جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ / ۱۱:۱۱
کد مطلب: 61228
۰
مجید صادق‌حسینی

نورو فیدبک در درمان کدام بیماریها موثرتر است ؟

نوروفیدبک یک درمان غیر‌تهاجمی و به‌‌منزله‌ی یک تمرین برای مغز است
نورو فیدبک در درمان کدام بیماریها موثرتر است ؟
نوروفیدبک، فارغ از علل و علائم، می‌تواند در آموزش مجدد یک الگوی سالم‌تر به مغز مفید واقع شود فعالیت مغز شما هر چیزی را که انجام می‌دهید و احساس می‌کنید، مشخص می‌کند. با وجود اینکه اغلب افراد از عملکرد مغزیِ طبیعی برخوردار هستند، اما همچنان از عدم تعادل مغزی یا احساسات مزمن رنج می‌برند که بر زندگی روزمره‌ی آن‌ها تاثیرگذار است.
درست در چنین شرایطی‌ست که «نوروفیدبک» می‌تواند کمک‌کننده باشد. «نوروفیدبک» در واقع روشی برای آموزش دادنِ «فعالیت مغزی» است؛ نوعی بیوفیدبک برای مغز.
مقصود از «بیوفیدبک» مجموعه‌ای از پالس‌ها و اطلاعاتی‌ست که به کارکردهای جسمی مربوط می‌شود. این داده‌ها به کمک ابزارهای خارجی قابل ‌دریافت است و از این طریق، کنترلِ آن‌ها امکان‌پذیر خواهد بود.
برای درک مفهوم و کاربرد «نوروفیدبک»، ابتدا ضروری‌ست که اندکی در مورد «امواج مغزی» اطلاعات کسب کنیم:
«امواج مغزی» تکانه‌های الکتریکی هستند که هنگام ارتباط سلول‌های مغز با یکدیگر پدید می‌آیند. این نوع امواج، اطلاعات قابل‌توجهی را در مورد احساس و عملکرد شما به ما ارائه می‌دهند؛ اطلاعاتی از قبیل عادات فکری شما، سطح استرس، خلق‌و‌خوی زمینه‌ای و عملکرد کلی مغزتان.
ما این فعالیت‌ها را از طریق حسگرهایی که روی پوست سر بیمار قرار می‌دهیم، اندازه‌گیری و رصد می‌کنیم، سپس به کمک یک نرم‌افزارِ تجزیه‌‌و‌تحلیل مغز که به آن «نقشه‌برداری مغز (QEEG)» می‌گویند، می‌توانیم تشخیص دهیم که کدام فعالیت خاص به تشدید علائم شما منجر می‌شود. ما پس از شناساییِ نواحی مورد توجه و به‌منظورِ تشویق کردن مغز شما برای بروز احساسات یا اطلاعات، می‌توانیم یک برنامه‌ی آموزشی ساده و کارآمد ایجاد کنیم؛ این همان مسیری‌ست که ما را به «نوروفیدبک» می‌رساند.

درمان نوروفیدبک
در خلال یک جلسه‌ی نوروفیدبک، ما آن چیزی را که مغز شما واقعا انجام می‌دهد، نسبت به آن چیزی که دوست دارید انجام دهد، مورد مقایسه قرار می‌دهیم. هنگامی که مغزتان به حالتی آسودگی و راحتی نزدیک‌تر می‌شود، آنگاه شما از طریق یک پاسخ مثبت روی صفحه‌ی کامپیوتر، پاداش دریافت می‌کنید؛ عموما این «بازخورد عصبی» یا «نوروفیدبک» به‌صورت یک بازی ویدیویی، موسیقی یا فیلم است.
در حین جلسات نوروفیدبک، این صداها و تصاویر هستند که بدون هیچ تاخیری به شما اطلاع می‌دهند چه زمانی مغزتان به نقطه‌ی کارآمدتری نزدیک و چه زمانی از آن نقطه دور می‌شود.
به‌عنوان مثال، پخش شدن فیلم‌ به این دلیل است که مغز شما به وضعیت مطلوب نزدیک می‌شود. هنگامی که پخش فیلم متوقف می‌شود، به این معناست که مغز شما به سمت‌وسوی دیگری می‌رود. این چیزی مشابه با برخی تمرینات جسمانی است که ماهیچه‌های خاصی را پرورش می‌دهند. باید در نظر داشته باشید که هر چقدر مغز شما برای رسیدن به یک وضعیتِ راحت‌تر و موثرتر تمرین کند، مسلما از توانمندی بیشتری برخوردار خواهد بود. این اتفاق نیز مانند یادگیری هر مهارت جدید دیگر، به زمان و تکرار نیاز دارد.
منابع علمی نشان می‌دهد که «درمان بیوفیدبک (EEG)» در بسیاری از زمینه‌های دشوار، نقش درمانیِ مهمی ایفا می‌کند. فرانک دافی– پزشک متخصص مغز و اعصاب و استاد دانشکده‌ی پزشکی هاروارد- می‌گوید: از دیدگاه من، اگر هر دارویی چنین طیف وسیعی از اثربخشی را از خود نشان داده بود، مورد‌پذیرشِ جهانی قرار می‌گرفت و به شکل گسترده از آن استفاده می‌شد.
درمان نوروفیدبک چه کمکی می‌کند؟

درمان نوروفیدبک دائم در حال تحقیق و به‌روزرسانی است. اما با این وجود، بیماری‌های زیر می‌توانند توسط نوروفیدبک بهبود یابند:

    اختلال بیش‌فعالی-کم‌توجهی (ADHD)
     افسردگی
    اضطراب
    بی‌خوابی
    میگرن
    اعتیاد
    وسواس فکری-عملی
    بی‌حالی
    خشم


آیا نوروفیدبک یک درمان بی‌خطر و فاقد عوارض جانبی است؟
از آنجایی که «نوروفیدبک» یک درمان غیر‌تهاجمی و به‌‌منزله‌ی یک تمرین برای مغز است، عموما بدون عوارض جانبیِ قابل‌توجه و یک درمان ایمن در نظر گرفته می‌شود.
در صورت بروز عوارض جانبی، این عوارض عمدتا کوتاه‌مدت هستند و معمولا در عرض ۲۴ تا ۴۸ ساعت برطرف می‌شوند. شایع‌ترین عوارض جانبی نوروفیدبک، خواب‌آلودگی، مشکلات در تمرکز، سردرد خفیف و اضطراب است. در یک بررسی برای بیماران مبتلا به «اختلال کم‌توجهی ( ADD)» یا «اختلال کم‌توجهی‌-بیش‌فعالی (ADHD)»، این عارضه‌ی جانبی تنها در حدود یک تا سه درصد از بیماران رخ داده است.
در صورت بروز این نوع عوارض، ضروری‌ست پزشک خود مطلع سازید تا او بتواند روند درمان را اصلاح کند. توجه داشته باشید تا زمانی که تنظیمات مناسب انجام شود و شما با یک پزشک متخصص و دارای مجوز سلامت روان کار می‌کنید، دیگر نباید عواقب یا علائمی طولانی‌مدت را تجربه کنید.
یک مثال عملی از تاثیر نوروفیدبک
جین یکی از بیمارانی‌ بود که در به خواب رفتن مشکل داشت، «تمرکز کردن» برای او با رنج فراوانی همراه بود و به‌تازگی متوجه شده بود که قادر به کنترل واکنش‌های عاطفی خود نیست.
ما پرونده‌ی پزشکی او را بررسی کردیم و تشخیص دادیم که احتمالا می‌توانیم به او کمک کنیم و پس از ضبط کردن یک «نقشه‌برداریِ مغزی (QEEG)» مشاهده کردیم که مغز جین، در حالت «آماده‌باش کامل» است. مناطق درگیر در واکنش‌های عاطفی و اضطراب در مغر او، با سرعت سه‌برابری در حال فعالیت بودند! با این اوضاع، اصلا عجیب نبود جین تا این اندازه در رنج و عذاب به سر می‌بُرد.

ما پس از بررسی دقیق فعالیت مغز او متوجه شدیم که این «اضطراب زمینه‌ای» بر توانایی جین برای تغییر وضعیت از حالت هوشیاری به استراحت اثر می‌گذارد. این عامل، علتِ احتمالی مشکلات خواب او بود. این در حالی است که هیچ‌گونه مشکل قابل‌مشاهده‌ای در زمینه‌ی تمرکز او وجود نداشت. در واقع علت اصلی مشکلات تمرکز جین این بود که اضطرابش، بخش عمده‌ای از منابع مغزی او را اِشغال می‌کرد و دیگر جایی برای تمرکز و تصمیم‌گیریِ درست باقی نمی‌ماند.

پس از شناسایی مناطق مورد توجه، ما برنامه‌ی آموزشی نوروفیدبک را که مختص جین بود، ایجاد کردیم. فیلم سینماییِ محبوب او عشق واقعی بود. به همین علت بود که از این فیلم به‌عنوان بازخورد برای جلسه‌ی تمرینش استفاده کردیم.

ما در طول جلسات نوروفیدبک، همزمان مناطق درگیر در اضطرابِ مغز جین را مورد بررسی قرار دادیم. وقتی مغز او به‌سمت وضعیت آرام‌‌‌‌تری سوق می‌یافت، فیلم محبوب او پخش می‌شد. پخش فیلم به‌منزله‌ی یک سیگنال مثبت بود که به او این امکان را می‌داد تا متوجه شود که مغزش به سمت‌و‌سوی درستی حرکت می‌کند. هنگامی که اضطراب جین افزایش می‌یافت، تصویر فیلم تاریک و صدا محو می‌‌شد؛ یک سیگنال منفی که به او یادآور می‌شد، مسیر را اشتباه رفته است.

مثالی از درمان نوروفیدبک
هر چقدر توانایی او در این زمینه بیشتر و بهتر می‌شد، ما کار را دشوارتر می‌کردیم. تا جایی که اگر او واقعا می‌خواست فیلم محبوبش را تماشا کند، مغز او باید دائم و هرچه بیشتر به وضعیت متعادل‌تر و عاری از اضطراب راه می‌یافت. همانطور که جین بارها و بارها این تغییر را تجربه می‌کرد، در نهایت آموخت که چگونه ذهن خود را به یک موقعیت آسوده و آرام بازگرداند.
جین با تمرین بیشتر، مهارت‌هایش را بهبود بخشید و به‌زودی توانست این تغییر را به‌تنهایی و بدون نیاز به کمک ما انجام دهد. ما در حال حاضر، همانطور که بر روندِ پیشرفت او نظارت داریم، متوجه یک تغییر متقابل در نقشه‌ی مغز او شدیم.

بر اساس این تغییر، جین بهتر از قبل می‌تواند واکنش‌های عاطفی خود را انتخاب کند و دیگر تحت‌تاثیر آن‌ها قرار نمی‌گیرد. بنابراین وضعیت خواب و تمرکز او بهتر شده و علائم او فروکش کرده است. به عبارتی دیگر، اکنون مغز او در وضعیت راحت‌تری قرار گرفته است و نقشه‌برداری مغز او این موضوع را تایید می‌کند… بله! عملیات انجام شد!
اما جین تنها یک نمونه است. ما با کلیه‌ی افراد، از ورزشکاران المپیک، مدیران شرکت‌ها و هنرمندان بزرگ گرفته تا افراد مبتلا به اوتیسم شدید و آسیب مغزی کار می‌کنیم. نوروفیدبک، فارغ از علل و علائم، می‌تواند در آموزش مجدد یک الگوی سالم‌تر به مغز مفید واقع شود.


 
مرجع : نیک آرام
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
هرگز با آدم نادان مجادله نكنيد، تماشاگران ممكن است نتوانند بين شما را تشخيص دهند