ALBERT BANDURA
آلبرت بندورا - روانشناس مشهور در سن 95 سالگی درگذشت
2021-1925
به گزارش میگنا آلبرت بندورا (Albert Bandura) اهل کانادا و ایالات متحده آمریکا و از روانشناسان بزرگ جهان در عصر حاضر است. نظریه یادگیری اجتماعی از نظریههای مشهور وی است. بر پایه گزارش مجله روانشناسی عمومی، او پس از بیاف اسکینر، زیگموند فروید و ژان پیاژه، چهارمین روانشناس قرن بیستم از لحاظ بیشترین استناد در مقالات روانشناسی است.
آلبرت بندورا در سال ۱۹۲۵ در شهر کوچکی واقع در آلبرتای کانادا متولد شد. او دوران دبستان خود را در مدرسهای کوچک که فقط ۲۰ دانشآموز و دو معلم داشت به اتمام رساند. بندورا در دانشگاه بریتیش کلمبیا (British Columbia University) ثبت نام کرد و به علت داشتن اوقات بیکاری، در یک کلاس روانشناسی شرکت کرد. او از همان زمان به روانشناسی علاقهمند شد. بعد از فارغالتحصیلی با کارگران ساختمانی در ناحیه "یوکون" به پر کردن چاله چولههای بزرگراه آلاسکا (Alaska Highway) پرداخت. او مجذوب مردمی شد که در منطقه شمالی با آنها روبرو شده بود و خود را در میان مجموعه جالبی از افرادی یافت که اکثرا از دست طلبکار، نفقهبگیر و ماموران ناظر بر آزادی مشروط فرار کرده بودند.
او به آسیبشناسی روانی زندگی روزمره علاقه شدیدی پیدا کرد. بندورا مدرک دکتری خود را در رشته روانشناسی بالینی در سال ۱۹۵۲ از دانشگاه آیوا (Iowa) دریافت کرد و به عضویت هیات علمی دانشگاه استانفورد درآمد.
آلبرت بندورا در سال ۱۹۲۵ در شهر کوچکی واقع در آلبرتای کانادا متولد شد. او دوران دبستان خود را در مدرسهای کوچک که فقط ۲۰ دانشآموز و دو معلم داشت به اتمام رساند. بندورا در دانشگاه بریتیش کلمبیا (British Columbia University) ثبت نام کرد و به علت داشتن اوقات بیکاری، در یک کلاس روانشناسی شرکت کرد. او از همان زمان به روانشناسی علاقهمند شد. بعد از فارغالتحصیلی با کارگران ساختمانی در ناحیه "یوکون" به پر کردن چاله چولههای بزرگراه آلاسکا (Alaska Highway) پرداخت. او مجذوب مردمی شد که در منطقه شمالی با آنها روبرو شده بود و خود را در میان مجموعه جالبی از افرادی یافت که اکثرا از دست طلبکار، نفقهبگیر و ماموران ناظر بر آزادی مشروط فرار کرده بودند.
او به آسیبشناسی روانی زندگی روزمره علاقه شدیدی پیدا کرد. بندورا مدرک دکتری خود را در رشته روانشناسی بالینی در سال ۱۹۵۲ از دانشگاه آیوا (Iowa) دریافت کرد و به عضویت هیات علمی دانشگاه استانفورد درآمد.
بندورا نخستین کتاب معروف خود را در سال ۱۹۶۳ با همکاری اولین دانشجوی دوره دکتری خود به نام ریچارد والترز تحت عنوان "یادگیری اجتماعی و رشد شخصیت"(Social Learning and Personality Development) منتشر کرد. در این کتاب مفاهیم کلی و اصلی یادگیری اجتماعی بیان شد.
او در سال ۱۹۷۳ به ریاست انجمن روانشناسان آمریکا انتخاب شد. طی سالهای اخیر گرایش بندورا به ابعاد شناختی شخصیت به مراتب افزایش یافته بود. در اواخر وی فرایندهای پیچیده شناختی را با روشهای ظریف علمی و تجربی مورد بررسی قرار میداد و برای بسیاری از روانشناسان معاصر یک الگوی عملی قابل قبول به شمار میرفت.
او در سال ۱۹۷۳ به ریاست انجمن روانشناسان آمریکا انتخاب شد. طی سالهای اخیر گرایش بندورا به ابعاد شناختی شخصیت به مراتب افزایش یافته بود. در اواخر وی فرایندهای پیچیده شناختی را با روشهای ظریف علمی و تجربی مورد بررسی قرار میداد و برای بسیاری از روانشناسان معاصر یک الگوی عملی قابل قبول به شمار میرفت.
Albert Bandura Death
اما برخی منابع خبری اعلام کردند که شخصیت افسانه ای آلبرت بندورا در 26 ژوئیه 2021 در سن 95 سالگی در کالیفرنیا درگذشت. علت مرگ وی طبیعی بوده است.
بر اساس یادداشت خانم دکتر دنا بهمنی از دانشگاه استنفورد، خطاب به انجمن روانشناسی ایران، پروفسور بندورا تا روز پیش از مرگش در دفتر کار خود مشغول نوشتن آخرین کتابش با مضمون «یادداشت های خداحافظی» بود.
بنا به درخواست وی هیچ مراسم یادبودی برای ایشان برگزار نخواهد شد و هزینه گل و هدایای دوستداران ایشان وقف سازمانهای بشردوستانه خواهد شد.
بر اساس یادداشت خانم دکتر دنا بهمنی از دانشگاه استنفورد، خطاب به انجمن روانشناسی ایران، پروفسور بندورا تا روز پیش از مرگش در دفتر کار خود مشغول نوشتن آخرین کتابش با مضمون «یادداشت های خداحافظی» بود.
بنا به درخواست وی هیچ مراسم یادبودی برای ایشان برگزار نخواهد شد و هزینه گل و هدایای دوستداران ایشان وقف سازمانهای بشردوستانه خواهد شد.
ما برای او دعا می کنیم که روح او در آرامش باشد. او شخصیت بزرگی بود که سهم بزرگی در زمینه آموزش مفاهیم روانشناسی داشت. بسیاری از شخصیت های مشهور خبر مرگ وی را از طریق شبکه های اجتماعی مانند روانپزشک و سخنران دکتر سمیر پریخ تأیید کردند، "کمک های عظیم او در زمینه روانشناسی. میراث قابل توجه برای نسل های آینده است و دانشجویان به خاطر کارهای بزرگی که آلبرت بندورا انجام داده است باید به یادگیری و رشد علمی خود ادامه دهند.
RIP آلبرت بندورا. " مرگ او بدترین واقعه امروز خواهد بود. بسیاری از دانشجویان و دوستان وی به دلیل درگذشت بندورا عمیقا تسلیت گفتند.
اینجا چند پست زیبا و دلخراش که توسط طرفداران آلبرت بندورا در شبکه های اجتماعی دنیا به اشتراک گذاشته شده است آورده می شود:
توتی نوشت: « روانشناسی نمی تواند به مردم بگوید که چگونه باید زندگی خود را ادامه دهند. با این حال، می تواند ابزاری برای ایجاد تغییرات شخصی و اجتماعی در اختیار آنها قرار دهد.» برگرفته از تئوری یادگیری اجتماعی. به امید استراحت راحت
فرانکو : " یکی از بزرگترین ذهن ها ، نه فقط در دوران معاصر بلکه در تمام تاریخ و یک قهرمان در تلاش برای درک شناخت و پیشرفت انسان است. تحصیلات وی پیشتاز روانشناسی، آموزش و بسیاری دیگر بوده است. در قدرت بمان ، آلبرت بندورا . (1925-2021)
" یکی از بزرگترین ذهن ها ، نه فقط در دوران معاصر بلکه در تمام تاریخ و یک قهرمان در تلاش برای درک شناخت و پیشرفت انسان است. تحصیلات وی پیشتاز روانشناسی ، آموزش و بسیاری دیگر بوده است. در قدرت بمان ، Franco Belo ، M.Mus. ♫ ♪ ♬
NM Manisha نوشت: « به آلبرت بندورا، یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان در تمام دورانها.
Atul Kumar Wrote: " او یک روانشناس مشهور بود که در زمینه روانشناسی شخصیت ، روانشناسی شناختی ، روان درمانی و روانشناسی اجتماعی سهم قابل توجهی داشت. آرام باش ، افسانه. "
توتی نوشت: « روانشناسی نمی تواند به مردم بگوید که چگونه باید زندگی خود را ادامه دهند. با این حال، می تواند ابزاری برای ایجاد تغییرات شخصی و اجتماعی در اختیار آنها قرار دهد.» برگرفته از تئوری یادگیری اجتماعی. به امید استراحت راحت
فرانکو : " یکی از بزرگترین ذهن ها ، نه فقط در دوران معاصر بلکه در تمام تاریخ و یک قهرمان در تلاش برای درک شناخت و پیشرفت انسان است. تحصیلات وی پیشتاز روانشناسی، آموزش و بسیاری دیگر بوده است. در قدرت بمان ، آلبرت بندورا . (1925-2021)
" یکی از بزرگترین ذهن ها ، نه فقط در دوران معاصر بلکه در تمام تاریخ و یک قهرمان در تلاش برای درک شناخت و پیشرفت انسان است. تحصیلات وی پیشتاز روانشناسی ، آموزش و بسیاری دیگر بوده است. در قدرت بمان ، Franco Belo ، M.Mus. ♫ ♪ ♬
NM Manisha نوشت: « به آلبرت بندورا، یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان در تمام دورانها.
Atul Kumar Wrote: " او یک روانشناس مشهور بود که در زمینه روانشناسی شخصیت ، روانشناسی شناختی ، روان درمانی و روانشناسی اجتماعی سهم قابل توجهی داشت. آرام باش ، افسانه. "
بندورا او تأثیر بهسزایی در زمینهٔ علوم «آموزش و پرورش» و چندین شاخه از روانشناسی از جمله روانشناسی شخصیت، روانشناسی درمانی و روانشناسی شناختی اجتماعی و همچنین گذار از رفتارگرایی به روانشناسی شناختی داشت. او را آغازگر «نظریهٔ یادگیری اجتماعی» میدانند که بعدها به «نظریه شناختی اجتماعی» تغییر نام داد.
اولین بار او نقش تصویرسازی ذهنی را توصیف کرد. آلبرت بندورا یک رفتارگرای متعصب بود و یک روانشناس شناختی شد. بعلاوه آلبرت بندورا بیشتر اوقات پدر رفتارگرایی شناختی خوانده میشود. بلندپروازی نظری آلبرت بندورا سبب گردآوری «یک چارچوب نظری واحد برای تحلیل افکار و رفتار بشر شد».
وی از رفتارگرایی سنتی خارج شد بلکه به بررسی و تحقیق در زمینه یادگیری مشاهدهای، سرمشقگیری و خودتنظیمی پرداخت. این علاقه منجر شد وی در زمینه مکانیسمها و عوامل تعیینکننده یادگیری مشاهدهای سرمشقگیری رفتار قاعدهمند به پژوهش بپردازند.
او بین سه نوع الگو تمایز قائل شد: الگوی زنده (مثلاً، رفتار یک دوست)، الگوی نمادی (مثلاً، رفتار یک بازیگر در تلویزیون) و الگوی کلامی (مثلاً، رفتار شخصی که در داستان توصیف میشود.) پیشرفتهای چشمگیر در تکنولوژی ارتباطات در قرن گذشته (از رادیو تا تلویزیون و اینترنت) به این معنا است که محیط نمادی بهطور روزافزون نقش اساسی در شکلگیری ارزشها، عقیدهها، نگرشها و سبکهای زندگی دارد. همانگونه که کار بندورا بهطور اخص به تحولات معاصر در رشد تکنولوژی ارتباطات مربوط است.
اولین بار او نقش تصویرسازی ذهنی را توصیف کرد. آلبرت بندورا یک رفتارگرای متعصب بود و یک روانشناس شناختی شد. بعلاوه آلبرت بندورا بیشتر اوقات پدر رفتارگرایی شناختی خوانده میشود. بلندپروازی نظری آلبرت بندورا سبب گردآوری «یک چارچوب نظری واحد برای تحلیل افکار و رفتار بشر شد».
وی از رفتارگرایی سنتی خارج شد بلکه به بررسی و تحقیق در زمینه یادگیری مشاهدهای، سرمشقگیری و خودتنظیمی پرداخت. این علاقه منجر شد وی در زمینه مکانیسمها و عوامل تعیینکننده یادگیری مشاهدهای سرمشقگیری رفتار قاعدهمند به پژوهش بپردازند.
او بین سه نوع الگو تمایز قائل شد: الگوی زنده (مثلاً، رفتار یک دوست)، الگوی نمادی (مثلاً، رفتار یک بازیگر در تلویزیون) و الگوی کلامی (مثلاً، رفتار شخصی که در داستان توصیف میشود.) پیشرفتهای چشمگیر در تکنولوژی ارتباطات در قرن گذشته (از رادیو تا تلویزیون و اینترنت) به این معنا است که محیط نمادی بهطور روزافزون نقش اساسی در شکلگیری ارزشها، عقیدهها، نگرشها و سبکهای زندگی دارد. همانگونه که کار بندورا بهطور اخص به تحولات معاصر در رشد تکنولوژی ارتباطات مربوط است.
درباره نظریه:
آلبرت بندورا پیشگام نظریه یادگیری اجتماعی است. این نظریه بهخصوص در درک پرخاشگری و اینکه چطور طیف وسیعی از رفتارهای انسان توسط خودارزیابیها، برانگیخته و تنظیم میشود، مؤثر بوده است. اولین بار او نقش تصویرسازی ذهنی را توصیف کرد. آلبرت بندورا یک رفتارگرای متعصب بود و یک روانشناس شناختی شد. بعلاوه آلبرت بندورا بیشتر اوقات پدر رفتارگرایی شناختی خوانده میشود. بلندپروازی نظری آلبرت بندورا سبب گردآوری «یک چارچوب نظری واحد برای تحلیل افکار و رفتار بشر شد».
بندورا معرف دیدگاه جدیدی به نام یادگیری اجتماعی بوده و با تاکید بر نقش عوامل شناختی، خلا موجود در رفتارگرایی کلاسیک را پر کرده است.آلبرت بندورا پیشگام نظریه یادگیری اجتماعی است. این نظریه بهخصوص در درک پرخاشگری و اینکه چطور طیف وسیعی از رفتارهای انسان توسط خودارزیابیها، برانگیخته و تنظیم میشود، مؤثر بوده است. اولین بار او نقش تصویرسازی ذهنی را توصیف کرد. آلبرت بندورا یک رفتارگرای متعصب بود و یک روانشناس شناختی شد. بعلاوه آلبرت بندورا بیشتر اوقات پدر رفتارگرایی شناختی خوانده میشود. بلندپروازی نظری آلبرت بندورا سبب گردآوری «یک چارچوب نظری واحد برای تحلیل افکار و رفتار بشر شد».
← تأثیر تقویت بیرونی بر تفکر
رویکرد بندورا رفتارگرایانه است و در پژوهشهای خود بر مشاهده رفتار آزمودنیهای انسان تمرکز داشت. او به بررسی تاثیر تقویت بیرونی در فرایندهای تفکر مانند اعتقادات، انتظارات و آموزشها میپردازد. از نظر او پاسخهای رفتاری، مثل رباطها یا آدمهای ماشینی به طور خود به خودی به وسیله محرکهای بیرونی شروع نمیشوند. بلکه واکنشها به محرکها، خودانگیخته میباشد.
← تأثیر فرآیندهای شناختی
علاوه بر تقویت، فرایندهای شناختی فرد نیز در پاسخ به محرک سهیماند. در واقع وقتی یک رفتار، تقویت بیرونی را به دنبال میآورد فرد هشیارانه پیشبینی میکند که رفتار کردن به همان شیوه همان تقویت را به دنبال دارد. بندورا معتقد است انسانها توانایی سرمشقگیری (Modeling) و تقویت جانشینی (Vicarious reinforcement) را دارند. آنها میتوانند بدون تجربه مستقیم تمام رفتارها، به مشاهده رفتارهای سایر مردم بپردازند و نتایج رفتار آنها را درک کنند و از طریق تقویت جانشینی دریابند که کدام رفتارها را انجام دهند و از انجام کدام رفتارها بپرهیزند. بنابراین فرایندهای شناختی در برنامههای تقویت تاثیر زیادی دارند و تغییر طرز تفکر افراد به رفتار شکل میدهند. [۲]
← نقش سرمشقها در رفتار
بندورا در مطالعات خود بر نقش سرمشقها در شکلگیری رفتار تاکید کرده و به بررسی ویژگیهایی پرداخته است که در سرمشقگیری افراد مؤثرند. یافتههای او نشان میدهد که به احتمال زیاد افراد از کسانی سرمشق میگیرند که از نظر سن و جنس شبیه آنها باشند یا مسائلی شبیه به آنها را حل کنند. همچنین یافتهها نشان میدهد افراد تمایل دارند که تحت تاثیر سرمشقهایی قرار گیرند که از نظر منزلت و شخصیت دارای مقام بالایی باشند. همچنین نوع رفتار نیز بر میزان تقلید تاثیر دارد. معمولا رفتارهای ساده بیشتر از رفتارهای پیچیده و رفتارهای پرخاشگرانه نسبت به سایر رفتارها بیشتر تقلید میشوند. این امر به ویژه در کودکان بیشتر دیده میشود. در ضمن بندورا معتقد است که روانشناسی را نمیتوان از یافتههای پژوهشهای اجتماعی جدا کرد و رفتار افراد را باید در موقعیتهای اجتماعی و نه فردی مورد مطالعه قرار داد.
← مفهوم کارآمدی شخصی
یکی دیگر از مفاهیم مهمی که بندورا بیان کرد کارآمدی شخصی است. از دید بندورا کارآمدی شخصی به معنی احساس عزت نفس یا ارزش شخصی است که فرد در مواجهه با مسائل زندگی در خود مییابد. افراد دارای کارآمدی شخصی بالا افرادی دارای پشتکار قوی، نمرات درسی بالا، دارای اهداف شخصی عالی و موفق هستند. در مقابل، افراد دارای کارآمدی شخصی پایین افرادی هستند با اعتماد به نفس پایین و ناامید که در مواجهه با مسائل تلاشی برای پیروزی انجام نمیدهند و معتقدند اوضاع تغییری نخواهد کرد.
← تأثیر فرآیندهای شناختی
علاوه بر تقویت، فرایندهای شناختی فرد نیز در پاسخ به محرک سهیماند. در واقع وقتی یک رفتار، تقویت بیرونی را به دنبال میآورد فرد هشیارانه پیشبینی میکند که رفتار کردن به همان شیوه همان تقویت را به دنبال دارد. بندورا معتقد است انسانها توانایی سرمشقگیری (Modeling) و تقویت جانشینی (Vicarious reinforcement) را دارند. آنها میتوانند بدون تجربه مستقیم تمام رفتارها، به مشاهده رفتارهای سایر مردم بپردازند و نتایج رفتار آنها را درک کنند و از طریق تقویت جانشینی دریابند که کدام رفتارها را انجام دهند و از انجام کدام رفتارها بپرهیزند. بنابراین فرایندهای شناختی در برنامههای تقویت تاثیر زیادی دارند و تغییر طرز تفکر افراد به رفتار شکل میدهند. [۲]
← نقش سرمشقها در رفتار
بندورا در مطالعات خود بر نقش سرمشقها در شکلگیری رفتار تاکید کرده و به بررسی ویژگیهایی پرداخته است که در سرمشقگیری افراد مؤثرند. یافتههای او نشان میدهد که به احتمال زیاد افراد از کسانی سرمشق میگیرند که از نظر سن و جنس شبیه آنها باشند یا مسائلی شبیه به آنها را حل کنند. همچنین یافتهها نشان میدهد افراد تمایل دارند که تحت تاثیر سرمشقهایی قرار گیرند که از نظر منزلت و شخصیت دارای مقام بالایی باشند. همچنین نوع رفتار نیز بر میزان تقلید تاثیر دارد. معمولا رفتارهای ساده بیشتر از رفتارهای پیچیده و رفتارهای پرخاشگرانه نسبت به سایر رفتارها بیشتر تقلید میشوند. این امر به ویژه در کودکان بیشتر دیده میشود. در ضمن بندورا معتقد است که روانشناسی را نمیتوان از یافتههای پژوهشهای اجتماعی جدا کرد و رفتار افراد را باید در موقعیتهای اجتماعی و نه فردی مورد مطالعه قرار داد.
← مفهوم کارآمدی شخصی
یکی دیگر از مفاهیم مهمی که بندورا بیان کرد کارآمدی شخصی است. از دید بندورا کارآمدی شخصی به معنی احساس عزت نفس یا ارزش شخصی است که فرد در مواجهه با مسائل زندگی در خود مییابد. افراد دارای کارآمدی شخصی بالا افرادی دارای پشتکار قوی، نمرات درسی بالا، دارای اهداف شخصی عالی و موفق هستند. در مقابل، افراد دارای کارآمدی شخصی پایین افرادی هستند با اعتماد به نفس پایین و ناامید که در مواجهه با مسائل تلاشی برای پیروزی انجام نمیدهند و معتقدند اوضاع تغییری نخواهد کرد.
← روش درمانی بندورا
بندورا برای درمان بیماریها بر جنبههای بیرونی اختلال و شیوه سرمشقگیری تاکید داشت. به طور مثال او برای غلبه بر ترس کودک از مار، کودک را در شرایط امنی قرار داده و از فاصله دور تصویر هم سن و سال او را که در حال بازی با مار کوچک و زیبایی است را به کودک نشان میداد. سپس کودک را به تدریج به موضوع نزدیک میکرد تا در نهایت بتواند با موضوع کنار بیاید. روش درمانی بندورا در از بین بردن هراس از مار، فضای بسته، فضای باز و ارتفاع بسیار مؤثر واقع شده است. همچنین روش او در معالجه اختلالهای وسواس فکری – عملی، مشکلات جنسی و برخی اضطرابها بسیار مفید واقع شده است. [۳]
آزمایش عروسک بادکرده بوبو
یکی از مشهورترین پژوهشهای «آلبرت بندورا» مربوط به آزمایشی با یک عروسک باد شده به طول ۹۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر به نام «بوبو» است که این آزمایش به آزمایش «عروسک بادکرده بوبو» (به انگلیسی: Bobo doll experiment) مشهور است که بندورا به وسیلهٔ آن، توانست نشان دهد که چگونه مشاهدهٔ رفتار پرخاشگری میتواند بر یادگیری خشونت کودکان تأثیر داشته باشد.
آلبرت بندورا به نقش سرمشقگیری نمادین در گسترش اجتماعی شیوههای جدید رفتار، توجه ویژهای داشته که تقریباً همیشه با یک بررسی کلاسیک به نام مطالعه عروسک بوبو تداعی میشود. در این پژوهش، کودکان الگوهای بزرگسالی را دیدند که پرخاشگری میکردند، کودکان نیز رفتارهای پرخاشگری را نیز یاد گرفتند. بچههای بین 3 تا 6 سال، یک الگوی پرخاشگر (بزرگسالی که با چکش عروسکی را میزد) یک الگوی غیر پرخاشگر (بزرگسالی که با اسباببازیها بازی میکرد و توجهی به عروسک نداشت) و بدون الگو (گروهی که هیچ الگویی نداشتند) را تماشا کردند. بچههایی که الگوی پرخاشگر را دیده بودند، نسبت به دو گروه دیگر بیشتر تمایل داشتند از رفتار پرخاشگرانه تقلید کنند.
او ۷۲ کودک ۳ تا ۶ ساله را انتخاب کرد که ۳۶ نفر از آنها پسر و مابقی دختر بودند و آنها را در سه گروه ۲۴ تایی تقسیم کرد که شرح این آزمایش به همراه فیلم قابل مشاهده است.
گروه اول: کودکانی بودند که رفتار خشونتآمیز یک الگوی بزرگسال را به مدت ده دقیقه نسبت به بوبو تماشا میکردند که بهصورت پرخاشگری فیزیکی، حملهکردن و ضربهزدن به عروسک بادی بود و همزمان با داد و فریاد، پرخاشگری کلامی را نیز نشان میدادند مثلاً میگفتند: «بزن تو دماغش!» یا «پرتش کن تو هوا!» و قبل از آنکه چنین رفتاری را مشاهده کنند به اتاقی برده میشدند که حاوی اسباببازیهای دیگربود ولی به آنها اجازهٔ بازی به مدت ۲ دقیقه داده نمیشد تا دچار تعارض شوند و آمادگی لازم برای پرخاشگری را بیابند.
گروه دوم: را کودکانی تشکیل میدادند که آنها هم رفتار الگوی بزرگسال را تماشا میکردند اما این رفتار یک رفتار خشونتآمیز نبود و بهصورت بازی با سایر اسباب بازیهایی بود که در اتاق آزمایشی توسط آزمایشگر فراهم شده بود.
گروه سوم: گروهی بودند که هیچ نوع الگوی بزرگسالی را تماشا نمیکردند و بهتنهایی در اتاق آزمایش بازی میکردند. از طرفی تمام این سه گروه، بهطور کاملاً مساوی به دو گروه دختر و پسر تقسیم شده بودند. در پایان آزمایش، گروهی از کودکان که الگوی پرخاشگری بزرگسال را تماشا کرده بودند بیشتر از دوبرابر گروه کنترل، رفتارهای پرخاشگری فیزیکی و کلامی را نشان دادند و کودکان گروهی که الگوی بدون پرخاشگری بزرگسال را مشاهده کرده بودند حتی نسبت به گروه کنترل، رفتار پرخاشگری کمتری نشان دادند.
البته انتقاداتی نیز به آزمایش بندورا شدهاست مثلاً «فرگوسن» (به انگلیسی: Ferguson) در سال ۲۰۱۰ بر این باور بود که آزمایش بندورا تنها نشان میدهد که کودکان به دلیل دیدن رفتار ویدئویی پرخاشگرانهٔ بزرگسال و تقلید رفتار آنها علاقهٔ خود را میخواهند به بزرگسال نشان دهند و به این معنا نیست که در آنها انگیزهٔ پرخاشگرانه تقویت شده باشد. یا «شارون و وُولی» (به انگلیسی: Sharon & Woolley) در سال ۲۰۰۴ بیان کردند که کودکان در سن ۳ تا ۶ سال نمیتوانند بین دنیای واقعی و خیالی تفاوتی قائل شوند و بههمین دلیل با این آزمایش نمیتوان نتیجه گرفت که کودکان در دنیای خود پرخاشگری را تقلید کردهاند با وجود همهٔ این انتقادات، آنچه که بندورا و دیگران توانستند نشان دهند، اهمیت یادگیری مشاهدهای الگوی رفتاری والدین در کودکان است. یادگیری مشاهدهای، یکی از مهمترین الگوهای یادگیری در هیجانرفتار و تنگفتار را ارائه میدهد زیرا بر این اساس، نهتنها رفتار را میتوان از طریق مشاهده آموخت بلکه واکنشهای هیجانی مانند ترس و شادی را نیز میتوان بر مبنای روش جانشینی شرطی کرد.
پاورقی:
۲. ↑ برک، لورای، روانشناسی رشد، مترجم: یحیی سید محمدی، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، نوبت چهارم، ص۳۱.
۳. ↑ شولتز، دوان پی و شولتز، سیدنی الن، تاریخ روانشناسی نوین، ترجمه: علی اکبر سیف و همکاران، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۳۸۵ - ۳۸۹.