جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ / ۲۳:۱۹
کد مطلب: 56503
۱

ریشه خشم و عصبانیت؛ تربیت در کودکی یا شرایط اجتماعی

ریشه خشم و عصبانیت؛ تربیت در کودکی یا شرایط اجتماعی
فاطمه کوهپایه زاده روانشناس درباره ریشه‌های خشم در افراد گفت: یکی از علت‌های خشم، ناکامی است! خشم احساسی است که می‌تواند یک رفتارپرخاشگرانه را در پی داشته باشد.یعنی وقتی فرد یک خواسته‌ای دارد و آن خواسته برآورده نمی‌شود ناکامی را تجربه می‌کند و این موضوع باعث خشم و عصبانیت می‌شود.
 
کوهپایه زاده گفت: می‌توان ریشه‌های خشم به دلیل ناکامی را حتی در لابه‌لای برخی باور‌های غلط حاکم در فرهنگ و جامعه جستجو کرد. در فرهنگ ما باور غلطی مبنی بر این وجود دارد که کودک باید چشم و دل سیر باشد و این بدین معناست که کودک هر چه می‌خواهد باید در اختیار او قرار بگیرد، قطعا این موضوع تا ۱۴ ماهگی کودک درست است. اما ما طی ۱۴ تا ۲۴ ماهگی، باید کودک را با ناکامی متناسب با سن و توانش آشنا کنیم و این باید طی پروسه‌ای آهسته و نرم صورت بگیرد.

برای مثال در ابتدا از هر پنج خواسته کودک به یک خواسته اعتنا نکنیم تا او با حس ناکامی آشنا شده و بتواند از دو الی دو نیم سالگی به بعد با ناکامی بیشتری مواجه شود.

این روانشناس گفت: اساس شکل‌گیری شخصیت و روان سالم یک کودک بر اساس تربیت درست است. اگر کودک در تربیت خود ناکامی را به درستی و به اندازه تجربه و درک نکرده باشد در حدی که برای مثال بتواند بین پفک و آدامس یکی را انتخاب کند و یکی را ناکام شود، در بزرگسالی بدلیل عدم تجربه و درک ناکامی، در صورت مواجهه با هر نوع ناکامی به خشم و در نهایت عصبانیت سوق پیدا می‌کند.

کوهپایه زاده گفت: باید یادآوری کنم که در فرهنگی که مردم معتقد هستند کودک باید پادشاه باشد یا اینکه هر چیزی می‌خواد در اختیار او قرار بگیرد (به تعبیر عامیانه چشم و دل سیر باشد) آنوقت این کودک با طعم ناکامی مواجه نمی‌شود و وقتی این کودک بزرگ می‌شود این ناکامی تجربه نشده، منجر به این خواهد شد که ناخودآگاه پرخاشگری اولین واکنش و انتخابش باشد، آن وقت است که می‌بینیم این پرخاشگری، عصبانیت و خشم بخش عمده‌ای از فرهنگ امروز ما را تشکیل می‌دهد!

کودک در ابتدا هیچ تعریفی از مرز صحیح خواسته‌ها و نیازهایش برای خود ندارد و این پدر و مادر هستند که در عین مهربانی، اما با قاطعیت با تربیت درست این مرز را برای او تعریف می‌کنند.

این روانشناس گفت: بنابراین در تربیت بسیار مهم است که باور‌های را که دیگر کارایی ندارد از ساختار تربیتی و در نهایت از ساختار فرهنگی جدا کنیم تا فرزندمان در نوجوانی و جوانی دچار تاب آوری پایین، افسردگی و پرخاشگری‌های مکرر  نشود و عملکرد زندگی فردی و اجتماعی اش مختل نشود.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
اعتماد به نفس ضرورتاً تضمین کننده موفقیت نیست ولی عدم اعتماد به نفس مطمئناً باعث شکست می‌شود./ آلبرت بندورا