جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۰ / ۰۶:۲۶
کد مطلب: 56059
۲

«تمسخر» همسر در حضور فرزندان و «حنایی» که برای بچه‌ها رنگ می بازد

«تمسخر» همسر در حضور فرزندان و «حنایی» که برای بچه‌ها رنگ می بازد
به گزارش میگنا دکتر حسین ابراهیمی مقدم در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: متاسفانه خیلی از مواقع زوجین نقاط ضعف یکدیگر را به رخ هم کشیده و اشتباهات همدیگر را دست مایه خنده و شوخی و یا سرزنش یکدیگر قرار می‌دهند. البته اگر بتوان شرایطی فراهم کرد که همسر متوجه اشتباهاتش شده و آن ها را اصلاح کند بسیار خوب است اما به رخ کشیدن اشتباهات و دست مایه خنده قرار دادن آنها تنها منجر به ایجاد مقاومت و نه اصلاح رفتار در افراد می‌شود، از این رو همسران باید به جد از شوخی‌هایی این چنینی در حضور فرزندان بپرهیزند. 

این روان درمانگر با بیان اینکه والدین الگوی فرزندان هستند، ادامه داد: در این شرایط به کودکان احساس ناخوشایندی نظیر عدم امنیت دست می‌دهد و تصور می‌کنند اگر پدر یا مادر آنها می‌تواند اشتباهاتی تا این اندازه خنده دار انجام دهد، چگونه می‌تواند مادر یا پدر قابل اعتمادی برای آنها باشد؟. از سوی دیگر نوجوانان نیز خیلی سریع از این رفتارهای والدین سوء استفاده کرده و یاد می گیرند چگونه والدین را به اصطلاح دور بزنند و خواسته‌هایشان را عملی کنند چراکه متوجه می شوند بین والدین اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف نظر در رفتار آنها پیداست.

ابراهیمی مقدم معتقد است که در شرایط یاد شده، فرزندان با سوء استفاده از خلاء و فاصله میان والدین، دیگر از والدین حرف شنوی کاملی نخواهند داشت. 

وی افزود: اتفاق بد دیگری که شاهد آن هستیم این است که زوجین به خیال خود تصور می کنند با بیان نقاط ضعف همسر خود در حال انتقاد از او هستند اما در واقعیت تمام جنبه های شخصیتی و زندگی همسر خود را با انتقادِ همراه با تمسخر تحت تاثیر قرار می‌دهند. بعضا بیان این نقاط ضعف نیز با توهین‌هایی نظیر "چقدر تو احمقی"، "تو نمی فهمی"، "تو خنگی" و... همراه می‌شود. به مرور زمان تکرار این توهین‌ها باعث می شود فرزندان به این باور غلط برسند که شاید مادر یا پدر آنها واقعا سزاوار این توهین ها هستند چراکه این صفات در ذهن اطرافیان می‌نشیند و جزو باورهایشان می‌شود. از سوی دیگر وقتی فرزند به این باور برسد که والد او سزاوار چنین صفاتی است  هیچگاه در شرایط حساس با او مشورت نمی‌کند چراکه او را صاحب نظر نمی‌داند. 

به گفته عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج و زوج در انجمن ازدواج و خانواده کشور، در شرایط یاد شده فرزندان دچار ناامیدی شده و این ناامیدی بعضا تا آخر عمر همراه آنها خواهد بود چراکه تغییر باورها بسیار سخت است.

این روانشناس با بیان اینکه بی اعتمادی شکل گرفته در باور فرزندان نسبت به رابطه میان والدین می‌تواند در آینده بر رابطه زناشویی آنها نیز اثر گذارد، خاطر نشان کرد: این عدم اطمینان در فرزندان حتی می‌تواند به رابطه با همسر نیز تعمیم داده شود چراکه فرزندان شاهد این مساله بوده اند که پدر به توانایی های مادر و یا مادر به توانایی های پدر اعتماد نداشته و همدیگر را مسخره می‌کردند از این رو آنها نیز نسبت به همسر خود بی‌اعتماد شده و نمی‌توانند یک رابطه عاشقانه خوب  را تجربه کنند و در رابطه با همسر خود به رفتارهای تحقیرآمیز روی می‌آورند. 

وی با اشاره به تبعات ناخوشایند تحقیر زوجین در حضور فرزندان، ادامه داد: کودکان و نوجوانان هنوز به درجه بالایی از رشد شناختی نرسیده اند که شرایط را درک کنند و از این رو در چنین شرایطی دچار وسواس فکری می‌شوند. نیازی نیست بچه ها از تمام مشکلات میان والدین خبر داشته باشند چراکه بعضا با فهمیدن مشکلات میان والدین و مشاهده تمسخر کردن آنها توسط یکدیگر نتیجه گیری‌های غلطی می‌کنند. از جمله این نتیجه گیری های غلط این است که وقتی رابطه بین زوجین همیشه خوب نیست و آنها در کنار هم خوشبخت نیستند؛ اصلا چرا باید ازدواج کرد؟. از این رو والدین نباید در حضور فرزندان در مورد مسائل و نقاط ضعف و مشکلات یکدیگر صحبت کنند مگر آنکه فرزندانشان به پختگی کاملی رسیده باشند و با بیان مشکلات بتوانند از آنها مشورت راهگشا و صحیحی بگیرند. 

ابراهیمی مقدم همچنین تاکید کرد که زوجین با تحقیر کردن یکدیگر شاهد نخستین گام‌های بی احترامی در خانه خواهند بود و اگر احترام اعضای خانواده زیر پا گذاشته شود، در واقع اولین اصل بهداشت روانی خانواده به مخاطره می‌افتد و در چنین شرایطی فرزندان نیز به خود اجازه می‌دهند به والدین توهین کرده و از همین توهین‌ها نیز برای رسیدن به خواسته‌های خود استفاده می‌کنند. 

این روان درمانگر در پایان سخنان خود درباره توهین زوجین نسبت به خانواده یکدیگر در حضور فرزندان نیز تصریح کرد: اقوام درجه یک فرزندان نظیر دایی، عمه، خاله و ... منبع عشق و محبت برای آنها محسوب شده و توهین و بی‌احترامی به آنها در واقع پایگاه عاطفی بچه‌ها را دچار مشکل می‌کند. در این شرایط بچه‌ها فکر می‌کنند  افرادی را دوست دارند که ارزشمند نیستند و فاصله و شکافی میان آنها و اقوام درجه یک ایجاد می‌شود که برایشان بسیار آسیب‌زا خواهد بود.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
دو بیگانه همدرد، از دو خویشاوند بی‌درد یا ناهم‌درد، با هم خویشاوندترند… علی شريعتی