ناگویی هیجانی یا اختلال ناتوانی در ابراز هیجانات
آلکسی تایمیا چیست؟ +علل، علائم و درمان
alexithymia
انسان ها دائماً برای توصیف حالات درونی خویش از نام ها ، اسامی و اختلالات و برچسب های مانند عصبانیت، احساس افسردگی و ... استفاده می کنند؛ اما برخی از افراد بدون داشتن دلیل مشخص ، اصلا نمی توانند نام احساسات خود را بیان کننند و نام آنها را بر زبان جاری کنند. این مشکل آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی نام دارد.
به عبارتی ما دائما برای توصیف حالات درونی مختلف خود از نامها و برچسبهایی مانند شادی، غم، تردید و ... استفاده میکنیم؛ اما برای برخی از مردم بدون دلیلی مشخص، رمزگشایی و نامگذاری آنچه در دنیای درونشان اتفاق میافتد آسان نیست.
شاید شما هم افرادی را دیدهاید که از نظرهوش و اطلاعات عمومی و تخصصی، بسیارعالی و حتی درسطح جهانی مطرح هستند اما وقتی پای بیان احساسات و عواطف به میان میآید، عاجزند. آنها نمیدانند چطور ابراز علاقه کنند و هرچه دردل دارند همیشه در صندوقچه قلبشان ناگفته میماند. اینجاست که زندگی اجتماعی وخانوادگی آنها با مشکلاتی روبهرو میشود.
شاید شما هم افرادی را دیدهاید که از نظرهوش و اطلاعات عمومی و تخصصی، بسیارعالی و حتی درسطح جهانی مطرح هستند اما وقتی پای بیان احساسات و عواطف به میان میآید، عاجزند. آنها نمیدانند چطور ابراز علاقه کنند و هرچه دردل دارند همیشه در صندوقچه قلبشان ناگفته میماند. اینجاست که زندگی اجتماعی وخانوادگی آنها با مشکلاتی روبهرو میشود.
به این مشکل آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی گفته میشود. الکسی تایمیا برای روانشناسان و متخصصین شناخته شده است، اما افرادی که خارج از حوزه روانشناسی هستند کمتر نسبت به آن آگاهی دارند.
ازنظر پزشکی به این مشکل «الکسی تایمی» میگویند و فردی که چنین مشکلی دارد، نمیتواند احساسات خود رابه زبان بیاورد. این افراد حتی از احساسات واقعی خودهم بیخبرند. در سال ۱۹۷۲ پزشکی به نام پیتر سیفنئوس برای اولین بار این نام را برای مشکل مذکور انتخاب کرد. در سالهای اخیر این موضوع بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت و در بررسی بسیاری از مشکلات روحی و اجتماعی رد پای آن دیده شده است.
این وضعیت روانی برای متخصصین سلامت روان هم قدری پیچیده و رازآلود است. در این مقاله با علائم، علل، درمان و شرایط نارسایی هیجانی آشنا خواهید شد.
ازنظر پزشکی به این مشکل «الکسی تایمی» میگویند و فردی که چنین مشکلی دارد، نمیتواند احساسات خود رابه زبان بیاورد. این افراد حتی از احساسات واقعی خودهم بیخبرند. در سال ۱۹۷۲ پزشکی به نام پیتر سیفنئوس برای اولین بار این نام را برای مشکل مذکور انتخاب کرد. در سالهای اخیر این موضوع بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت و در بررسی بسیاری از مشکلات روحی و اجتماعی رد پای آن دیده شده است.
این وضعیت روانی برای متخصصین سلامت روان هم قدری پیچیده و رازآلود است. در این مقاله با علائم، علل، درمان و شرایط نارسایی هیجانی آشنا خواهید شد.
آلکسی تایمیا چیست؟
الکسی تایمیا (alexithymia) یا نارسایی هیجانی یک ساختار شخصیتی است که ویژگی اصلی آن ناتوانی در تشخیص و توصیف یا واکنش نسبت به احساسات خود و دیگران است. افراد مبتلا به نارسایی هیجانی اغلب دارای مشکلات دیگری در حوزه سلامت روان مانند تاخیر در رشد یا اختلال طیف اوتیسم هستند. (علائم آلکسی تایمیا به اندازه اوتیسم آشکار نیست.) این وضعیت میتواند به مشکلاتی در همدلی کردن منجر شود. ویژگیهای اصلی این افراد اختلال در آگاهی هیجانی، مشکل در روابط اجتماعی و مشکل در برقراری ارتباط با دیگران است.
بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال به خاطر ناتوانی در تشخیص و ارزیابی عواطف خود و دیگران در روابط با همسر، دوستان و خانواده خود دچار مشکل میشوند. این مشکلات به ویژه به خاطر سردی عواطف و ناتوانی آنها در شناخت تأثیرات گفتار و کردارشان روی دیگران به سختی قابل حل یا پیشگیری است.

ما دائما برای توصیف حالات درونی مختلف خود از نامها و برچسبهایی مانند شادی، غم، تردید و ... استفاده میکنیم!
از ویژگی های اصلی فرد مبتلا به الکسی تایمیا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-اختلال در آگاهی عاطفی
-مشکل در روابط اجتماعی
-مشکل در بر قراری ارتباط اجتماعی با دیگران
در وهله اول، آلکسی تایمیا یک اختلال عملکردی در فرآیند های معمول آگاهی هیجانی است و باعث می شود فرد به سادگی نتواند روی احساسات خود نام بگذارد. این اختلال بر فرآیند های شخصیتی فرد تاثیرات بسیار منفی می گذارد و او را گوشه گیر می کند. به نظر می رسد که این بیماری در مردان شایع تر است و افراد می توانند این اختلال را در درجات مختلفی تجربه کنند. در واقع مردم در میزان تماس با احساسات خود و توصیف آنها بسیار متفاوت هستند و احتمالاً این موضوع به عوامل مختلفی همچون الگو برداری های زندگی بستگی دارد. به علاوه افرادی که به این اختلال مبتلا هستند در تشخیص عواطف و تشکر کردن از آنها نیز ضعیف هستند و مشکل دارند و به همین دلیل روابط سردی با اطرافیان خود بر قرار خواهند کرد.
بر اساس برخی تحقیقات انجام شده شیوع آلکسی تایمیا در جمعیت عمومی 23 درصد و در بیماران مراقبت اولیه 20 درصد است که ارتباط آن با مواردی همچون اختلالات جسمانی شکل، سوء مصرف مواد و به ویژه افسردگی آشکار شده است.
دلیل الکسی تایمی
ریشه مشکل کجاست؟
این سؤالی است که پای ماهیت طبیعی و رشد و تکامل افراد را به میان میکشد و متخصصان تلفیقی از این دو را در این مشکل دخیل میدانند. هر کودک با یک پتانسیل طبیعی به دنیا میآید، این پتانسیل را میتوان پرورش داد، از آن غافل شد یا تخریب کرد. به این ۳ خانه با شرایط متفاوت دقت کنید:
۱ – کودک در این خانه هیچ وقت نشنیده کسی در مورد احساساتش صحبت کند. حتی هیچگاه بروز احساسات را ندیده است. والدینی بسیار سختگیر و متعصب دارد که دائما با او هستند تا مبادا در بیرون از منزل توسط سایر بچهها فاسد شود! تقریبا نمیگذارند با همسالانش رابطه داشته باشد. ادعا میکنند فرزندشان را دوست دارند اما بیشتر یک ناظم سختگیر هستند تا پدر و مادر.کودک علایمی از عشق واقعی را بین پدرو مادرندیده و اگر هم متوجه مشکلی در روابط شود به او میگویند: هیچ مشکلی نیست و تازه او یک بچه است و بهتر است برود بازی کند! این کودک وقتی ۱۸ساله شد و به دانشگاه و بعد سر کار رفت تازه متوجه میشود که چقدر در برقراری رابطه با دیگران مشکل دارد.
۲ – کودک با یک ناپدری که سوءرفتار دارد زندگی میکند. پدر واقعی در دوران بارداری مادر را ترک کرده است.ناپدری اورامیترساند تا رفتارهای سوء اورا به کسی نگوید. مادر عصبی است؛ دائم سر او داد میکشد و کتک میزند و در مقابل احساسات کودک صبور نیست. پس به ناچار کودک یادگرفته همیشه ساکت باشدو نمرات خوبی بگیرد تا از او عصبانی نشوند. تمام احساسات این کودک در درونش مانده و در سراسر زندگی با ترس زندگی کرده است. مادر از هر بهانهای برای انتقاد از او استفاده میکند. این کودک در سنین نوجوانی ۲بار اقدام بهخود زنی و خودکشی میکند. به این ترتیب در مراکز درمانی متوجه مشکل او میشوند. تمام روابط انسانی و عاطفی او بههم ریخته است.
۳ – کودک در خانهای است که پدر و مادر با عبارات احساسی در مورد عواطف خود صحبت میکنند. آنها همزمان باآموزش اسامی و اعداد، اسم احساسات مختلف را هم به او یاد دادهاند. در مورد اینکه در شرایط مختلف چه حسی دارد از او سؤال کرده و به عواطف او اعتبار میدهند. در خانواده او افراد همدیگر را در آغوش گرفته، عصبانی شده، دست نوازش بر سر هم کشیده و با هم میخندند یا غصه میخورند.
او به وفور عشق و تحمل و صبر دیده است و آنچنان اعتماد به نفسی دارد که وقتی نوجوان شد هیچ وقت از اعتماد عاطفی به دیگران نمیترسد. حتی اگر در مدرسه مسخره شود میداند که در خانه از حمایت کافی برخوردار است. در سنین بزرگسالی هوش عاطفی او بسیار بالاست.

روابط عاطفی سرد
در اصل آلکسی تایمیا یک اختلال عملکردی در فرآیندهای معمول آگاهی هیجانی است و باعث میشود فرد به سادگی نتواند روی احساسات خود برچسب بزند. این اختلال را که با عنوان "ساختار شخصیتی با آگاهی عاطفی دگرگون" توصیف میکنند بر فرایند همدلی تاثیر منفی میگذارد. به عبارت سادهتر آلکسی تایمیا تشخیص اینکه واقعا چه احساسی دارید را دشوار میکند.
به نظر میرسد که این بیماری در مردان شایعتر از زنان است و افراد میتوانند این اختلال را در درجات مختلفی تجربه کنند. در واقع مردم در میزان تماس با احساسات خود و توصیف آنها بسیار متفاوت هستند و احتمالا این موضوع به عوامل مختلفی همچون الگو برداریهای اوایل زندگی و اینکه چقدر در این رابطه تقویت یا مجازات شدهاند، بستگی دارد.
الکسی تیمیا را میتوان به دو نوع وضعیتی و شخصیتی تقسیم کرد:
الکسی تیمیا وضعیتی: موقت است و به علت خاصی مانند تجربه حادثهای ناگوار و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ایجاد میشود.
الکسی تیمیا شخصیتی: یک ویژگی شخصیتی به حساب آمده و معمولا ارثی است. این وضعیت از دوران کودکی با فرد همراه بوده و یا به دلیل اتفاقاتی ایجاد شده است که در اوایل کودکی رخ دادهاند. (مثل مورد سو استفاده قرار گرفتن)
نارسایی هیجانی
علائم آلکسی تایمیا چیست؟
نشانههای نارسایی هیجانی عبارتند از:
عدم توانایی در بیان کردن احساسات خود یا احساسات دیگران
زندگی فانتزی محدود و بازی نمادی کم (در کودکان)
مشکل در واکنش مناسب به احساسات افراد دیگر(بی تفاوتی)
مشکل در همدلی کردن
عدم توانایی کنترل تکانه
خشم ناگهانی و عصبانیت
حساسیت بالا نسبت به صداها، لمس شدن و مشاهده شدن توسط دیگران
توانایی خیلی کم برای درک علت برخی از احساسات
آلکسی تیمیا به چه علت ایجاد میشود؟
محققان مطمئن نیستند که چه عواملی باعث ایجاد آلکسی تیمیا میشود. این احتمال وجود دارد که هم عوامل ژنتیکی و هم محیطی در ایجاد نارسایی هیجانی نقش داشته باشند. کودکانی که والدین آنها دارای این اختلال هستند به احتمال زیاد خودشان هم مبتلا بوده و کودکانی که تعامل و ارتباط کمی با دیگران داشته یا درباره احساسات یاد نمیگیرند ممکن است بعداً به نارسایی هیجانی مبتلا شوند.
در آسیب شناسی سازه الکسی تایمی، برخی نظریه پردازان آن را به عنوان یک صفت شخصیتی و برخی دیگر آن را به دلبستگی ناایمن و مشکلات مربوط به روابط والد کودک، زندگی در محیط هایی که ابراز هیجان در آن منع شده و فرد سازگاری موفقیت آمیز با سطوح هیجانیش را نیاموخته باشد و یا به آسیب ها و تروماهای زندگی مربوط می دانند. افراد الکسی تایمیک، مهیج های بدنی بهنجار را بزرگ و نشانه های بدنی برانگیختگی هیجانی را بد تفسیر می کنند، درماندگی هیجانی را به وسیله ی شکایت های بدنی نشان می دهند و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه های جسمانی هستند.
شواهد به دست آمده نشان می دهد که الکسی تایمی با دو عامل ارتباط دارد الف) واکنش های نوروتیک و وضعیت های عاطفی منفی که احتمال شکایت بدنی را افزایش می دهد و ب) توجه یا ادراک مغشوش و نادرست از اعمال جسمی که به صورت ناهماهنگی بین برانگیختگی فیزیولوژیک و گزارشات ذهنی، خود را نشان می دهد.
الکسی تایمیا با سایر اختلالات روانی چه ارتباطی دارد؟
از آلکسی تایمیا در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-۵) به عنوان یک اختلال نام برده نشده است. دکتر روانشناس، کاترین مور (Kathryn Moore) میگوید: نارسایی هیجانی معمولاً یک جنبه از عملکرد فرد و نحوه برخورد او با احساسات است، نه یک اختلال جداگانه.
نارسایی هیجانی به طیف وسیعی از اختلالات سلامت روان مانند افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه PTSD، اسکیزوفرنی و اختلال طیف اوتیسم مرتبط است. این بیماری همچنین با خودکشی، افزایش میزان مرگ و میر و مشکلات سایکوسوماتیک (روان تنی: مشکلات جسمی که منشا روانی دارند) همراه است.
بنابراین در برخی نمونه ها الکسی تیمیا نشانه مشکلات و بیماری های دیگر محسوب می شود. الکسی تیمیا در افرادی که مبتلا به بیماری های زیر هستند، بیشتر مشاهده می شود:
افسردگی
اختلالات خوردن
سوء مصرف مواد
آسیب های مغزی
اختلال اضطراب پس از سانحه
میزان شیوع آلکسی تایمیا در اختلال استرس پس از سانحه 40 درصد، در بی اشتهایی عصبی 63 درصد، در پراشتهایی عصبی 56 درصد، در افسردگی اساسی 45 درصد، در اختلال هراس 34 درصد و در سوءمصرف مواد 50 درصد گزارش گردیده است.
آلکسی تایمیا و افسردگی
ممکن است یک شخص از اینکه به آلکسی تایمیا مبتلاست، آگاهی نداشته باشد. با توجه به اینکه نارسایی هیجانی به دلیل عدم آگاهی یا شناخت حالات درونی شناخته میشود، عجیب نیست که معمولاً افراد مبتلا، به مشکل خود آگاه نیستند و به همین دلیل بسیاری از آنها به دنبال درمان نمیروند. همین باعث میشود که میزان شیوع نارسایی هیجانی به تنهایی را در مقایسه با زمانی که با اختلالی دیگر مانند افسردگی همراه است، که به طور دقیق نتوان مشخص کرد.
درمان آلکسی تیمیا
از آنجا که آلکسی تایمیا غالباً با سایر شرایط مرتبط با سلامت روان همراه است، درمانهایی مانند آموزش مهارتهای اجتماعی و تغییر سبک زندگی که مشکلات دیگر فرد را برطرف میکند، گاهی اوقات میتواند به بهبود نارسایی هیجانی نیز منجر شود. در افرادی که یاد میگیرند عواطف را بشناسند، توصیف کنند و واکنش نشان دهند، علائم تا حد زیادی کاهش یافته و مشکلات کمتری در روابط بین فردی تجربه میکنند.
اما به طور کلی گزینههای درمانی برای آلکسی تایمیا اغلب با مشاوره معمولی یا گفتاردرمانی بسیار متفاوت است. اصولا متخصص سلامت روان(روانپزشک و روانشناس بالینی) برای درمان این افراد بر روی نامگذاری و ارزیابی طیف وسیعی از احساسات تمرکز میکند. همچنین تکنیکهای زیر میتواند به رشد هوش هیجانی و پرورش مهارت شناخت و درک احساسات سطحی و عمقی این افراد کمک کند:
-گروه درمانی
-یادداشت برداری روزانه
-درمان مبتنی بر مهارت
-انجام کارهای هنری خلاقانه
-تکنیکهای مختلف آرامش و ریلکسیشن
-خواندن داستانهای احساسی
با این حال درمان این اختلال دشوار است. تحقیقات کمی در مورد اینکه آیا واقعا میتوان از این مشکل رهایی یافت، وجود دارد. اما اینکه چگونه به نارسایی هیجانی مبتلا شده باشید روی قابل درمان بودن یا نبودن آن تاثیر میگذارد. به عنوان مثال اگر در نتیجه افسردگی یا PTSD آن را تجربه کردهاید، به احتمال زیاد قابل درمان است (به خوبی درمان سایر مشکلات مرتبط با سلامت روان که با آنها دست و پنجه نرم میکنید)، اما برای سایرین، آلکسی تایمیا میتواند در طول زمان به یک ویژگی پایدار تبدیل شود.
درمان نارسایی هیجانی
توصیههای زیر برای افرادی که الکسی تایمیا را تجربه میکنند، ممکن است مفید باشد:
یاد بگیرید که عواطف خود را به احساسات جسمی که با آنها به وجود میآید، مانند ضربان قلب سریع، تعریق یا کرختی ربط دهید.
رفتاردرمانی شناختی (CBT) را روی شناسایی و درک ارتباط بین افکار و احساسات متمرکز کنید.
ذهن آگاهی و تمرینهای دیگری را برای افزایش آگاهی عاطفی خود انجام دهید.
گروهدرمانی را امتحان کنید، چون به شما فرصت میدهد تا ببینید چگونه دیگران در مورد احساسات خود صحبت میکنند.
بیشتر به افکار و عقاید خود در مورد احساسات و اینکه اگر هیجانات خود را ابراز کنید چه اتفاقی میافتد، فکر کنید.
به طور کلی درمانهای توصیه شده برای همه موثر نخواهد بود و به شخص و شرایط او بستگی دارد.
سخن آخر
مانند اکثر مشکلات و نگرانیهای مربوط به سلامت روان، هم تشخیص صحیح و هم معالجه باید توسط یک متخصص بهداشت روان انجام شود. وقتی فرد مبتلا برای درمان آماده شد، مراجعه به یک متخصص بهترین قدم برای کمک به او و کاهش مشکلات و پریشانیهایش است. خود افراد مبتلا نیز باید در مورد اینکه چه چیزی برایشان بهتر است به خوبی فکر کرده و در طول دوره درمان صبور باشند.
به طور کلی، به تحقیقات بیشتری برای درک بهتر آلکسی تایمیا و نحوه درمان موثر آن نیاز است. از نظر دکتر ریچی ما هنوز هم درک خوبی از چرایی یا چگونگی این اتفاق در بعضی از افراد نداریم و البته سال به سال بیشتر یاد خواهیم گرفت.
مرجع : تبیان