صص)۱۴

بدیهی است که هر کدام از این نظریه ها به زاویه ای از وجود آدمی چشم دوخته و از دیگر زوایا غافل مانده اند .اما دیدگاه های مختلف میتواند مکمل یکدیگر باشند. اسالم برای تأمین بهداشت روانی، انجام اموری را، پیشنهاد کرده است. یکی از راهکارهای رفتاری برای تامین بهداشت روان، انجام اعمال مذهبی و ازجمله نماز است. نماز در بردارنده شاخصه هایی است که انجمن کانادایی بهداشت روانی برای بهداشت روان، مطرح کرده است. یعنی نمار هم موجب تسلط بر هیجان های خود می شود و هم احساس مسولیت در برابر دیگران را در انسان تقویت می کند و هم حس مسئولیت پذیری را در آدمی زنده می سازد.

نقش نماز در افزایش سالمت روانی
امروزه بسیاری از روان شناسان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، اضطراب، افسردگی، نگرانی، تشویق و ترس را که زمینه ساز بسیاری از بیماری هاست، برطرف می سازد. » اال بذکر اهلل تطمئن القلوب( کلمه نماز نشان میدهد که رابطه ای میان انسان و پروردگارش وجوددارد. وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند متعال به او نیرویی معنوی می بخشد که حس صفای روحی و آرامش قلبی، امنیت روانی وسالمت روانی را در او پدید می آورد.

از آن جا که انسان در نماز با همه اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغاالت و مشکالت زندگی روی برمی گرداند. به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز به زبان می آورد فکر نمی کند. همین حالت روی گردانی کامل از مشکالت زندگی و نیندیشیدن به آن در میان نماز موجب آرامش روان و سالمت روانی می شود. رویکرد روانشناختی، این حالت آرامش روانی در ایجاد وضعیت سالمت روانی تأثیر باالیی دارد و موجب کاهش شدت فشارهای عصبی روزانه و تنیدگی ها و تنش هایی که بسیاری از مردم دچار آن مهم هستند، می شود. توماس هاسلیوپ ۱۹۹۵ پزشک معروف هلندی در این باره می گوید. مهمترین ترین جواب آرام بخش که من در طول سال های متمادی تجربه و مهارتم در مسائل روانی به آن پی بردم، همین نماز است. من به عنوان یک پزشک می گویم مهمترین وسیله در آرامش روان که ضامن از بین بردن تنشها و اضطراب ها و افسردگی های روزمره است و من تاکنون شناخته ام حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی ناشی از نماز انسان را از اضطراب و نماز است . افسردگی که بیماران روانی همواره از آن رنج می برند رها می کند. زیرا چنین حالت هایی عموماً تا مدتی پس از نماز در انسان باقی می ماند و ادامه می یابد. انسان گاهی در حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی پس از نماز، با امور و مواردی اضطراب انگیز و یا با حالتی که او را افسرده می سازد، مواجه می شود. تکرار بیحد و نشان این موارد با یادآوری آنها در تمدد اعصاب، آرامش نفسانی و سالمت روانی، پس از نماز ارتباط می یابد و به این ترتیب فرد از اضطراب و نگرانی ناشی از این امور یا موارد رها می شود . تأثیر مهم نماز در کاهش اضطراب، افسردگی بیماران روانی و ایجاد سالمت روانی، شبیه تأثیر روان درمانی برخی از روان درمان گران معاصر برای درمان اضطراب و افسردگی بیماران روانی است.

روان درمانگران معاصر از جمله ژوزف و لپه برای درمان اضطراب و افسردگی از روشی استفاده می کنند که به (منع متقابل) معروف است و به نام درمان از طریق آرام سازی مشهور است..در این روش درمانگر می کوشد میان موارد اضطراب انگیز و واکنش مخالف اضطراب یعنی همان حالت آرامش روان، رابطه ایجاد کند. پر واضح است که وجه تشابه میان روش روان درمانی و اثر درمانی منتج از نماز، بسیار مشهود است. انسان بالفاصله پس از نماز به ذکر دعا و تسبیح می پردازد. که این تداوم همان حالت آرامش وسالمت روانی را موجب می شوداصوالً. انسان در دعا با خدای خود به مناجات می پردازد و از مشکالتی که او را در زندگی مضطرب و افسرده میکند به او پناه می برد و با بازگو کردن مشکالت اضطراب انگیز در چنین حالتی از سالمت روانی برخوردار می شود. عالوه بر مسائلی که ذکر شد، بیان مشکالت و مسائل پس از نماز موجب آرامش روانی می شود. این زمان، یک زمان طالیی است که فقط دراختیار افرادی که به اقامه نماز می پردازند، قرار می گیرد.

به طور کلی تحقیقات متعدد روان شناسان نشان می دهد که حالت روانی انسان با آشکار کردن مشکالت در حضور یک دوست صمیمی یا درمان گر رو به بهبود می رود .حال همین انسان اگر مشکالت خود را با خدا بازگو کند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب یاری بپردازد، حالت روانی او تا چه اندازه بهبود پیدا می کند. مالحظه می شود که همان نتیجه ای که در یک روان درمانی مؤثر و موفق حاصل می شود، از نماز نیز به دست می آید، زیرا آن احساس امنیت و رهایی از اضطراب را که نماز در انسان ایجاد می کند، موجب آزاد شدن نیروی روانی او میشود که این آزادی ضامن ایجاد سالمت روان است. نیرویی کهقبالً در زنجیره ای اضطراب، نگرانی و افسردگی، مقید و زندانی بود. در نتیجه انسان حالت نشاط و طراوت را در همه وجودش احساس می کند. همین رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی یا بارقه روانی از خداوند متعال، موجب رهایی نیروهای معنوی مستقر در انسان می شود و عزمش را جزم، اراده اش را قوی و همتش را بلند می کند. در نتیجه برای پذیرش علم و معرفت آماده تر و برای انجام کارهای بزرگ تواناتر می شود.

رابطه نماز و روان درمانی
نگاهی بر نارسایی، روشها و تکنیک های روان درمانگری رایج، ضرورت بازگشت به رویکردهای عمیق عرفانی و مذهبی بویژه تعالیم اسالمی را در تأمین بهداشت روانی آشکار می سازد. در آن دم که مؤمن قصد نماز کند آشیانه غرور فرو می ریزد و سر و خضوع قامت می افرازد و آرامش و عشق در وجود خانه می سازد. این تأثیر مهم که نماز در درمان اضطراب دارد، شبیه تأثیر روش روان درمانی برخی از روان درمانگران رفتارگرای معاصر برای درمان اضطراب بیماران روانی است. این روان درمانگران از روشی پیروی می کنند که به منع متقابل درمان از طریق آرام سازی یا حساسیت زدایی بدان اطالق می شود، معروف است در این روش درمانگر می کوشد میان موارد اضطراب انگیز و واکنش مخالف اضطراب یعنی همان حالت تمدد اعصاب رابطه ایجاد کند. می بینیم که وجه تشابه میان روش روان درمانی که روان درمانگران رفتارگر استفاده می کنند و اثردرمانی منتج از نماز، بسیار مشهود است. انسان پس از نماز بالفاصله به ذکر دعا و تسبیح می پردازد و این خود به تداوم حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی کمک می کند. اصوال انسان در دعا با خدای خود به مناجات می پردازد و از مشکالتی که او را در زندگی مضطرب و ناراحت ساخته است، به درگاهش پناه می برد و با بازگو کردن مشکالت اضطراب انگیز در چنین حالتی از آرامش روانی، منجر به رهایی از اضطراب می شود، یعنی از طریق ایجاد ارتباط شرطی جدید میان مشکالت و حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی می شود. بدین ترتیب مشکالت بتدریج قدرت اضطراب زایی خود را از دست می دهد و با حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی که حالتی مخالف اضطراب است به صورت رابطه ای شرطی شده، پیوند می یابد.

علاوه بر این آشکار کردن مشکالت و مسائل و بیان آنها برای شخص دیگر موجب آرامش روانی انسان خواهد شد.در میان روان درمانگران معروف است که یادآوری مشکالت و بازگو کردن آنها توسط بیمار، خود باعث کاهش شدت آنها می شود. حال که حالت روانی انسان با آشکار کردن مشکالت در حضور یک دوست صمیمی و یا روان درمانگر رو به بهبود می رود، تصور کنید که همین انسان اگر مشکالت خود را برای خدا بازگو کند و پس از هرنماز به مناجات با پروردگار و دعا و استغاثه به درگاه او طلب یاری از او بپردازد، حالت روانی او چقدر بهبود خواهد یافت. مالحظه می شود که همان نتیجه ای که در یک روان درمانی موفق حاصل می شود، از نماز استنتاج میگردد. زیرا آن احساس امنیت و رهایی از اضطراب را که نماز در انسان ایجاد می کند، باعث آزاد شدن نیروی روانی او می شود. و نیرویی که قبال در زنجیره ای اضطراب و نگرانی مقید و زندانی بود. در نتیجه انسان حالت نشاط و طراوت را در تمام وجودش احساس می کند. همین رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی یا بارقه روحانی از خداوند متعال، باعث رها شدن نیروهای معنوی مستتر در انسان می شود. و عزمش را جزم، اراده اش را قوی و همتش را بلند می گرداند. در نتیجه برای پذیرش علم و معرفت آماده تر، و برای انجام کارهای بزرگ تواناتر می شود . پزشک فرانسوی الکسیس کارل ثابت کرد که نماز سبب ایجاد نشاط معنوی مشخصی در انسان می گردد و همین حالت است که احتمال منجر به شفای سریع برخی از بیماران در درباره زیارتگاه ها و معابد می شود روانشناس انگلیسی، نظریه ویلیام جیمز تأثیر نماز مورد تأکید قرار داده و گفته است. ، ما بواسطه نماز می توانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقالنی شویم ،که شرایط عادی یارای وصول به آن نیستیم.

نقش نماز در آرامش روحی انسان
نماز عملی است که نشان دهنده رابطه ای میان انسان و پروردگار است. قیام خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند متعال به او نیرویی معنوی می بخشد که حس صفای روحی و آرامش قلبی، امنیت روانی و سالمت روانی را در او پدید می آورد. انسان در نماز با همه اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغاالت و مشکالت زندگی روی برمی گرداند و همین حالت روی گردانی کامل از مشکالت زندگی و نیندیشیدن به آن در میان نماز، موجب آرامش روان و سالمت روانی می شود. این حالت آرامش روانی، در ایجاد وضعیت سالمت روانی تأثیر باالیی دارد و موجب کاهش شدت فشارهای عصبی روزانه و تنیدگی ها و تنش هایی که بسیاری از مردم دچار آن هستند، می شود. قرآن مجید می فرماید: در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید(بقره۲ ، آیه.)۴۵
امام صادق(ع ) می فرماید: هنگامی که مشکل مهمی برای علی(ع ) پیش می آمد، به نماز بر می خاست . )تفسیر نمونه، ج۱ ، ص ) ۲۱۹ خداوند متعال در قرآن کریم، درمان تمام نگرانیها و اضطراب ها را یاد و ذکر خدا معرفى و یاد او معرفى می نماید، آنجا که می فرماید و آرامش دهنده قلبها را « توجه به خدا » و یاد خدا معرفی می کند.

در تبیین رابطه نماز و رفع نگرانی و اضطراب باید گفت: از نظر روان پزشکان، اضطراب با یک احساس منتشر و مبهم دلواپسی که اغلب ناخوشایند و بدون دلیل است مشخص می شود که معموال با یک یا چند مشکل جسمی همراه می گردد. از جمله شخص ممکن است عالمت های جسمی چون احساس تپش قلب، تنگی نفس و درد قفسه سینه، خالی شدن سردل، تعریق، سردرد، تکرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و …را نیز به همراه داشته باشد.

اضطراب، گاهی به شکل طبیعی در اشخاص سالم بروز می کند و گاهی به صورت بیمارگونه و دائمی در می آید که نیاز به درمان و مراقبت پزشکی دارد. با اینکه دالیل علمی گوناگونی از دیدگاه های مختلف به عنوان دالیل بروز اضطراب و تشدید آن ارائه شده است . اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبی، به عنوان یک عامل مهم در بروز اضطراب نقش غیرقابل انکاری دارد )ترجمه فارسی سیناپس کاپالن سادوک، ج۲ ، ص ) ۴۷۳ و به این ترتیب نقش پیشگیری کننده و حتی درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسی است.

نماز، عامل سازندهای است که مقاومت و ایستادگی آدمی را در نشیب و فرازهای زندگی، حفظ می کند و نماز گزار در مقابل هر خیر و شر و هر اقبال و ادباری، تحمل خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمی لغزد. شخص نمازگزار با ایمان به قدرت الیتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش می کند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن و ترساندن( و در نتیجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ایمن می یابد و ضمن تکرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنجگانه یومیه این ایمنی همه جانبه را، به روان خود تلقین می کند و سرانجام آرامش عمیق را در وجود خود ملکه می سازد.

مؤمن با نماز خود با برون ریزی هیجانی خود و با تخلیه ناپاکی ها و افکار منفی، گامی به سوی پاالیش روانی خود برمی دارد و پاالیش روانی یک نتیجه مشخص دارد و آن سالمت روحی و روانی فرد است. از آن جا که انسان در نماز با همه اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغاالت و مشکالت زندگی روی برمی گرداند، به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز به زبان می آورد، فکر نمی کند. همین حالت روی گردانی کامل از مشکالت زندگی و نیندیشیدن به آن در میان نماز موجب آرامش روان و سالمت روانی می شود. با رویکرد روان شناختی، این حالت آرامش روانی در ایجاد وضعیت سالمت روانی تأثیر باالیی دارد و موجب کاهش شدت فشارهای عصبی روزانه و تنیدگی ها و تنش هایی که بسیاری از مردم دچار آن هستند، می شود. انسان بالفاصله پس از نماز، به ذکر دعا و تسبیح می پردازد که این تداوم همان حالت آرامش وسالمت روانی را موجب می شود.اصوالً انسان در دعا با خدای خود به مناجات می پردازد و از مشکالتی که او را در زندگی مضطرب و افسرده می کند به او پناه می برد و با بازگو کردن مشکالت اضطراب انگیز در چنین حالتی از سالمت روانی برخوردار میشود. عالوه بر مسائلی که ذکر شد، بیان مشکالت و مسائل پس از نماز موجب آرامش روانی می شود. این زمان، یک زمان طالیی است که فقط دراختیار افرادی که به اقامه نماز می پردازند، قرار می گیرد. به طور کلی تحقیقات متعدد روان شناسان نشان می دهد که حالت روانی انسان با آشکار کردن مشکالت در حضور یک دوست صمیمی یا درمان گر رو به بهبود می رود. حال تصور کنید که همین انسان اگر مشکالت خود را با خدا بازگو کند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب یاری بخواهد، حالت روانی او تا چه اندازه بهبود پیدا می کند. مالحظه می شود که همان نتیجه ای که در یک روان درمانی مؤثر و موفق حاصل می شود، از نماز نیز به دست می آید، زیرا آن احساس امنیت و رهایی از اضطراب را که نماز در انسان ایجاد می کند، موجب آزاد شدن نیروی روانی او می شود که این آزادی ضامن ایجاد سالمت روان است. نیرویی که قبالً در زنجیرهای اضطراب، نگرانی و افسردگی، مقید و زندانی بود.

در نتیجه انسان حالت نشاط و طراوت را در همه وجودش احساس می کند . همین رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی یا بارقه روانی از خداوند متعال، موجب رهایی نیروهای معنوی مستقر در انسان می شود و عزمش را جزم، اراده اش را قوی و همتش را بلند می کند.در نتیجه برای پذیرش علم و معرفت آماده تر و برای انجام کارهای بزرگ تواناتر می شود. استاد جوادی آملی می گوید: خداوند متعال، حکیم است و حکیم کارهاى خود را از روى حکمت و تدبیر انجام می دهد و در تشریع نماز هم رازهایى است که به تمام آنها نمی توان پى برد، ولى با توجه به روایات و قرآن کریم، میتوان به بعضى از آنها رسید. مهمترین رازهاى عبادى همان طهارت ضمیر است که انسان جانش را از هر چه غیر خداست، پاک می کند) عبداهلل جوادى آملى، اسرار عبادات، ص) ۳۱

انسان هر لحظه به خداى متعال و عنایت او احتیاج دارد و اگر عنایت الهى لحظه اى از انسان قطع شود، نابود و هالک می گردد. دل انسان تنها با یاد و ذکر خدا مأنوس و آرام است و قلب انسانى با ذکر و نام او نورانى و باصفا می شود . وقتى قرآن کریم سخن از نماز به میان می آورد، )طه)۱۴ اگر یاد خدا به وسیله نماز ظهور کرد، نماز بخوانید تا یاد مرا زنده کنید. می فرماید قلب مطمئن و آرام میشود .کسى که دلش با یاد خدا مطمئن و محکم است، آرامش روحى و روانى دارد و هیچ هراسى از غیر خدا ندارد و امیدوار و آرام است؛ چونمتّکى به قدرت و عظمت الهى است و انوار الهى در درونش رسوخ کرده و یاد خدا عامل طمأنینه او شده است. قرآن مجید درباره یکی از اسرار نماز می فرماید : همانا انسان حریص آفریده شده است؛ وقتی شری به او برسد، فریاد می کشد و جزع می کند و هرگاه خیر و نعمتی به او برسد. بخل می ورزد، مگر نمازگزاران که اینان، افرادی هستند که بر نماز خویش مداومت می کنند و به آن اهمیت می دهند.

استاد جوادی آملی می گوید: اینها طبیعت را کوبیده اند و فطرت را احیا کرده اند و خاصیت نماز احیاى فطرت است )جوادى آملى، عبداهلل، اسرار عبادات، ص ) ۴۱ چه مانعى دارد که چون یکى از شما غم و اندوهى از غم هاى دنیا بر امام صادق (ع ) فرمودند او در آید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود، خدا فضل بن را بخواند؟ مگر نشنیده اید که خداوند می فرماید: از صبر و نماز یارى بجویید. )حسن طبرسى، مجمع البیان، ج۱ ، ص) ۱۰۰
یکى از دانشمندان اسالمى می گوید: از طریق ذکر خدا، همه مخاوف و ترسها و بیم ها از میان برمی خیزند و همه ناراحتی ها از آدمى سترده می شوند. آنگاه که فرد به یاد خدا می افتد، قلبش با طمأنینه، معمور و آباد گشته،ماالمالِ از رضا می شود؛ قلبى کهقبالً آکنده از ترس و یأس بوده است. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاکر را زیر سایه خود قرار می دهد و انسان به این یقین و قاطعیت میرسد که رهیدن از ناراحتی هاى درونى، سهل و هموار است و می توان وسوسه ها را درهم کوبید وتخیّالت باطل را از خود دور ساخت. چنینفردِ ذاکرى با خداست و از هیچ امرى بیمناک نبوده، از هیچ چیزى نمی ترسد و به هیچ عارضه روانى دچار نمی گردد. این حالت به خاطر ثباتى که خداوند متعال در دل او ایجاد می کند، به هم می رسد.)محمد غزالى، مکاشفه القلوب، ص) ۱۴۵
بی جهت نیست که گاندى میگوید دعا و نماز، زندگی ام را نجات داده است. بدون آن باید: از مدتها پیش دیوانه می شدم. من در تجارب زندگى عمومى و خصوصى خود، تلخ کامی هاى بسیار سخت داشته ام که مرا دستخوش ناامیدى می ساخت.اگر توانسته ام بر این ناامیدی ها چیره شوم، به خاطر نمازها و نیایش هایم بوده است. دعا و نماز را مانند حقیقت بخشى از زندگى خود نمی شمارم، فقط به خاطر نیاز و احتیاج شدید روحى آنها را به کار می بسته ام؛ زیرا اغلب خود را در وضع و حالى می یافتم کهاحتماالً بدون دعا و نماز نمی توانستم شادمان باشم. هر چه زمان گذشت، اعتقاد من به خداوند افزایش یافت و نیاز من مهاتما گاندى، همه به دعا و نماز بیشتر می شد و بدون آن زندگى برایم سرد و تهى بود، )مردم برادرند ، ترجمه محمود تفضّلى، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶ ، ص)۱۰۶
ایمان به خدا و راز و نیاز با او به انسان امید و توان می دهد و انسان احساسمِی کند به پناهگاه مطمئن و با قدرتىمتّکى است و از اینرو، احساس نشاط و توانمندى می کند و اگر این ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دلتنگى و نگرانى در او ایجاد می شود و به بیماری هاى روانى گرفتار می آید. به این حقیقت روانشناسان و روان کاوان بزرگى همچون یونگ، اریک فروم، ویلیام جیمز و دیگران اشاره کرده راند و ایمان به خدا را اساس آرامش و سالمت روان می دانند (مهدى پروا، روانشناسى یکتاپرستى، تهران، نشر انتشار، ۱۳۸۰ ، ص )۷۸


نقش نماز در میزان مسئولیت پذیری افراد
یکی از شاخصه های بهداشت روان نگرش های ناظر به زندگی مانند پذیرش مسئولیت ها بود که در این جهت نیز نماز نقش تعیین کننده ای دارد. چون نماز آداب و شرائطی دارد که نماز گزار باید آنها را مراعات کند ریا، مثال لباسش غصبی نباشد در وقت نماز بخواند و در حال نمازبه اطراف خود نگاه نکند. این گونه مسائل مسئولیت پذیری را در انسان تقویت می کند.

نمازگزار می فهمد که در زندگی فردی مسئول است و نمی تواند به هر کاری دست زند واساساً یکی از فوائد نماز باز دارندگی نماز از گناه است. درآن مجید می فرمایدإنّ: الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر(عنکبوت۲۹ آیه ) ۴۵ طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. انسان که به نماز می ایستد و تکبیر می گوید، خدا را از همه چیز باالتر می شمرد. بدون شک در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکت به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا می شود )تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص.)۲۸۴
البته نماز دارای درجات و مراتب است. هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال و حضور قلب و روح عبادت برخوردار است، اثر وضعی و بازدارندگی از گناه دارد.
امام صادق(ع ( می فرماید: اگر کسی می خواهد بفهمد، نمازش قبول شد، یا نه، به وضع و حال خویش بنگرد. اگر نمازش او را از گناه و معصیت بازداشت، پس قبول شده است .پس نماز به همان میزان و اندازهای که تأثیر می گذارد و بازدارنده از معصیت می شود، مقبول است )مجمع البیان، ج۸ ، ص.) ۴۴۷

مفسران برای آیانّ الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر دو معنا ذکر کرده اند:
۱ – نهی تشریعی، یعنی پیام آیه این است: ای نمازگزاری که به بارگاه ربوبی راه یافته ای و با او خلوت کرده ای و با ایاک نعبد بیعت نموده ای و با ایاک نستعین میثاق محکم بسته ای، گناه نکن، و اگر تاکنون در غفلت بوده ای دیگر گناه مکن و به عمل یا فردی نزدیک نشو که خدا دوستش ندارد.
۲ – نهی ان الصاله تنهی عن الفحشاء نهی تکوینی است، یعنی اقامه نماز یک اثر وضعی دارد و آن بازداشتن نمازگزار از نزدیک شدن به گناه است. به پیامبر گفتند: فالن جوان انصاری که پیوسته در مسجد پشت سر شما نماز می خواند، آلوده به گناهان زشتی است و از آن دست نمی کشد فرمودانّ: صالته تنهاهیوماً یک روزی باالخره نمازش او را از گناه بازش می دارد و پاکش می کند. )تفسیر نمونه، ج ۱۶ ، ص) ۲۸۷

رابطه نماز با احساس مسئولیت
با اقامه نماز، احساس مسوولیت در انسان بیدار می شود چون آن چه آدمی را به بی تفاوتی می کشاند غفلت است و نماز ضد غفلت است. انسان در زندگی این جهان با توجه به عوامل غافل کننده به تذکر و یادآوری نیاز دارد. باید وسیله ای او را در فاصله های مختلف زمانی به مبدأ هستی توجه دهد، هدف آفرینش را به یادش آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بیخبری بازش دارد. این وظیفه مهم به عهده نماز است ( تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی،ج ۱۳ ، ص) ۱۷۴
به عبارت دیگر، انسان موجودی دو بعدی است و خداوند هستی بخش او را مرکب از جسم و روح آفریده است. همانگونه که وی از ابتدای خلقت جسم و ماده خویش تا پایان زندگانی در این دنیا به افاضه از ناحیه خالق خویش نیاز دارد و بدون آن لحظه ای درنگ نخواهد کرد، در زندگانی روحانی نیز از هنگامی که درک و شعورش کامل شد تا پایان زندگانی به فیض بخشی از سوی مبدأ پیدایش خویش نیازمند است تا قلبش نمیرد و به زندگانی روحانی اش ادامه دهد؛ و این مقصود جز از راه ارتباط با آفریدگار متعال حاصل نخواهد شد؛ و چنان که خود فرموده و در آیات بسیاری از قرآن بر آن تأکید ورزید: بهترین راه ارتباط با او نماز است. از این رو، در نخستین دستورها به موسی(ع) آمده است نماز را برپادار تا به یاد من باشی(سوره طه۲۰ / آیه) ۴ عالمه طباطبایی)ره( می گوید: این که در این آیه ذکر و یاد خدا را مخصوص نماز کرده بدان سبب است که نماز برترین عملی است که فروتنی و بندگی در آن نمودار میشود؛ و به عبارتی در نماز یاد خداوند تجسم پیدا می کند(المیزان فی تفسیرالقرآن، عالمه طباطبایی، ج ۱۶ ص)۱۴۰
قرآن کریم در دو سوره مؤمنون آیات ۱ تا ۱۱ و معارج آیات ۲۲ تا ۳۴ به ترتیب شش و هشت ویژگی انسان های شایسته را برشمرده و در آغاز و انجام آنها نماز را مطرح فرموده است. از نماز شروع و به نماز ختم می گردد. خداوند در این خصوص می فرماید:
۱- آنان همواره نمازشان را میخوانند و هرگز نماز را ترک نمی کنند(سوره معارج، ۷۰ آیه) ۲۳
۲- نمازگزار کسی است که همه آنچه را در اختیار او است، به خود اختصاص نمی دهد، بلکه سهمی را هم برای فقرا منظور می کند)همان، آیات۲۳ الی )۲۵
۳- آنان از عذاب خدای سبحان هراسناکند)آیه )۳۷
۴- آنان که امانت ها را( چه مالی و چه غیر مالی( رعایت میکنند و به تعهداتی که بین خود و خدا و بین خود و دیگران دارند پایبند هستند (همان،آیه )۳۲
۵- مؤمنان کسانی هستند که بر نماز خویش مواظبت دارند و اوقات نماز را مواظبت می کنند ( همان، آیه) ۳۴ از این که صفاتی مانند امانتداری و وفاء به عهد و کمک به نیازمندان و شهادت به حق دادن که از انواع مسولیت های اجتماعی است درزمره آیات نماز ذکر شده است، می توان گفت نماز واقعی انسان را به انجام این گونه مسولیت ها وا می دارد.

از سوی دیگر نماز ستون دین است واگر نیک بنگریم در می یابیم همه فعالیت های اجتماعی بسان طناب ها یا چوبک های اطراف خیمه اند. البته برای برپا ماندن خیمه به همه این طناب ها و چوبک ها نیاز است؛ اما آنچه انگیزه کارهای نیک را تقویت می کند و کارهای امر به معروف و جهاد و …جهت می دهد ، یاد خدا است که بهترین قالب آن نماز است. نکته مهم دیگر تاثیر نماز در تقویت همیاری مردم و احساس مسولیت آنان است. همه می دانیم مستحب است نمازهای روزانه بویژه نماز صبح و مغرب و عشا به جماعت اقامه شود. در اسالم به این امر مستحب سفارش اکید شده، از مجموع روایات استفاده می شود که اصلاوّلی در نماز، به جماعت خواندن است، مگر این که انسان عذری داشته باشد. استحباب و ثواب آن به اندازهای است که رسول خدا(ص( در جنگ هم به جماعت نماز گذارد و به فرادا توصیه نکرد(مجلسی، بحاراالنوار، ج ۵ ص .) ۲۱
همه اینها گویای اهمیت نماز جماعت است. روشن است آن همه سفارش و تأکید و ثواب بر پایه مصالح و فوایدی است که بر جماعت مترتب است. از امام رضا(ع( نقل شده که: کمک به نیکی و تقوا است و مانع از خالف ها و نافرمانی های خداوند است(حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۸ ، کتاب الصاله)

از دیگر آثار نماز جماعت بر طرف شدن کدورتها و کینه ها واختالفات ونیز تقویت روح وحدت و برادری بین مسلمانان و نزدیکی دلها است. همچنین موجب مساوی بودن فقیر و ثروتمند، رئیس و مرئوس، سیاه و سفید، کوچک و بزرگ است. امام صادق(ع ) فرمود: خداوند به وسیله صف های جماعت دل های نمازگزاران را با هم هماهنگ می کند(همان، ج۸ ، باب ۷۰ ، ح )۷
قرار گرفتن در صفوف به هم پیوسته جماعت امتیازها و برتریها و غرورهای کاذب را دور می کند و انسان را به ماهیت خود آشنا می سازد. با شرکت در نماز جماعت مسلمانان از حال یکدیگر و حوادث و مشکالت کهاحیاناً برای جامعه اسالمی پیش میآید، با خبر می شوند. این عبادت با اجتماعی که همه در حال رکوع و سجودند، باعث رحمت خدا میگردد.

نتیجه گیری
در اسلام بالاترین و شکوهمندترین نیایش نماز است. نماز سرود توحید و یکتاپرستی و زمزم دلنشین فضیلت و پاکی است. نماز تمرین وظیفه شناسی و سپاس به بارگاه ولی نعمت خویش است. توجه و خشوع که از شرایط مهم نماز است. وسیله ای است برای پرورش و تمرین حضور ذهن و تمرکز حواس که در زندگی بسیار حائز اهمیت بوده، بیشتر موفقیت های انسان در نتیجه همین تمرکز و توجه کامل و حضور ذهن است. حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی ناشی از نماز انسان را از اضطراب و افسردگی که بیماران روانی همواره از آن رنج می برند، رها می کند. زیرا چنین حالت هاییعموماً تا مدتی پس ازنماز در انسان باقی می ماند و ادامه می یابد. انسان گاهی در حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی پس از نماز، با امور و مواردی اضطراب انگیز و یا با حالتی که او را افسرده می سازد، مواجه می شود. تکرار بی حد و نشان این موارد با یادآوری آنها در تمدد اعصاب، آرامش نفسانی و سالمت روانی، پس از نماز ارتباط می یابد و به این ترتیب فرد از اضطراب و نگرانی ناشی از این امور یا موارد رها می شود. تأثیر مهم نماز در کاهش اضطراب، افسردگی بیماران روانی و ایجاد سالمت روانی، شبیه تأثیر روان درمانی برخی از روان درمان گران معاصر برای درمان اضطراب و افسردگی بیماران روانی است. همچنین رویکردهای خود درمانی از طریق خودیابی، نقش معنادهی به حوادث در مقابل استرس ها، مسئله خود نظم جویی، کنترل خود، توکل و کنار آمدن با خدا و باالترین و عالی ترین راه رسیدن به کمال و لقای حق، حضور حضرت ربویی است.

نتایج تحقیقات فراوان نشان می دهد که انجام اعمال و فرایض دینی در کاهش تنشها و تأمالت روزمره و تأمین سالمت و بهداشت روانی افراد مؤثر است. نمازگزاران پس از انجام این فریضه الهى به حالت سکون و آرامش روحى می رسند، سختی ها و شداید زندگى را راحت تر تحمل کرده و نیروى مبارزه با مشکالت، امید و ایمان در آنها تقویت مى گردد و در راه کسب فضایل و دورى از رذایل گام برمى دارند و به طور کلى به دستورات خداوند متعال که در جهت بهتر زندگى کردن انسان ارائه شده گردن می نهند کهنهایتاً منجر به سالمت روانى و جسمى آدمى شده، سالمت اجتماعى او تأمین می گردد.

آزمون پرسش های پژوهش بین میزان پایبندی به نماز و میزان اضطراب، رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی هرچه میزان پایبندی به نماز را در افراد، بیشتر مالحظه می کنیم، میزان اضطراب حالت و صفت آنها کمتر میشود، اینگونه پژوهشها، نشان می دهد که وقتی فرد با خداوند متعال ارتباط معنوی دارد و با یاد او در عبادت مأنوس است، آرامش باالیی دارد و نگرانیها و تشویش ها را به وسیله ارتباط با خدا تعدیل میکند و به سبب پیوند با آن اقیانوس بیکرانه رحمت و عظمت، به اطمینان و آسایش می رسد.

پیوند با جان جانان و خالق زمین و آسمان و انیس وحشت زدگان که سرچشمه هرگونه کمال است، زمینه ساز هر خیر و رحمت و علت تمام شادکامی ها و سعادت مندی ها است. این نتیجه، بدان سبب است که انسان به طور فطری خواهان سعادت است واساساً وجود همین انگیزه فطری در درون انسان است که سبب می شود او درصدد تکامل برآید.ا ما پرسش این است که راه رسیدن به سعادت چیست و انسان چگونه می تواند سعادت خویش را از شقاوت بازشناسد؟ او خواهان سعادت و لذت پایدار است، ولی راه رسیدن به آن را به درستی نمی داند. در بینش الهی و از منظر قرآن، یاد خداوند از آن رو که تأمین کننده سعادت انسان است، به اطمینان و آرامش دل می انجامد. عکس این معنا نیز درباره ترک ذکر الهی صادق است. از آن رو که ترک یاد خداوند، زمینه ساز شقاوت و بریده شدن از اصل خویش می شود و به از دست دادن سعادت می انجامد، تشویش خاطر، ناراحتی و اضطراب فرد را در پی می آورد. و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت،زندگیِ دشواری خواهد داشت.(طه )۱۲۴ کسی که اهمیت ذکر خداوند را بشناسد، به خوبی درمی یابد که رویگردانی از یاد خداوند، خسارت بزرگی است. اگر این حقیقت را درک کنیم که حیات دل انسان به ذکر خدا است، درمی یابیم کسی که از یاد خداوند روی گرداند، از حیات قلب محروم می ماند. افسردگی دل و آتش حرمان از حیات معنوی دل، هر لحظه او را می آزارد و حسرتی جانکاه بر دلش می نشاند.

مرتبه ای باالتر از محبت به خدا و بیانگر »عشق به خدا« از این گونه روایت ها برمی آید که نوعی پیوند ژرف عاطفی با خداست. در این مرحله، رابطه دوستانه با خداوند چنان برقرار می شود که فرد نمی تواند لحظه ای دوری از خداوند را تحمل کند، و به سبب عشق به خدا، به آثار و تجلی های او نیز عشق می ورزد. از این رو، لحظه ای از عبادت او غافل نیست و هر لحظه، دلش را با زالل رحمت الهی شستشو می دهد و با یاد او آرامش می ابد و به زندگی با ذکر، همه ترسها از میان خود معنا می بخشد. یکی از دانشمندان اسالمی می گوید برمی خیزد و همه ناراحتی ها از آدمی سترده میشود .آنگاه که فرد به یاد خدا می افتد، قلبش با طمأنینه، آباد می شود و از خشنودی الهی سرشار میگردد؛ قلبی که پیشتر از ترس و یأس آکنده بود. لطف و توجه پروردگار، قلب ذاکر را زیر سایه خود قرار میدهد و انسان، به این یقین می رسد که رهیدن از ناراحتی های درونی، آسان و هموار است و می توان وسوسه های شیطانی را در هم کوبید و گمانه ای باطل را از خود دور ساخت. چنین فردی، همواره با خداست و از هیچ امری بیم ندارد و به هیچ عارضه ای روانی دچار نمی گردد. این حالت، به پیامبر گرامی اسالم« خاطر ثباتی که خداوند در دل او ایجاد می کند، به هم می رسد» در مجموع نتایج پژوهش نشان می دهد که مقید بودن به اقامه نماز در کاهش سطح اضطراب افراد تاثیر گذار می باشد و هر قدر تقید به نماز بیشتر باشد، فرد از آرامش روانی بیشتری نیز برخوردار خواهد بود.


منابع
۱ – قرآن کریم،(ترجمه:کارم شیرازی)
۲ – سید رضی، محمد بن الحسین، نهج البالغه،(ترجمه: جعفر شهیدی)، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقالب اسالمی،
۱۳۷۲
-۳ابراهیمی، امراهلل و حمید نصیری، ، چکیده مقاالت همایش ، »سالمندان مقیم خانه سالمندان، با نگرش و عملکردهای
دینی آنها، ۱۳۷۶
۳- نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، ۱۳۸۰
۴ – امام خمینی(ره) و دیگران، پرواز در ملکوت، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۵۹
۵- بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، ۱۳۸۰
۶- پناهی، علی احمد، آرامش در پرتو نیایش، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۴
۷- جوادی آملی، عبداهلل، اسرار عبادت، الزهرا، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۴
۸- دالور، علی، روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۷۳
۹- راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، چاپ اول، ۱۴۰۴ تأثیر نماز به عنوان یکی از ارکان «
۱۰- روحی عزیزی، مهتاب و مریم روحی عزیزی خالصه مقاالت اولین همایش ، دین مبین اسالم بر سالمت جسمی روانی نسل جوان
۱۱- ستاد اقامه نماز، نیایش :کتاب پژوهشی مطالعاتی نماز، شماره ۱۰ و ۱۱ ، تهران، انتشارات ستاد اقامه نماز، ۱۳۸۱
۱۲- سیف، سوسن، مذهب و بهداشت بشری، خالصه مقاالت اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، ۱۳۸۰
۱۳- شریعتی، علی، تاریخ تمدن، تهران، دفتر تنظیم آثار شریعتی، ۱۳۵۹
۱۴- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه.ق مجله نیایش، بررسی ارتباط بین برپاداری نماز و سالمت روان
۱۵- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،۱۳۶۷
۱۶- الطبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ ه.ق
۱۷- طبرسی، رضیالدین حسن بن فضل، مکارم االخالق، قم، انتشارات الشریف الرضی،۱۳۷۱
۱۸- عزیزی تهرانی، علیاصغر، حضور قلب در نماز، قم، انتشارات اسالمی حوزه علمیه قم،۱۳۷۵
۱۹- غزالی، محمد بن محمد، مکاشفه القلوب، بیروت، دارالقلم،] بیتا [
۲۰- گنجی، حمزه، بهداشت روانی، تهران، نشر ارسباران،۱۳۷۶
۲۱ -گلمغانی، صغری گلمغانی، ملکه عقیلی، سهیال جعفری، ایراندخت ، تاثیر نماز در بهداشت روان در سمینار باورهای دینی و دانشگاه، ۱۳۸۷ ، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
۲۲ -مجلسی، محمد باقر، بحار االنوار، بیروت، داراالحیاء التراث، چاپ سوم
۲۳ – محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ۱۳۶۲
۲۴- مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره)،۱۳۸۲
۲۵- مطهری، مرتضی، فلسفه اخالق، تهران، صدرا، ۱۳۷۴
۲۶- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دفتر تبلیغات اسالمی، قم، ۱۳۶۶ ، نجاتی، دکتر محمد عثمان، قرآن و روانشناسی، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی.
 
مرجع : پایگاه خبری مهرصبای مراغه
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی