نقش هويتي مادرانه از دختران امروز دزديده شده است
يك كارشناس امور تربيتي با اشاره به قدرتهاي ذاتي منحصر به دختران ميگويد: دختر اين قدرت را دارد كه انرژي مثبت زيادي را به خانواده بدهد و حتي زماني كه رابطه پدر و مادر تيره ميشود، آن را با معجزه عاطفه دوباره شيرين و روشن كند.
دكتر فروغ نيلچيزاده در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه دختر سرشار از قدرت «آرامشگري» و « رامشگري» است خاطرنشان كرد: بايد اين دو در خانواده بروز و ظهور پيدا كنند و اگر چنين نشود و مورد استقبال قرار نگيرد دخترها آن را براي رابطههاي عموما پنهاني با جنس مخالف به كار ميگيرند تا جايي كه براي دوستپسر خود حاضرند بيشترين ابراز محبتها و فداكاريها را بكنند به اين خاطر كه اين قدرت را دارند و كسي هست كه قدردان آن باشد.
وي ادامه داد: خانوادهها در اين رابطه مقصر اصلي هستند تا حدي كه ميتوان گفت، فرزندان ما امروز مثل يتيمان دارند بزرگ ميشوند.
اين استاد حوزه و دانشگاه نقش يك دختر در خانواده را در درجه اول به عنوان يك انسان مسئوليتپذيري نسبت به خود و ديگران عنوان كرد و در وجه جنسيتي دختر داشتن لطافتهاي روحي، قدرت زيباييآفريني و افزودن به پاكيها، مددكاري و قدرت انسگيري با افراد خانواده دانست.
اين كارشناس امور جوانان و خانواده همچنين در مورد نقش دختر در جامعه اينگونه، گفت: دختر با همين روحيه لطافتبخش خود بايد با توانمندي وارد جامعه شود به گونهاي كه آن ويژگيهاي ملكوتياش حفظ شود و درعين حال مورد سوء استفاده ديگران و آسيب رساندن به خودش نشود و آنچه اين حضور سالم را ممكن ميكند «حيامداري» است.
اين كارشناس امور تربيتي «حيا» را به دو بخش عاقلانه و احمقانه تقسيم كرد و گفت: حيامداري عاقلانه بايد در دختران تقويت شود و فضاي جامعه نبايد به گونهاي باشد كه اگر دختري امكان وفرصت ازدواج و فرزنددار شدن را نداشت، تصور كند حضورش حضور مثبتي نيست.
اين كارشناس امور تربيتي با بيان اينكه حضرت معصومه (س) دختري بودند كه تا سنين بالا هرگز ازدواج نكردند، خاطرنشان كرد: با اين وجود ايشان يك شخصيت منحصر به فرد و تابلويي شفاف ودقيق براي دختران ما هستند.
وي در ادامه به رواياتي در خصوص حيا اشاره و اظهاركرد: در روايات آمده است «سرمايه حيا در وجود دختران 9 برابر بيشتر از پسران است» و به اعتقاد من تاكيد روايات بر روي دختران است نه زنان چرا كه آنها هنوز وارد فرايندهاي جنسيتي نشدهاند.
دكتر نيلچيزاده بحث خود را در مورد حيا در روايات اينطور ادامه داد: در نگاه توحيدي عقيده بر اين است كه رابطه بين عقل با حيا و نيز ايمان با حيا يك رابطه مستقيم است چنانكه هيچ صفت اخلاقي، تا به اين اندازه روي هوشمندي و معنويت افراد موثر نيست و در روايتي داريم كه هرچه از ميزان حيا كم شود از عقل كم ميشود و هر چه از حيا كم شود از ايمان كم ميشود. بنابراين اگر در تربيت دختران و نهادن وظايف به دوش آنها، حيامداري را شاخصه اصلي قرار دهيم قطعا قدرت خلاقيت آنها را بالا بردهايم.
وي در تشريح حياي عاقلانه و احمقانه اينطور استدلال كرد: حياي احمقانه آن است كه در روانشناسي از آن به نام ضعف هويت ياد و گفته ميشود فرد از حضور مستقيم در جامعه و گرفتن حق خود شرم داشته و به طور كلي روحيهاي خجالتزده و شرمنده دارد؛ اما حياي عاقلانه آن است كه فرد را از بديها، زشتيها و شكستن حريم الهي محافظت ميكند و ميتواند ظرفيت عقلاني او را افزايش دهد.
اين استاد حوزه و دانشگاه در بخش ديگري از گفتگوي خود ضمن تاكيد بر نقش مادرانه يك دختر همانند حضرت زهرا(س) كه امابيها(س) ناميده شدند، خاطرنشان كرد: بانويي كه امروز مادر نميشود تا به اندامش آسيبي نرسد و به اصطلاح شبيه باربي بماند و نميخواهد زحمت كودكي را متحمل شود، به معني آن است كه دنياي مدرن امروز نقش هويتي مادرانه را از دختران دزديده است و اين از مصاديق امروزي زنده به گور كردن دختران است.