درمان هایی برای اختلال وسواس با کندن مو
تریکوتیلومانیا: اختلالی که مو به سر شما نمی گذارد!
trichotillomania
میگنا: همه ما وقتی دچار اضطراب میشویم دنبال راهی برای خلاصی از آن میگردیم، برخی از ما یک لیوان آب میخوریم، یک عده به طبیعت پناه میبریم، بعضیهایمان هم کارهای عجیب میکنیم که یکی از این کارهای عجیب میتواند کندن مو باشد. رفتار مو کندن یکی از رفتارهای واکنشی در زمانهایی است که افراد دچار استرس یا اضطراب انباشته شده هستند. این اختلال که با نام تریکوتیلومانیا یا اختلال وسواس موکنی مشهور است، یکی از اختلالهایی است که میتواند زمینه اختلالهای دیگری مانند افسردگی یا حتی عدم اعتماد بهنفس را به دنبال داشته باشد.
-
تریکوتیلومانیا چیست؟
trichotillomania
نام بیماری ریشه یونانی دارد (Thrix به معنای مو ، Tillein به معنای کندن و Mania به معنای دیوانگی ).
این اختلال که بهعنوان وسواس موکنی شناخته میشود عادتی است که با کندن مکرر موها که میتواند منجر به از دست دادن مقدار قابلتوجهی از مو شود به وجود میآید. معمولا شروع این اختلال از دوران نوجوانی و به دنبال یک استرس عاطفی بروز میکند، طوری که فرد شروع به کندن موها میکند. در مورد این اختلال توجه به این نکته مهم است که ممکن است موقت و گذرا یا حتی ادامهدار و دایم باشد. در مواردی که این حالت موقتی است بعد از مدتی بهبود حاصل شود ولی بهطور معمول اگر وسواس موکنی مکرر تشخیص داده شود این اختلال ادامه پیدا کرده و در بزرگسالی هم فرد را درگیر میکند.
کندن موی وسواسی یا تریکوتیلومانیا جزو اختلالات کنترل تکانه دسته بندی میشود و عبارت است از کندن مکرر موها که میتواند منجر به از دست دادن مقدار قابل توجهی از مو شود. فرد بر اثر یک عامل برنگیزاننده به طور ناخودآگاه به سمت رفتار کندن مو سوق پیدا می کند و با انجام آن عمل از تنش فرد کاسته می شود سپس حالتی از رضایت و آرامش موقت را تجربه میکند. پس از مدت کوتاهی این چرخه بار دیگر آغاز میشود و بدین ترتیب شخص مکرراً موهای خود را میکند. در بسیاری از موارد قبل از کندن، فرد دستهای از موهای خود را دور انگشت میپیچد.
با بیماری پوستی اشتباه نشود
از آنجا که نتیجه کندن مو، خالی شدن آن قسمت سر است که این اتفاق در آن افتاده ابتدا ممکن است به صورت یک بیماری پوستی بین مردم تلقی شود و به همین دلیل اولین مراجعه این افراد به متخصص پوست است. متخصصان پوست با بررسی متوجه میشوند که فرد مشکلی از نظر ریزش مو ندارد و تشخیص کندن مو داده میشود. در چنین حالتی درمان مشابه درمان بیماریهای پوستی نیست و باید درمانهای روانپزشکی برای فرد انجام شود.
ناخن جویدن به جای مو کندن
اختلالهایی مانند ناخن جویدن که در سنین پایین شروع میشود، بسیار شبیه اختلالهای عادتی مانند وسواس مو کندن است. علت ناخن جویدن هم استرس است چون روشی است که افراد از این طریق استرسشان را کاهش میدهند اما ممکن است به شکل یک عادت دربیاید و به بزرگسالی هم کشیده شود. کندن پوست لبههای ناخن و دیگر قسمتهای بدن هم از جمله اختلالات عادتی است که شبیه وسواس موکنی است و این مشکلات ارتباط نزدیکی با وسواس و تیک دارند.
همه راههای تشخیص
معمولا افرادی که مشکل کندن مو دارند به متخصص پوست ارجاع داده میشوند. البته این اشتباهی است که خانوادهها میکنند چون خود فرد مساله کندن موهایش را پنهان میکند. متخصصان با توجه به الگوی ضایعههای پوستی و حالت مو کندن معمولا متوجه مشکل میشوند و آنها را به روانپزشکان ارجاع میدهند. در مورد بچهها که عادتهایی مانند ناخن جویدن دارند کم کردن استرسها و فشارهای محیطی میتواند کمک کند ولی اگر از حالت مقطعی خارج شده و طولانی شده باشد نیاز به درمانهای اختصاصی است که عمدتا شامل رفتاردرمانی است. دارودرمانی هم ممکن است به کار برود، البته دارودرمانی بیشتر در مورد افرادی شایع است که همراه با این حالت اختلالهایی مانند وسواس هم داشته باشند. بهطور کلی در بیشتر این اختلالات که اغلب بهعنوان اختلالات عادت از آنها نام برده میشود، رفتاردرمانی انجام میشود.
شیوع در خانمها بیشتر است
وسواس موکنی در خانمها بیشتر از آقایان دیده میشود اما بهطور کلی شیوع زیادی در جامعه ندارد ولی در کلینیکهای پوست و مو زیاد دیده میشود و هر روز ممکن است یک تا دو نفر با این اختلال مراجعه کنند. انواع شدید آن شیوع کمی دارد اما اشکال خفیف جزو عادات شایع است. در خانمها کندن مو، موی سر را شامل میشود اما آقایان علاوه بر موی سر، ریش و سبیل را هم میکنند. برخی از این افراد موهای خودشان را میتراشند مثلا ریش و سبیل یا موهایشان را میتراشند در حالی که این راهکار درمان مشکل نیست.
علت را پیدا کنید
این قبیل مشکلات تا حدودی میتواند جنبه ژنتیک داشته باشد مثلا در بررسی خانوادگی ممکن است یکی از اعضای خانواده وسواس داشته باشند اما یادگیری نیز نقش مهمی دارد و میتواند در بروز آن نقش داشته باشد، مثلا دختری که مادرش به موخوره حساس است و مرتب آنها را میکند، ممکن است یاد بگیرد و این کار را انجام دهد.
کندن با تاب دادن فرق میکند
وسواس موکنی حتما با کندن مو همراه است و برخی از این افراد عادتهای دیگری هم دارند مثلا وقتی که مو را میکنند آن را زیر دندانشان میگذارند و قسمت ریشه سفید مو را قورت میدهند و مشکلات گوارشی شدیدی پیدا میکنند که حتی ممکن است به جراحی هم منجر شود. تاب دادن مو ربطی به وسواس موکنی ندارد و اگر فردی به موهایش خیلی حساس باشد و مثلا آنها را مدام تاب بدهد نمیتوان این رفتار را وسواس موکنی دانست.
trichotillomania
نام بیماری ریشه یونانی دارد (Thrix به معنای مو ، Tillein به معنای کندن و Mania به معنای دیوانگی ).
این اختلال که بهعنوان وسواس موکنی شناخته میشود عادتی است که با کندن مکرر موها که میتواند منجر به از دست دادن مقدار قابلتوجهی از مو شود به وجود میآید. معمولا شروع این اختلال از دوران نوجوانی و به دنبال یک استرس عاطفی بروز میکند، طوری که فرد شروع به کندن موها میکند. در مورد این اختلال توجه به این نکته مهم است که ممکن است موقت و گذرا یا حتی ادامهدار و دایم باشد. در مواردی که این حالت موقتی است بعد از مدتی بهبود حاصل شود ولی بهطور معمول اگر وسواس موکنی مکرر تشخیص داده شود این اختلال ادامه پیدا کرده و در بزرگسالی هم فرد را درگیر میکند.
کندن موی وسواسی یا تریکوتیلومانیا جزو اختلالات کنترل تکانه دسته بندی میشود و عبارت است از کندن مکرر موها که میتواند منجر به از دست دادن مقدار قابل توجهی از مو شود. فرد بر اثر یک عامل برنگیزاننده به طور ناخودآگاه به سمت رفتار کندن مو سوق پیدا می کند و با انجام آن عمل از تنش فرد کاسته می شود سپس حالتی از رضایت و آرامش موقت را تجربه میکند. پس از مدت کوتاهی این چرخه بار دیگر آغاز میشود و بدین ترتیب شخص مکرراً موهای خود را میکند. در بسیاری از موارد قبل از کندن، فرد دستهای از موهای خود را دور انگشت میپیچد.
با بیماری پوستی اشتباه نشود
از آنجا که نتیجه کندن مو، خالی شدن آن قسمت سر است که این اتفاق در آن افتاده ابتدا ممکن است به صورت یک بیماری پوستی بین مردم تلقی شود و به همین دلیل اولین مراجعه این افراد به متخصص پوست است. متخصصان پوست با بررسی متوجه میشوند که فرد مشکلی از نظر ریزش مو ندارد و تشخیص کندن مو داده میشود. در چنین حالتی درمان مشابه درمان بیماریهای پوستی نیست و باید درمانهای روانپزشکی برای فرد انجام شود.
ناخن جویدن به جای مو کندن
اختلالهایی مانند ناخن جویدن که در سنین پایین شروع میشود، بسیار شبیه اختلالهای عادتی مانند وسواس مو کندن است. علت ناخن جویدن هم استرس است چون روشی است که افراد از این طریق استرسشان را کاهش میدهند اما ممکن است به شکل یک عادت دربیاید و به بزرگسالی هم کشیده شود. کندن پوست لبههای ناخن و دیگر قسمتهای بدن هم از جمله اختلالات عادتی است که شبیه وسواس موکنی است و این مشکلات ارتباط نزدیکی با وسواس و تیک دارند.
همه راههای تشخیص
معمولا افرادی که مشکل کندن مو دارند به متخصص پوست ارجاع داده میشوند. البته این اشتباهی است که خانوادهها میکنند چون خود فرد مساله کندن موهایش را پنهان میکند. متخصصان با توجه به الگوی ضایعههای پوستی و حالت مو کندن معمولا متوجه مشکل میشوند و آنها را به روانپزشکان ارجاع میدهند. در مورد بچهها که عادتهایی مانند ناخن جویدن دارند کم کردن استرسها و فشارهای محیطی میتواند کمک کند ولی اگر از حالت مقطعی خارج شده و طولانی شده باشد نیاز به درمانهای اختصاصی است که عمدتا شامل رفتاردرمانی است. دارودرمانی هم ممکن است به کار برود، البته دارودرمانی بیشتر در مورد افرادی شایع است که همراه با این حالت اختلالهایی مانند وسواس هم داشته باشند. بهطور کلی در بیشتر این اختلالات که اغلب بهعنوان اختلالات عادت از آنها نام برده میشود، رفتاردرمانی انجام میشود.
شیوع در خانمها بیشتر است
وسواس موکنی در خانمها بیشتر از آقایان دیده میشود اما بهطور کلی شیوع زیادی در جامعه ندارد ولی در کلینیکهای پوست و مو زیاد دیده میشود و هر روز ممکن است یک تا دو نفر با این اختلال مراجعه کنند. انواع شدید آن شیوع کمی دارد اما اشکال خفیف جزو عادات شایع است. در خانمها کندن مو، موی سر را شامل میشود اما آقایان علاوه بر موی سر، ریش و سبیل را هم میکنند. برخی از این افراد موهای خودشان را میتراشند مثلا ریش و سبیل یا موهایشان را میتراشند در حالی که این راهکار درمان مشکل نیست.
علت را پیدا کنید
این قبیل مشکلات تا حدودی میتواند جنبه ژنتیک داشته باشد مثلا در بررسی خانوادگی ممکن است یکی از اعضای خانواده وسواس داشته باشند اما یادگیری نیز نقش مهمی دارد و میتواند در بروز آن نقش داشته باشد، مثلا دختری که مادرش به موخوره حساس است و مرتب آنها را میکند، ممکن است یاد بگیرد و این کار را انجام دهد.
کندن با تاب دادن فرق میکند
وسواس موکنی حتما با کندن مو همراه است و برخی از این افراد عادتهای دیگری هم دارند مثلا وقتی که مو را میکنند آن را زیر دندانشان میگذارند و قسمت ریشه سفید مو را قورت میدهند و مشکلات گوارشی شدیدی پیدا میکنند که حتی ممکن است به جراحی هم منجر شود. تاب دادن مو ربطی به وسواس موکنی ندارد و اگر فردی به موهایش خیلی حساس باشد و مثلا آنها را مدام تاب بدهد نمیتوان این رفتار را وسواس موکنی دانست.
همه راههای کندن مو
همانطور که گفته شد این اختلال زمانی اتفاق میافتد که فرد تحت استرس باشد یا به نوعی در یک شرایط قرار بگیرد که حالت بلاتکلیفی و تردید داشته باشد اما دو شکل از کندن مو شایع است؛ در یک نوع آن افراد روی موهایی که میخواهند بکنند تمرکز میکنند مثلا دستشان را به موهایشان برده و بررسی میکنند که کدام مو موخوره دارد یا نازکتر، یا ضخیمتر است و براساس حساسیتی که به قوام موها دارند موهای مورد نظر خود را انتخاب کرده و آن را میکنند. در نوع دوم افراد اصلا از لمس موها و کندن آنها در ابتدا اطلاع ندارند و زمانی متوجه میشوند این کار را کردهاند که موهایشان را کندهاند، به این حالت خودکار میگویند. عموما این حالت خودکار زمانی اتفاق میافتد که فرد مشغول کاری مثل مطالعه کردن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون و… است.
همانطور که گفته شد این اختلال زمانی اتفاق میافتد که فرد تحت استرس باشد یا به نوعی در یک شرایط قرار بگیرد که حالت بلاتکلیفی و تردید داشته باشد اما دو شکل از کندن مو شایع است؛ در یک نوع آن افراد روی موهایی که میخواهند بکنند تمرکز میکنند مثلا دستشان را به موهایشان برده و بررسی میکنند که کدام مو موخوره دارد یا نازکتر، یا ضخیمتر است و براساس حساسیتی که به قوام موها دارند موهای مورد نظر خود را انتخاب کرده و آن را میکنند. در نوع دوم افراد اصلا از لمس موها و کندن آنها در ابتدا اطلاع ندارند و زمانی متوجه میشوند این کار را کردهاند که موهایشان را کندهاند، به این حالت خودکار میگویند. عموما این حالت خودکار زمانی اتفاق میافتد که فرد مشغول کاری مثل مطالعه کردن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون و… است.
همراه با اختلالات دیگر
این اختلال بهطور ثانویه میتواند باعث اختلال افسردگی شود چون فرد احساس میکند کنترلی روی این رفتار ندارد و در نتیجه ممکن است احساس ناتوانی به او دست دهد و از سوی دیگر اطرافیان هم به او اعتراض کنند و همین باعث افسردگی شود. از نظر ارتباط این اختلال با اضطراب هم میتوان گفت این افراد قبل از عادت به کندن مو یک نوع حالت کلافگی دارند که آنها را وادار به این کار میکند اما در ادامه با دیدن موهای کنده شده احساس بدی پیدا میکنند.
درمان
در صورتي که فرد زود اقدام به درمان کند، در کمتر از يک سال بهبود مي يابد، ولي اگر دنبال درمان نرود ممکن است تا 20 سال هم طول بکشد.
توصيه مي شود درمان به طور مشترک و تیمی به وسيله روانشناس، روان پزشک و متخصص پوست انجام شود. بسیاری از بیماران از نظر روانشناسی وضعیت پایداری دارند و تنها نیازمند این هستند که مشکل انها توسط پزشک فهمیده شود. میگنا.ir بسیاری از این موارد خود به خود برطرف می شوند. به والدین توصیه می شود که حواس کودک را در زمان کشیدن مو منحرف کنند.این مشکل را قبول کرده و نقش قضاوت کننده و تنبیه کننده نداشته باشند. از آنجایی که اضطراب همواره به عنوان عامل ایجاد و تشدید بیماری مطرح میباشد، ایجاد محیطی امن و به دور از تنش در تخفیف علایم بیماری بسیار مؤثر است. لازم است کسانی که با بیمار در ارتباطند، از سرزنش یا توبیخ وی بپرهیزند و با روشهای حمایتی که توسط درمانگر به آنها آموزش داده میشود، فرد را در راستای بهبودی یاری نمایند.
درمانهای دارویی متداول عبارتند از داروهای ضد اضطراب، ضد افسردگیها و داروهای آنتیسایکوتیک وتثبیت کننده خلق که البته هر کدام از درمانها موردی میباشد. درمانهای غیردارویی موفق تریکوتیلومانیا عبارتند از هیپنوتراپی و درمانهای رفتاری (مانند بیوفیدبک، پایش و کنترل خود، حساسسازی، معکوس سازی رفتار عادتی و درمانهای بیزار کننده).
از آنجا که این اختلال به صورت یک عادت دیده میشود درمان براساس وارونهسازی عادت(رفتار درمانی) است. این عادت باید شناخته شده و در مراحل بعد روشهایی برای کنترل عادت به فرد یاد داده شود.
توجه به این نکته ضروری است که این مشکل عود میکند چون این افراد چند سال ممکن است این عادت را ترک کنند و بعد در شرایط خاص دوباره عادت سراغشان بیاید. به همین دلیل در جلساتی باید روشهای آموخته شده مرور شود تا بتوانند این عادت را در طولانیمدت هم تحت کنترل خودشان درآورند.
درمان رفتاری شناختی : در نوع این درمان عاملی که باعث ایجاد رفتار کندن مو می شود را پیدا کرده و به فرد آموزش می دهند که رفتاری جایگزین را در هنگام ایجاد آن عامل انجام دهد . این درمان می بایست توسط فرد متخصص انجام شود تا بهترین بهره را بدهد . بسیاری از افراد با تغییرات ساده مثل بانداژ کردن انگشتان یا یادداشت موارد کندن مو و یا تغییر مکانی که باعث ایجاد این رفتار می شود ، بهبود می یابند.یک مثال بسیار عملی این است که فرد مثلا عروسکی که پر از مو است در کنار خود قرار دهد و در زمان استرس اقدام به کندن موی ان بکند!!پوشیدن دستکش زمان خواب بسیار مفید خواهد بود. چیزی که مهم است این است که این ناراحتی میتواند همراه با خیلی دیگر از ناراحتی های اعصاب و روان همزمان باشد و یا حتی خود عارضه ای از سایر ناراحتی های اعصاب و روانباشد لذا تشخیص اولیه دقیق بسیار در درمان صحیح موثر است.
از نظر بالینی DSM
ملاکهای تشخیصی
A. موکنی مکرر که به بی مویی منجر میشود.
B. اقدامات مکرر برای کاهش دادن یا متوقف کردن موکنی.
C. موکنی موجب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینههای مهم دیگر عملکرد میشود.
D. موکنی یا بی مویی ناشی از بیماری جسمانی دیگر نیست (مثل بیماری پوستی).
E.موکنی با نشانههای اختلال روانی دیگر (مثل اقداماتی برای بهبود بخشیدن به نقص یا عیب خیالی در ظاهر، در اختلال بدشکلی بدن) بهتر توجیه نمیشود.
ویژگیهای تشخیصی
این اختلال بهطور ثانویه میتواند باعث اختلال افسردگی شود چون فرد احساس میکند کنترلی روی این رفتار ندارد و در نتیجه ممکن است احساس ناتوانی به او دست دهد و از سوی دیگر اطرافیان هم به او اعتراض کنند و همین باعث افسردگی شود. از نظر ارتباط این اختلال با اضطراب هم میتوان گفت این افراد قبل از عادت به کندن مو یک نوع حالت کلافگی دارند که آنها را وادار به این کار میکند اما در ادامه با دیدن موهای کنده شده احساس بدی پیدا میکنند.
درمان
در صورتي که فرد زود اقدام به درمان کند، در کمتر از يک سال بهبود مي يابد، ولي اگر دنبال درمان نرود ممکن است تا 20 سال هم طول بکشد.
توصيه مي شود درمان به طور مشترک و تیمی به وسيله روانشناس، روان پزشک و متخصص پوست انجام شود. بسیاری از بیماران از نظر روانشناسی وضعیت پایداری دارند و تنها نیازمند این هستند که مشکل انها توسط پزشک فهمیده شود. میگنا.ir بسیاری از این موارد خود به خود برطرف می شوند. به والدین توصیه می شود که حواس کودک را در زمان کشیدن مو منحرف کنند.این مشکل را قبول کرده و نقش قضاوت کننده و تنبیه کننده نداشته باشند. از آنجایی که اضطراب همواره به عنوان عامل ایجاد و تشدید بیماری مطرح میباشد، ایجاد محیطی امن و به دور از تنش در تخفیف علایم بیماری بسیار مؤثر است. لازم است کسانی که با بیمار در ارتباطند، از سرزنش یا توبیخ وی بپرهیزند و با روشهای حمایتی که توسط درمانگر به آنها آموزش داده میشود، فرد را در راستای بهبودی یاری نمایند.
درمانهای دارویی متداول عبارتند از داروهای ضد اضطراب، ضد افسردگیها و داروهای آنتیسایکوتیک وتثبیت کننده خلق که البته هر کدام از درمانها موردی میباشد. درمانهای غیردارویی موفق تریکوتیلومانیا عبارتند از هیپنوتراپی و درمانهای رفتاری (مانند بیوفیدبک، پایش و کنترل خود، حساسسازی، معکوس سازی رفتار عادتی و درمانهای بیزار کننده).
از آنجا که این اختلال به صورت یک عادت دیده میشود درمان براساس وارونهسازی عادت(رفتار درمانی) است. این عادت باید شناخته شده و در مراحل بعد روشهایی برای کنترل عادت به فرد یاد داده شود.
توجه به این نکته ضروری است که این مشکل عود میکند چون این افراد چند سال ممکن است این عادت را ترک کنند و بعد در شرایط خاص دوباره عادت سراغشان بیاید. به همین دلیل در جلساتی باید روشهای آموخته شده مرور شود تا بتوانند این عادت را در طولانیمدت هم تحت کنترل خودشان درآورند.
درمان رفتاری شناختی : در نوع این درمان عاملی که باعث ایجاد رفتار کندن مو می شود را پیدا کرده و به فرد آموزش می دهند که رفتاری جایگزین را در هنگام ایجاد آن عامل انجام دهد . این درمان می بایست توسط فرد متخصص انجام شود تا بهترین بهره را بدهد . بسیاری از افراد با تغییرات ساده مثل بانداژ کردن انگشتان یا یادداشت موارد کندن مو و یا تغییر مکانی که باعث ایجاد این رفتار می شود ، بهبود می یابند.یک مثال بسیار عملی این است که فرد مثلا عروسکی که پر از مو است در کنار خود قرار دهد و در زمان استرس اقدام به کندن موی ان بکند!!پوشیدن دستکش زمان خواب بسیار مفید خواهد بود. چیزی که مهم است این است که این ناراحتی میتواند همراه با خیلی دیگر از ناراحتی های اعصاب و روان همزمان باشد و یا حتی خود عارضه ای از سایر ناراحتی های اعصاب و روانباشد لذا تشخیص اولیه دقیق بسیار در درمان صحیح موثر است.
از نظر بالینی DSM
ملاکهای تشخیصی
A. موکنی مکرر که به بی مویی منجر میشود.
B. اقدامات مکرر برای کاهش دادن یا متوقف کردن موکنی.
C. موکنی موجب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینههای مهم دیگر عملکرد میشود.
D. موکنی یا بی مویی ناشی از بیماری جسمانی دیگر نیست (مثل بیماری پوستی).
E.موکنی با نشانههای اختلال روانی دیگر (مثل اقداماتی برای بهبود بخشیدن به نقص یا عیب خیالی در ظاهر، در اختلال بدشکلی بدن) بهتر توجیه نمیشود.
ویژگیهای تشخیصی
ویژگی اصلی اختلال موکنی، کندن مکرر موی خویشتن است (ملاک A). موکنی میتواند درهر ناحیه بدن که مو رشد میکند روی دهد؛ رایج ترین نواحی کاسه سر، ابروها، و پلکها هستند، در حالی که نواحی کمتر متداول، زیر بغل، صورت، ناحیه شرمگاهی، و اطراف مقعد است. نواحی موکنی ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند. موکنی ممکن است به صورت دورههای کوتاه روی دهد که در طول روز یا در طول دورههای نه چندان مکرر، اما مداوم پراکنده شده باشند. به طوریکه به مدت چندساعت یا چندماه دوام داشته باشد. ملاک A ایجاب میکند که موکنی به بی مویی منجر شود، اما افراد مبتلا به این اختلال ممکن است به صورت کاملاً پخش شده موکنی کنند (یعنی، موهای تکی را از تمام نواحی بکنند) طوری که بی مویی به صورت آشکار قابل رویت نباشد. به گونهای دیگر ممکن است افراد سعی کنند بی مویی خود را پنهان یا استتار کنند (مثلاً یا استفاده از لوزم آرایش، روسری، یا کلاه گیس). افراد مبتلا به اختلال موکنی تلاشهای مکرری برای کاهش دادن موکنی با متوقف کردن آن انجام میدهند (ملاک B).
ملاک C اشاره دارد که موکنی ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینههای مهم دیگر عملکرد ایجاد میکند. اصطلاح ناراحتی، عواطف منفی را شامل میشود که ممکن است توسط فرد مبتلا به اختلال موکنی تجربه شود، مثل احساس نداشتن کنترل، شرمندگی، و خجالت. اختلال قابل ملاحظه ممکن است در زمینههای مختلف عملکرد روی دهد (مثل اجتماعی، شغلی، تحصیلی، و اوقات فراغت)، که تا اندازهای به علت اجتناب از کار، مدرسه، یا موقعیتهای عمومی دیگر است.
-
ملاک C اشاره دارد که موکنی ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینههای مهم دیگر عملکرد ایجاد میکند. اصطلاح ناراحتی، عواطف منفی را شامل میشود که ممکن است توسط فرد مبتلا به اختلال موکنی تجربه شود، مثل احساس نداشتن کنترل، شرمندگی، و خجالت. اختلال قابل ملاحظه ممکن است در زمینههای مختلف عملکرد روی دهد (مثل اجتماعی، شغلی، تحصیلی، و اوقات فراغت)، که تا اندازهای به علت اجتناب از کار، مدرسه، یا موقعیتهای عمومی دیگر است.
-
شیوع
در کل جمعیت، برآورد شیوع ۱۲ ماهه برای اختلال موکنی در بزرگسالان و نوجوانان ۱ تا ۲ درصد است. زنان بیشتر از مردان به این اختلال مبتلا میشوند که نسبت آن ۱۰:۱ است. در بین کودکان مبتلا به اختلال موکنی، پسرها و دخترها به طور برابری این اختلال را نشان میدهند.
شکل گیری و روند
موکنی ممکن است در کودکان دیده شود و این رفتار معمولاً در طول اوایل رشد برطرف میشود. شروع موکنی در اختلال موکنی عموماً با شروع بلوغ یا پس از آن همزمان است. روند معمول اختلال موکنی مزمن است و اگر این اختلال درمان نشده باشد، افزایش و کاهش مییابد. تعداد کمی از افراد بدون برگشت بعدی ظرف چندسال پس از شروع بهبود مییابند.
عوامل خطر و پیش آگهی
شواهدی برای آسیب پذیری ژنتیکی برای اختلال موکنی وجود دارد. این اختلال در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) و خویشاوندان درجه اول آنها شایعتر از کل جمعیت است.
پیامدهای کارکردی موکنی
اختلال موکنی با ناراحتی به علاوه اختلال اجتماعی و شغلی ارتباط دارد. امکان دارد که صدمه جبران ناپذیری به رشد مو و کیفیت آن وارد شود. پیامدهای پزشکی نادر اختلال موکنی عبارتند از دیجیت پورپورا، جراحت عضلانی-اسکلتی، آماس پلک، و آسیب دندان. بلعیدن مو ممکن است به تودههای متراکم مو در معده همراه با کم خونی متعاقب آن، شکم درد، هماتز (استفراغ خون) تهوع و استفراغ، انسداد روده، و حتی عمل سوراخ کردن منجر شود.
در کل جمعیت، برآورد شیوع ۱۲ ماهه برای اختلال موکنی در بزرگسالان و نوجوانان ۱ تا ۲ درصد است. زنان بیشتر از مردان به این اختلال مبتلا میشوند که نسبت آن ۱۰:۱ است. در بین کودکان مبتلا به اختلال موکنی، پسرها و دخترها به طور برابری این اختلال را نشان میدهند.
شکل گیری و روند
موکنی ممکن است در کودکان دیده شود و این رفتار معمولاً در طول اوایل رشد برطرف میشود. شروع موکنی در اختلال موکنی عموماً با شروع بلوغ یا پس از آن همزمان است. روند معمول اختلال موکنی مزمن است و اگر این اختلال درمان نشده باشد، افزایش و کاهش مییابد. تعداد کمی از افراد بدون برگشت بعدی ظرف چندسال پس از شروع بهبود مییابند.
عوامل خطر و پیش آگهی
شواهدی برای آسیب پذیری ژنتیکی برای اختلال موکنی وجود دارد. این اختلال در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) و خویشاوندان درجه اول آنها شایعتر از کل جمعیت است.
پیامدهای کارکردی موکنی
اختلال موکنی با ناراحتی به علاوه اختلال اجتماعی و شغلی ارتباط دارد. امکان دارد که صدمه جبران ناپذیری به رشد مو و کیفیت آن وارد شود. پیامدهای پزشکی نادر اختلال موکنی عبارتند از دیجیت پورپورا، جراحت عضلانی-اسکلتی، آماس پلک، و آسیب دندان. بلعیدن مو ممکن است به تودههای متراکم مو در معده همراه با کم خونی متعاقب آن، شکم درد، هماتز (استفراغ خون) تهوع و استفراغ، انسداد روده، و حتی عمل سوراخ کردن منجر شود.
منابع:
- مطلب دکتر علی اکبر نجاتی صفا-روانپزشک و عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی تهران در هفته نامه زندگی مثبت
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویراست پنجم/انجمن روانپزشکی آمریکا، ترجمه :یحیی سید محمدی. -تهران:نشر روان،۱۳۹۳.
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویراست پنجم/انجمن روانپزشکی آمریکا، ترجمه :یحیی سید محمدی. -تهران:نشر روان،۱۳۹۳.
- سایت دکتر محمد والی پور- روانپزشک