شناسایی دانش آموزان در معرض خطر خودكشي
هر تغيير بارز وناگهاني در كاركرد، حضور يا رفتار كودك بايستي كاملاً جدي گرفته شود مثل :
● عدم علاقه به فعاليتهاي روزمره؛
● افت تحصيلي؛
● كاهش تلاش؛
● بد رفتاري در كلاس؛
● غيبتهاي مكرر يا فراراز مدرسه؛
● مصرف زياد دخانيات، مشروب، مواد (حشيش)؛
●رفتار هايي كه منجر به مداخله پليس يا تهاجم ميشود؛
اين عوامل به شناسايي دانش آموزان در معرض خطر ناراحتيهاي روانی و اجتماعي كه ممكن است افكار خودكشي داشته و در نهايت منجربه رفتارهای خودکشی شود كمك ميكند اگر هريك از علايم فوق توسط معلم يا مشاور مدرسه شناسايي شد، تيم پيش گيري از خودكشي مدرسه بايستي هشيار بوده و زمینه ارزيابي دانش آموز را فراهم نماید زيرا اينگونه مسایل بیانگر ناراحتي شدید بوده كه ممكنست پیامد آن در بعضی از موارد رفتارخودکشی باشد.
ارزيابي خطر خودكشي
وقتي كه خطر خودكشي را ارزيابي ميكنيد بياد داشته باشيد كه مسايل هميشه چند بعدي هستند.
اقدامات قبلي خودكشي
اقدام قبلي خودكشي يكي از مهمترين عوامل خطر است. نوجوانان در معرض خطر، تمايل به تكرار اين اقدامات دارند.
افسردگي
عامل مهم ديگر خطر، افسردگي است. تشخيص افسردگي توسط پزشك يا روانپزشك يا روانپزشك كودك داده ميشود، اما معلمان و كاركنان مدرسه بايستي از تنوع علايم كه بخشي از بيماري افسردگي است آگاه باشند.
تشخيص افسردگي در كودك ممکن است مشکل باشد زیرا کودک در مراحل طبیعی بلوغ است و بلوغ برخی نشانههاي مشترک با افسردگی دارد.
بلوغ يك مرحله جسمي است كه در آن علائمي از قبيل كاهش اعتماد به نفس، يأس و دلسردي، كاهش تمركز، خستگي واختلالات خواب شايع است. اين علائم در افسردگي هم وجود دارند وقتي مانگرانیم که كه علايم طولاني مدت و شدت آن زياد باشد. در مقايسه با افسردگان بزرگسالان، نوجوانان بیشترمشکلات رفتاری ،اختلالات خوردن و خواب دارند.
افكار افسردگي ممكن است بطور طبيعي در نوجوان باشد و نشانه رشد طبيعي او تلقي شود زيرا او با افكار هستي و بودن اشتغال خاطر دارد. آنچه كه نوجوان سالم را از نوجوان مستعد خود كشی متمايز ميكند، شدت افكار خودكشي، عمق و پايداري آن است .
موقعيتهاي خطر
يك وظيفه مهم ديگر شناسايي شرايط محيطي و رویدادهاي منفي زندگي است كه باعث فعال شدن افكار خودكشي و در نتيجه افزايش خطر خودكشي ميشود .
چگونه دانش آموزمستعد خود كشی را در مدرسه مديريت كنيد ؟
شناسايي يك نوجوان ناراحت كه نياز به كمك دارد معمولاً خيلي مشكل نيست دانستن اينكه چه واكنشي نشان دهيد و چگونه پاسخ دهيد خيلي سخت تر است بعضي كاركنان مدارس ميدانند چگونه درست برخورد كنند و بعضي ديگرنمی دانند كه باید مهارتهای خود را بهبود بخشند.تعادلی که باید در ارتباط با دانش آموز مستعد خودکشی برقرار شود از یک سو بین دوری گزینی و صمیمیت و ازسوی دیگربین همدلی و احترام میباشد.
تشخيص و مديريت بحران خودكشي در مدرسه ممكن است باعث ایجاد تعارض در بين معلمان و كاركنان مدرسه شود زيرا آنان فاقد مهارت تخصصي لازم هستند، وقت كافي ندارند يا ميترسند که با مسايل روان شناختي خود مواجه شوند.
پيشگيري كلي : قبل از رخدادن هرگونه اقدام به خود كشي
مهمترين مسئله شناسايي سريع دانش آموزان ناراحت و یا در معرض خطر بالاي خودكشي است. براي نيل به اين هدف بايد به كاركنان مدرسه و دانش آموزان توجه خاص بشود. بسياري از اهل فن معتقدند كه تدريس خودكشي به نوجوانان به صراحت، عاقلانه نيست و مسايل مرتبط با خودكشي بايستي با برنامههاي مثبت بهداشت روان جايگزين شود.
تقويت سلامت روان معلمان و ساير كاركنان مدارس
قبل از هر چيز بايستي مطمئن شویم که معلمان و ساير كاركنان مدرسه در حالت متعادلی قرار دارند. براي آنان محیط ممکن است طرد كننده، پرخاشگرانه و يا حتي تهاجمي باشد. لذا آنان نياز به اطلاعاتي دارند كه فرآيند روابط خود با يكديگر و همچنین مشاورین بهداشت رواني و اختلالات احتمالي روانپزشکی را درك كنند. آنان بايد تحت حمايت كافي و در صورت نياز تحت درمان قرار گيرند .
تقويت اعتماد به نفس دانش آموزان
اعتماد به نفس كودكان و نوجوانان را در برابر اختلالات روانپزشکی محافظت كرده و آنان را قادر ميسازند كه دربرابر شرايط سخت و استرس آور زندگي مقاومت كنند براي تقويت اعتماد به نفس كودك و نوجوانان روشهاي مختلفي وجود دارد. برخي از اين روشها به قرار زير است:
● تجارب مثبت زندگي به كسب هويت مثبت كمك ميكند و بايستي آنرا در نوجوان تقويت كرد. تجارب مثبت قبلي احتمال اعتماد به نفس بيشتر در آينده را تقويت ميكند.
● كودكان و نوجوانان نبايد دائم تحت فشار باشند كه بيشتر و بهتر كار كنند.
● كافي است به كودك بگوئيد دوستت دارم، كودك بايد اين را احساس را داشته باشد که بين مورد محبت قرار گرفتن و احساس دوست داشته شدن تفاوت زيادي وجود دارد.
● كودكان تنها ميبایست مورد پذيرش قرارگیرند بلكه همچنين بايد عزيز شمرده شوند همانگونه كه هستند. آنان بايستي احساس كنند ويژه هستند فقط به خاطر اینکه وجود دارند.
در حاليكه همدردي اعتماد به نفس را کاهش میدهد، همدلي آنرا تسريع نموده زيرا قضاوت را كنار ميگذارد. خود مختاري و سروري اجزاء اصلی ساختار اعتماد به نفس در اوایل کودکی هستند.
كسب اعتماد به نفس در كودك و نوجوان بستگي به رشد حسي، اجتماعي و مهارتهاي شغلي آنان دارد.
براي كسب اعتماد به نفس بالا، نوجوان بايستي قادر به كسب عدم وابستگي به خانواده و همتايان باشد، بتواند با جنس مخالف ارتباط برقرار كند و براي اشتغال جهت حمایت ازخود آماده شود و فلسفه معنيدار و کارآمد زندگي را دريابد .
ارائه مهارتهاي زندگي ابتدا با ملاقات صاحب نظران و سپس بعنوان بخشی از آموزش دوران مدرسه ،یک استراتژی کارآمد بشمار ميآید.برنامه بايد دانش كافي به بچهها بدهد كه چگونه حمايت شوند و در صورت نياز از بزرگترها كمك بخواهند.
سيستم آموزشي بايد رشد وانسجام احساس هويت هر دانشآموز را تقويت كند هدف مهم ديگر، ارتقاء ثبات و تداوم آموزش میباشد.
ارتقاء ابراز و بیان هيجاني
كودكان و نوجوانان بايستي بياموزندكه احساسات خود را جدي بگيرند و تشويق شوند كه به والدين و ساير بزرگسالان مانند معلمان، پزشكان، مربي بهداشت، دوستان و معلمين ورزش و روحانيون اعتماد كنند.
پیشگیری از قلدری و زورگویی و خشونت در مدرسه
مهارت خاصي بايستي در نظام آموزشي باشد تا از خشونت در مدرسه پيشگيري كرده و محيطی امن و عاري از عدم تحمل داشته باشيم.
تامين اطلاعات در مورد خدمات مراقبتي
اطلاع رساني شماره تلفنهاي ضروري مانند تلفنهاي امدادي، خطوط بحران، شماره تلفن اورژانس روانپزشكي باید انجام شودو در اختیار دانش آموزان قرار گیرد.
مداخله : وقتي خطر خودكشي محرز شد
در بسياري از موارد دانش آموزان ناراحت و يا در معرض خطر خودكشي همزمان مشكل ارتباطي هم دارند. در نتيجه مهم است كه با دانشآموز ناراحت و يا در معرض خطر ارتباط برقرار كرده و با او صحبت كنيم.
ارتباط
نخستين گام در پيشگيري از خودكشي برقراري يك ارتباط توام با اعتماد است. در خلال پيدايش فرآيند خودكشي، برقراري ارتباط دو جانبه بين دانش آموز و اطرافيانش اهميت حياتي دارد. نبود ارتباط و شكسته شدن آن منجر ميشود به :
● سكوت و افزايش تنش در ارتباط. ترس افراد بزرگسال از برانگیختن كودكان يا نوجوانان به سمت خودکشی با گفتگودرباره افکار خودکشی اغلب باعث سکوت وقطع ارتباط میشود .
● دو گانگي آشكار. روشي است كه مواجهه ما با كودك با نوجوان مستعد خودكشی تعارض خود ما را برجسته ميكند. فشار رواني در مواجهه با كودك يا نوجوان مستعد خود كشی معمولاً بسيار سنگين بوده، و شامل طيفي از هيجانهاي مختلف است .در مواردي مشكلات هيجاني حل نشده بالغينی كه در تماس با كودك يا نوجوان مستعد خود كشی هستند ممكن است پديدار شود. اين مسايل ممكنست در بين كاركنان مدرسه تشديد يابد. باين صورت كه هم زمان هم ميخواهند، هم نمي خواهند يا نميتوانند به دانش آموزمستعد خودكشی كمك كنند كه منجر به پرهيز از گفتگو با او ميشود.
● خشم مستقيم يا غير مستقيم. ناراحتي بزرگسالان گاه آنقدر زياد ميشود و نقش تنهايي آنان به كودك يا نوجواني كه ناراحتي دارد يا مستعد خودكشي است به صورت خشم كلامي يا غيركلامي در ميآيد.
● مهم آنست كه بدانيم فرد در اين فرآيند ارتباطي تنها نيست و دانستن اينكه چگونه ارتباط خوب با او برقرار كنيم بسيار اساسي است.
گفتگو بايد برقرار شده و بسته به مورد تنظيم شود. گفتگو قبل از هر چيز و مهمتر از همه بايد به شناخت هويت كودك و نوجوان و همينطور به نياز آنان به كمك بپردازد.
كودكان و نوجوانان ناراحت يا در معرض خطر خودكشي اغلب نسبت به شيوه برقراري ارتباط با ديگران بسيار حساس هستند. علت اينست كه اينان اغلب فاقد رابطه توام با اعتماد با خانواده و همتايان در دوران رشد بوده و بنا بر اين تجربهاي در زمينه علاقه، احترام يا عشق ندارند. حساسيت زياد دانش آموزان مستعد خودكشی در ارتباط كلامي و غير كلامي آنان دیده میشود.
در اينجا زبان بدن (Body Language) نقش مهمي در ارتباط كلامي دارد. کودک و نوجوان گاه مایل به صحبت کردن درباره خودکشی نیستند، بهر حال بزرگسالان نبايستی دلسرد شوند و بلكه، بايستي بیمیلی آنان را به عنوان نشانه بیاعتمادی به بالغين تلقي كنند.
كودكان و نوجوانان مستعد خود كشی همچنين مردد هستند كه آيا كمك را بپذيرند يا رد كنند حتي در مورد اينكه زنده بماند يا بميرند نیز دودل هستند.
اين ترديد در افكار و رفتار نوجوان مستعد خود كشی است كه ميتواند نوسانات سريع مبني بر پذيرش یا رد كمك را شامل شده وبه سادگی باعث سوء تعبير شود.
بهبود مهارتهاي كاركنان مدرسه
براي رسیدن به این هدف باید دورههاي آموزشي با هدف بهبود ارتباط بين كود كان مستعد خودكشی و معلمان آنها و افزايش آگاهي در مورد درك خطرات خودكشي برگزار شود. آموزش تمام كاركنان مدرسه در موارد زیر اجزاء اصلی پیشگیری از خودکشی میباشند.
صحبت کردن با همدیگر و با دانش آموزان درمورد عناوین مرگ و زندگی؛
بهبود مهارتهای تشخیص ناراحتی، افسردگی و رفتارهای خودکشی؛
آگاهی درباره منابع حمایتی در دسترس.
ارجاع به متخصصين
مداخله سريع، با اقتدار و به موقع نوجواني كه قصد خودكشي دارد و معرفي او به پزشك عمومي، روانپزشك كودك يا اورژانس بيمارستان ميتواند زندگي بخش باشد.
اگر ميخواهيد خدمات بهداشتی نوجوانان کارآمد باشد بايستي قابل دسترس، جذاب و بدون انگ زدن باشد. دانش آموزان ناراحت و يا مستعد خود كشی بايستي بطور فعالانه و اختصاصی توسط مدرسه به تيم درمان متشكل از دكتر، پرستار، مددكار اجتماعي و نماينده قانوني حافظ حقوق كودك معرفي شوند.
اين نوع ارجاع به نظام مراقبتهاي بهداشتي، از عدم مراجعه دانشآموز كه ممكن است پيش بيايد جلوگيري ميكند.
دورنگهداشتن ابزار كشنده و خطرناك ازدسترس كودكان و نوجوانان ناراحت يا مستعد خودكشي اشكال مختلف نظارت، خروج از دسترس يا مخفي كردن داروهاي خطرناك، اسلحه، سموم آفت كش، مواد منفجره، چاقو، در مدرسه بسيار مهم است. چون اين اقدامات به تنهايي كافي نيست همزمان بايستي حمايتهاي رواني نيز اعمال شود.
زماني كه اقدام به خودكشي يا خودكشي پيش ميآيد
آگاه نمودن كاركنان مدرسه وهمكلاسي ها
مدرسه بايد طرح و برنامه داشته باشد كه چطور به كاركنان به خصوص معلمان، شاگردان و والدين خبر دهند به شكلي كه مانع بروز همه گيري خودكشي شود.
زيرا ممكن است خودكشي نوجوانان بعلت تمايل به همانند سازي دربين دانش آموزان شده و حالت همه گيري پيدا كند. توصيههاي لازم براي پيشگيري و درمان خودكشي گروهي (خوشه اي) توسط مركز كنترل بيماريهاي آمريكا در سال 1994 تدريس و اجرا شد.
بسيار مهم است كه دانش آموزان مستعد خودكشي شناسايي شوند. خودكشي خوشه اي فقط در اطرافيان يك كودك و نوجوان كه اورا ميشناسند رخ نميدهد و حتي كساني كه اورا نمي شناسند هم ممكنست دست به خودكشي بزنند.
هم مدرسهايها، كاركنان مدرسه و والدين بايستي بطور كامل در باره خودكشي مطلع شوند و روي اين موضوع كارشود.
نتیجه گیری و خلاصه :
خودكشي مسئلهاي غير قابل درك نيست و بي دليل و بدون علت و هشدار رخ نمي دهد. دانش آموزان مستعد خودكشي به قدر كافي به اطرافيان علايم هشدار دهنده نشان ميدهند. در كار پيشگيري از خودكشي، معلمان و ساير كاركنان مدارس نقش استراتژيك مهم دارند كه اصول آن به قرار زير است :
● شناسايي دانش آموزان با اختلالات شخصيتي و ارائه حمايت روانشناختي به آنان؛
● تقويت رابطه با دانش اموزان از طريق حرف زدن با آنان و تلاش براي درك و كمك به انان؛
● تسكين ناراحتيهاي روانپزشكي؛
● تقويت مهارتهاي تشخيص و شناسايي علائم اوليه خودكشي اعم از كلامي و غير كلامي؛
● مراقبت و كمك به كودكاني كه مهارتهاي تحصيلي كمتري دارند؛
● جدي گرفتن فرار از مدرسه؛
● انگزدايي از بيماريهاي روانپزشكي و كمك به ترك سوء مصرف الكل و مواد؛
● ارجاع دانش آموزان با اختلالات روانپزشكي و سوء مصرف الكل و مواد؛
● محدود كردن دسترسي دانش آموزان به ابزار خودكشي از جمله داروها ي سمي و كشنده، آفتكشها ،اسلحه و غيره
اینجا از خودکشی دانش آموزان بیشتر بخوانید
برگرفته از کتاب خودکشی ، رازی