محبوبیت مفهوم تابآوری و پژوهشهای مرتبط با آن به این دلیل است که این دیدگاه بر توانمندیها، ظرفیتها، امید و قدرت فرد تمرکز دارند.
تاب آوری چارچوبی برای پیشگیری و درمان اعتیاد مطرح میکند
باشگاه تاب آوری
دکتر علیرضا صارمی در یادداشتی در باشگاه تاب آوری میگنا نوشت: اعتیاد به مواد مخدر و الکل یا بعبارتی سوء مصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات جوامع بشری است که آثار و نشانه های ان را میتوان در سرتاسر جهان شاهد بود اعتیاد به مواد مخدر چه زندگی و خانواده ها را که ویران و آشفته نکرده است
تابآوری به عنوان محصول تعامل عوامل فردی و محیطی و آن چه که در طی سالهای رشد کودکی و نوجوانی در فرد شکل میگیرد و پرورش می یابد مطرح میگردد مطالعات فراوانی نشان داده اند که آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی، سازگاری اجتماعی و تاب آوری در گروه هدف تأثیر گذار بوده و بدین ترتیب میتوان از آن به عنوان یک روش اثربخش حتی در بحث پیشگیری از اعتیاد و سومصرف مواد مخدر برخوردار بود
تابآوری میتواند با تقویت عوامل محافظت کننده در محیط کودک همراه با ارتقاء مهارتهای زندگی و تواناییهای شخصی وی توسعه یابد. نا گفته نماند که هر فرد میتواند در موقعیتی تابآور و در موقعیتی دیگر غیر تابآور باشد، که به کیفیت ارتباط فرد با عوامل خطر و عوامل محافظت کننده بستگی دارد
متاسفانه روزانه تعداد زیادی بر شمار مبتلایان به اعتیاد اضافه میشود و از قرار تزاید این مصیبت جهانگیر قصدی برای کاهش ندارد عوارض اعتیاد میتواند اختلالات جسمی، روانی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی- اجتماعی باشد
اعتیاد باعث از بین رفتن مرزهای فرهنگی جامعه و به خطر افتادن سلامت روانی و اقتصادی خواهد بود
افراد به دلایل متنوعی از جمله عدم آموزش موثر ، انتخابهای نامناسب ، و باورهای ناکارآمد فرهنگی و تربیتی ممکن است که به مصرف یا سوءمصرف دارو متمایل باشند مشاوران، درمانگران و روانشناسان بالینی از روش مذکور برای افزایش خودکارآمدی اجتماعی و تاب آوری در این افراد استفاده کنند.
در این میان میتوان به پرورش یافتن در یک خانواده بد کارکرد ، وجود والدینی که یا بیش از حد آسانگیر هستند یا اینکه بنوعی درگیر افراط و تفریط هستند و سایر عواملی که میتواند الگویی برای سوء استفاده از دارو فراهم کند تأثیرات دوستان، و ناهمنوایی اجتماعی هم با ادامهی مصرف دارو وابستگی در شخص به وجود میآید که خود نیاز تازهای میآفریند که باید ارضا شود
بر اساس نظریه جان بالبی خالق نظریه دلبستگی جدایی از منبع ایمنی بخش (مادر)، میتواند با گسستگی ارتباط فرد با دیگر افراد جامعه و گرایش او به سمت مواد مخدر به منظور فرار از ترسها، اضطرابها وپناه بردن به رویا و... ارتباطی وجود داشته باشد.
با مطالعات بر روی کودکان پرورشگاهی روشن شده است که دلبستگی در سالهای اولیه زندگی یک نیازبیولوژیکی است که بایستی به نحو شایسته ای تامین شود در مورد بزرگسالان اگرچه نیاز به پیوند اجتماعی دیگر برای بقاء ضروری نیست، ولی در نبود پیوند صمیمی، انسان در معرض طیف گسترده ای از بیماریهای روانی و جسمیقرار میگیرد، نبود پیوندهای اجتماعی موجب کاهش تاب آوری است .
فقر ارتباطات و حمایت های اجتماعی ممکن است بتواند ضعف دستگاه ایمنی، اقدام به خودکشی، سوء مصرف مواد و دیگر اشکال آسیبهای روانی را به دنبال داشته باشد اگرچه میدانیم افراد غیرمعتاد به طور معناداری دارای تاب آوری بالاتر نسبت به گروه های معتاد ویا حتی معتادان بهبودیافته هستند و در عرصه حمایت اجتماعی ادارک شده افراد غیرمعتاد و یا معتادان بهبودیافته نسبت به افراد معتاد به طور معناداری دارای سطوح بالاتری از حمایت اجتماعی هستند.
همانطوری که افراد غیرمعتاد و افراد بهبودیافته به طور معناداری در زمینه معنویت و معنامندی دارای نمرات بالاتری نسبت به افراد معتادند یکی دیگر از عوامل شخصیتی که ارزیابی آن در تبیین آمادگی به اعتیاد منطقی به نظر میرسد، سبکهای مقابله با فشار روانی است در کنار سایر مفاهیم کارآمد و مهمی که در مبحث اعتیاد مطرح میشوند مفهوم تابآوری نیز یک چارچوب جدید را در زمینه پیشگیری از اعتیاد و حتی درمان آن مطرح میکند اگرچه برخی از مطالعات نشان داده اند که آموزش مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد موثر است
این رویکرد از مبدأ کاهش عوامل خطرساز محیطی(که زمینه ساز بروز رفتارهای ناسازگار و اختلالات روانی هستند)، به سمت تابآوری و ارتقاء آن میباشد. در این چارچوب جدید، شناخت عوامل محافظت کننده محیطی، اصلی است که از آن میتوان مانند سپری در مقابل اثرات زیان آور عوامل خطرساز استفاده کرد. به علاوه آگاهی و شناخت آسیبپذیری های فردی که تهدیدی برای تابآوری به شمار میرود از اهمیت زیادی برخوردار است.
تابآوری به عنوان محصول تعامل عوامل فردی و محیطی و آن چه که در طی سالهای رشد کودکی و نوجوانی در فرد شکل میگیرد و پرورش می یابد مطرح میگردد. تابآوری میتواند با تقویت عوامل محافظت کننده در محیط کودک همراه با ارتقاء مهارتهای زندگی و تواناییهای شخصی وی توسعه یابد. نا گفته نماند که هر فرد میتواند در موقعیتی تابآور و در موقعیتی دیگر غیر تابآور باشد، که به کیفیت ارتباط فرد با عوامل خطر و عوامل محافظت کننده بستگی دارد مفهوم تاب آوری در حوزه روان شناسی تحولی توجه ای روزافزون کسب کرده است.
چرخش تمرکز از خطر به تاب آوری به واسطه ناکامیِ تاکید بر شناسایی عوامل خطرآفرین ناشی می شود میتواند نوید بخش توسعه ادبیات تحقیق در این زمینه باشد .
بررسی عوامل حمایتی مؤثر در تابآوری نیز که در جوامع و فرهنگهای مختلف مطرح شده است میتوان میزان تابآوری را در گروههای مختلف سنجید زیرا این عوامل نشان دهندهی یک حس واقعگرایانهی مثبت افراد تابآور نسبت به خودشان است ونیز میتوان به این نکته پی برد که افراد تابآور چگونه از عهدهی شرایط دشوار بر میآیند و چگونه میتوانند بر محیط و موقعیت تأثیر گذار باشند. مطالعاتی از این دست میتواند در مبارزه با اعتیاد چه در پیشگیری و چه در درمان بسیار مفید فایده باشد و به فعالان در عرصه پیشگیری و درمان اعتیاد یاری رساند .
شاید تمایل زیاد به پژوهشهای تابآوری به این دلیل باشد که عوامل محافظت کننده نقش پراهمیتی را در زندگی فرد ایفا میکنند
محبوبیت مفهوم تابآوری و پژوهشهای مرتبط با آن به این دلیل است که این دیدگاه بر توانمندیها، ظرفیتها، امید و قدرت فرد تمرکز دارند.
این که عوامل محافظت کننده به عنوان سپری بر علیه رفتارهای خطرزا و پیامدهای همراه با آنها مطرح هستند میتواند در امر خطیر مبارزه با اعتیاد و توسعه مدیریت پیشگیری بسیار کارساز و موثر باشد
بسیاری از جوامع در سطوح محلی و ملی به شناسایی عوامل مؤثر بر تابآوری و به دنبال آن، طراحی برنامههای درمانی و ارتقای تواناییهای لازم درنوجوانان اقدام کردهاندو از این حیث الگو و تجربیاتی موفقی در اختیار جهانیان قرار گرفته است .