والدینی که «دختران نوجوان» دارند بیشتر طلاق میگیرند!
برای دهههاست که شواهد و تحقیقات نشان میدهند طلاق در خانوادههایی که فرزند دختر نوجوان دارند، بیشتر رخ میدهد. اکنون یک مطالعه دانشگاهی در استرالیا و آمریکا میگوید توضیحی علمی برای این روند پیدا کرده است.
واکاوی یک مطالعه در مورد طلاق
چند مطالعه که از دهه 1980 در کشور آمریکا انجام شدهاند، شواهدی را نشان میدهند که دختر شدن فرزند نخست یک زوج، احتمال جدا شدن را افزایش میدهد. در آن زمان، پژوهشگران این معضل را به گردن «ترجیح افراد به داشتن فرزند پسر» میانداختند. این پدیده وقتی شکل افراطی پیدا میکند، در قالب سقط جنین انتخابی یا انواع دیگری از آن بروز کرده بود.
به گزارش نشریه اکونومیست بریتانیا، یک تحقیق مشترک که میان دانشگاه ملبورن استرالیا و دانشگاه ایالتی جورجیا در آتلانتای آمریکا انجام شده نشان داده است که داشتن یک دختر بچه اول خطر طلاق والدین آنها را در دو کشور آمریکا و هلند افزایش میدهد.
مطالعات جدید چه میگویند؟
در این پژوهش برای نخستین بار فاکتور سن دختر نیز در نظر گرفته شد تا تاثیر آن بر طلاق والدین بررسی شود. نتیجه نشان داد که خطر طلاق در میان این خانوادهها در سالهای نوجوانی دختر و قبل از رسیدن به ۱۲ سالگی ظاهر میشود.
اما کارهای دیگری که در این زمینه منتشر شده، ایدههای دیگری را نیز نشان میدهد. «یان کاباتک» از دانشگاه ملبورن و «دیوید ریبار» از دانشگاه ایالتی جورجیا در آتالانتا در نوشتهای تاکید میکنند که دختر شدن فرزند نخست، واقعا ریسک طلاق والدین را در آمریکا و هلند افزایش میدهد. اما برخلاف تحقیقات پیشین، مطالعه آنها موضوع دیگری را نیز نشان میدهد. در این مطالعه، اثر سن دختر نیز مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این مطالعه ریسک این نوع طلاقها تنها در سنین نوجوانی دخترها پدیدار میشود. یعنی بر اساس تحقیقات آنان، قبل از این که دختران به سن 12 سالگی برسند، فرقی بین دختر و پسر در میزان طلاق وجود ندارد.
بنابراین اگر واقعا مساله ترجیحات پسر باشد، نباید 12 تا 13 سال تا طلاق فاصله باشد. نویسندگان به این نتیجه رسیدهاند که این که طلاق تا این سن طول میکشد، تبیین دیگری دارد. به نظر میرسد این موضوع بیشتر بر سر بحث بین والدین بر سر بزرگ کردن دختران نوجوان و اختلاف نظر بین آنها در مقایسه با بزرگ کردن پسران باشد.
آثار طلاق بین والدین دارای دختر و پسر در طول زمان
در این پژوهش برای نخستین بار فاکتور سن دختر نیز در نظر گرفته شد تا تاثیر آن بر طلاق والدین بررسی شود. نتیجه نشان داد که خطر طلاق در میان این خانوادهها در سالهای نوجوانی دختر و قبل از رسیدن به ۱۲ سالگی ظاهر میشود.
اما کارهای دیگری که در این زمینه منتشر شده، ایدههای دیگری را نیز نشان میدهد. «یان کاباتک» از دانشگاه ملبورن و «دیوید ریبار» از دانشگاه ایالتی جورجیا در آتالانتا در نوشتهای تاکید میکنند که دختر شدن فرزند نخست، واقعا ریسک طلاق والدین را در آمریکا و هلند افزایش میدهد. اما برخلاف تحقیقات پیشین، مطالعه آنها موضوع دیگری را نیز نشان میدهد. در این مطالعه، اثر سن دختر نیز مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این مطالعه ریسک این نوع طلاقها تنها در سنین نوجوانی دخترها پدیدار میشود. یعنی بر اساس تحقیقات آنان، قبل از این که دختران به سن 12 سالگی برسند، فرقی بین دختر و پسر در میزان طلاق وجود ندارد.
بنابراین اگر واقعا مساله ترجیحات پسر باشد، نباید 12 تا 13 سال تا طلاق فاصله باشد. نویسندگان به این نتیجه رسیدهاند که این که طلاق تا این سن طول میکشد، تبیین دیگری دارد. به نظر میرسد این موضوع بیشتر بر سر بحث بین والدین بر سر بزرگ کردن دختران نوجوان و اختلاف نظر بین آنها در مقایسه با بزرگ کردن پسران باشد.
در طول زمان این اثر کاهش مییابد. برای مثال در هلند، زمانی که فرزند نخست والدین به 18 سالگی میرسد، 20.12 درصد از زوجهایی که فرزندشان پسر است طلاق میگیرند، این در حالی است که برای والدین دارای فرزند دختر، این نسبت 20.48 درصد است. اما وقتی اولین فرزند بین 13 تا 18 ساله است، این اختلاف زیاد است و در هنگام 15 سالگی کودک به اوج میرسد.
دادههای به دست آمده در ایالات متحده پراکندهتر از اطلاعات مربوط به کشور هلند هستند. هر کسی که نوجوان داشته باشد، میداند که تربیت و بزرگ کردن آنها با دشواریهای خاص خودش همراه است. پیمایشهای صورت گرفته نشان میدهند که دختران نوجوان و پدران در کشورهای مورد تحقیق با یکدیگر مشکلاتی دارند (این موضوع شاید لزوما بین همه کشورها برقرار نباشد). از سوی دیگر به نظر میرسد والدین دارای دختر بیش از کسانی که پسر دارند، اعمال والدین را پیادهسازی میکنند. تحقیقات اولیه نشان داده است که یکی از رایجترین چیزهایی که والدین بر سر آن دعوا میکنند، این است که چقدر باید روی انتخابهای فردی نوجوانان خود کنترل داشته باشند. برای مثال چطور لباس بپوشند، با چه کسانی ملاقات کنند و کجا کار کنند.
دکتر جان کاباتک، پروفسور در دانشگاه ملبورن، میگوید این تاثیر سنی نیاز به توضیح متفاوتی دارد. یک دلیل عمده این رفتار میتواند این باشد که والدین بر سر تربیت دختران نوجوان بیش از تربیت پسران نوجوان جر و بحث میکنند.
دادههای به دست آمده در ایالات متحده پراکندهتر از اطلاعات مربوط به کشور هلند هستند. هر کسی که نوجوان داشته باشد، میداند که تربیت و بزرگ کردن آنها با دشواریهای خاص خودش همراه است. پیمایشهای صورت گرفته نشان میدهند که دختران نوجوان و پدران در کشورهای مورد تحقیق با یکدیگر مشکلاتی دارند (این موضوع شاید لزوما بین همه کشورها برقرار نباشد). از سوی دیگر به نظر میرسد والدین دارای دختر بیش از کسانی که پسر دارند، اعمال والدین را پیادهسازی میکنند. تحقیقات اولیه نشان داده است که یکی از رایجترین چیزهایی که والدین بر سر آن دعوا میکنند، این است که چقدر باید روی انتخابهای فردی نوجوانان خود کنترل داشته باشند. برای مثال چطور لباس بپوشند، با چه کسانی ملاقات کنند و کجا کار کنند.
دکتر جان کاباتک، پروفسور در دانشگاه ملبورن، میگوید این تاثیر سنی نیاز به توضیح متفاوتی دارد. یک دلیل عمده این رفتار میتواند این باشد که والدین بر سر تربیت دختران نوجوان بیش از تربیت پسران نوجوان جر و بحث میکنند.
پیشتر گمانهزنی محققان حول این بحث بود که به دلیل سنتها، ترجیح والدین بر فرزند پسر قرار دارد. پدیدهای که در شدیدترین حالت، خود را در شکل سقط جنین نوزادان دختر نشان میدهد. اما اکنون تحقیقات نشان میدهند دلایل دیگری در بروز این پدیده موثر هستند.
مطالعات تایید میکند که در سنین بحرانی نوجوانی فرزندان، دختران و پدران بیش از همه با یکدیگر درگیر میشوند و مادران دختران نوجوان نیز اختلافنظر بیشتری راجع به پول با شریک زندگی خود گزارش میکنند و نسبت به ایده طلاق بیشتر فکر میکنند.
مطالعات تایید میکند که در سنین بحرانی نوجوانی فرزندان، دختران و پدران بیش از همه با یکدیگر درگیر میشوند و مادران دختران نوجوان نیز اختلافنظر بیشتری راجع به پول با شریک زندگی خود گزارش میکنند و نسبت به ایده طلاق بیشتر فکر میکنند.
تحقیقات قبلی نشان داده بود یکی از رایجترین مواردی که والدین بر سر آن دعوا میکنند این است که چقدر باید انتخابهای شخصی دختران نوجوان خود را کنترل کنند؛ مثل نحوه لباس پوشیدن، قرار گذاشتن و یا محل کار.
نکته دیگری که محققان دریافتهاند این است که به نظر میرسد یک دسته از والدین نسبت به «تاثیر فرزند دختر» مصون هستند: خانوادههایی که در آنها پدر در کودکی خواهری بزرگتر از خود داشته است.
پژوهشگران تصور میکنند تجربه شخصی از ارتباط نزدیک با یک دختر نوجوان، در درک بیشتر و کنار آمدن با شرایط موثر است.
نکته دیگری که محققان دریافتهاند این است که به نظر میرسد یک دسته از والدین نسبت به «تاثیر فرزند دختر» مصون هستند: خانوادههایی که در آنها پدر در کودکی خواهری بزرگتر از خود داشته است.
پژوهشگران تصور میکنند تجربه شخصی از ارتباط نزدیک با یک دختر نوجوان، در درک بیشتر و کنار آمدن با شرایط موثر است.
مقایسه ریسک طلاق در بین والدین دارای فرزند نخست دختر و پسر (درصد) / منبع: اکونومیست
نکته جالب آخر:
چه والدینی کمتر طلاق گرفتهاند؟ به نظر میرسد یک نکته جالب دیگر در این تحقیق وجود دارد. اگر از خود میپرسید که چه والدینی نسبت به داشتن فرزند دختر و طلاق گرفتن واکنشی نشان دادهاند، جمله بعد را بخوانید: در خانوادههایی که پدر یک خواهر داشته، این واکنشها صورت نگرفته است. در واقع، نگاه کردن از منظر یک خواهر ممکن است به نوعی پدر را در این فرآیند اجتماعی کمک کرده باشد.